راههای تقارب
محمد: در پایان بعد از این گفتگوی سودمند، فکر میکنم نشانهها و وسایل تقارب شیعه و سنی آشکارند، و سبب اختلاف معلوم است آیا از دیدگاه شما در دنیای واقعیت میتوان وحدت و تقارب را متحقق نمود؟
احمد: وحدت مسلمین هدف هر مسلمان غیوری است که دوست دارد اسلام در برابر کینه توزان و دشمنان سر بلند باشد، و وحدت صفهای مسلمین جز با وحدت دلهای آنان و جز با وحدت اعتقادی و عملی و زبانی آنها ممکن نیست.
محمد: الحمدلله قبله ما یکی است و همه مسلمین میگویند: لا إله إلا الله ومحمد رسول الله، و همچنین همه پیامبر و اهل بیت را دوست دارند.
احمد: دانستن شهادتین اگر گوینده آن اعتقادی درست نداشته باشد و گفتارش موافق با آنچه از پیامبر ثابت شده نباشد سودی برایش ندارد، و کلمه «لا إله إلا الله محمد رسول الله»کلید دندانههایی دارد که بوسیله آن در باز میشود و دندانهها اعمال صالحی هستند که از پیامبر ثابت شدهاند چنانکه خداوند متعال میفرماید:
﴿قُلۡ إِنَّمَآ أَنَا۠ بَشَرٞ مِّثۡلُكُمۡ يُوحَىٰٓ إِلَيَّ أَنَّمَآ إِلَٰهُكُمۡ إِلَٰهٞ وَٰحِدٞۖ فَمَن كَانَ يَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡيَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا يُشۡرِكۡ بِعِبَادَةِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا ١١٠﴾[الکهف: ۱۱۰].
«پس هر کس امید لقاى پروردگارش را دارد، باید عمل صالح انجام دهد و هیچ کسى را در عبادت پروردگارش شریک نسازد».
و عمل زمانی صالح شمرده میشود که خالص برای خدا انجام شود و در آن از پیامبر جپیروی شده باشد.
و تقارب نمونههایی دارد که بر آن دلالت مینمایند و بعد از آن ما میتوانیم بگوییم که این تقارب ممکن است، و این نمونهها و معیارها عبارتند از:
۱- باطن با ظاهر موافق باشد یعنی مسلمان کاملاً صادق باشد.
۲- اخلاص داشتن در همه اعمال کوچک و بزرگ و فقط آن را برای خدا انجام دادن، و بستن همه درهایی که به شرک منجر میشوند.
۳- هر کس با آن چه پیامبر جبر آن بوده مخالفت کند ما اشتباه او را بیان کنیم و او را نصیحت نماییم تا کار باطل خود را تغییر دهد و مسلمین را از این اشتباه بر حذر بداریم.
۴- زبان و دلهای خود را از توهین به مسلمین صدر اسلام پاک کنیم و آنها را معذور بدانیم و از لغزش آنان چشم فرو بندیم و کارشان را به خدا بسپاریم و بگوییم:
﴿ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾[الحشر: ۱۰].
«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند میگویند پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی».
محمد: و آیا موانع واقعی هست که از تقارب برادران شیعه و سنی جلوگیری کند؟
احمد: بله برادرم محمد! موانعی هست که علمای بزرگ آن را پدید آوردهاند، کسانی که ما از آنها انتظار داریم که مسلمین را متحد نمایند؛ اما آنها فتواهایی دادهاند که شکاف را بیشتر میکند، مثل فتواهای ذیل:
۱- تأکید بر بسیاری از دعاهای باطل که به دین و اصحاب طعنه میزنند، چنانکه خوئی و خمینی به انجام این دعاها فتوا دادهاند.
۲- پافشاری و تثبیت این عقیده که امام دارای خصوصیتها و صفاتی است که شایسته کسی جز خدا نیستند، مثل اینکه میگویند «تمام جهان هستی در برابر امام تعظیم میکند و علی تجلّی بزرگ خداست» چنانکه خمینی در تفسیر قرآن میگوید.
۳- تاکید همیشگی بر اینکه ولایت اهل بیت برای قبول شدن اعمال نزد خدا شرط است، بلکه شرط پذیرفته شدن ایمان به خدا و پیامبر ولایت اهل بیت است، چنانکه خمینی در [الأربعون حدیثاً ص ۵۱۲] گفته است.
۴- همیشه طعنه زدن به اصحاب و لعنت فرستادن بر آنان و متهم کردن آنها به کفر و زندیق بودن، چنانکه در کتاب [کشف الأسرار ص ۱۳۷] آمده است.
۵- جای دادن این عقیده در دلها که نواصب یعنی اهل سنت و خوارج ملعون هستند و کلاً نجس میباشند چون چیزی را انکار کردهاند که منجر به انکار رسالت میشود. چنانکه خمینی این سخن را در کتاب «الحکومة الإسلامیة» گفته است.
۶- فتوا دادن به اینکه مال کسانی که شیعه نیستند حلال است، و آنها از اهل حرب میباشند، این فتوا را خمینی در کتاب [تحریر الوسیلة ۱/۳۵۲] و محسن المعلم در کتاب [النصب والنواصب ص ۶۱۵] داده است.
۷- آموختن به مردم عامی که دادن زکات به سنی گرچه فقیر باشد جایز نیست حتی اگر از خویشاوندان باشد چون سنی با آنچه ما عقیده داریم مخالف است، خمینی در [تحریر الوسیلة ۱/۹۱] این را گفته است.
۸- ذبیحۀ اهل سنت حلال نیست، خمینی در [تحریر الوسیلة ۲/۱۴۶] میگوید: «ذبیحۀ همه فرقههای اسلام به جز ناصبیها حلال است و ذبیحه ناصبی حلال نیست گرچه اظهار اسلام کرده باشد».
و خمینی میگوید: اگر کافر از هر نوع باشد یا کسی که در حکم کفار است همانند نواصب که لعنت خدا بر آنها باد اگر سگ شکاری را رها کردند آنچه سگ او شکار کرده حرام است. و طبق گفته بعضی از علمای شیعه نواصب از دیدگاه آنها اهل سنت هستند.
۹- ازدواج با سنی جایز نیست، خمینی در این مورد از روایتی از ابی عبدالله استدلال کرده که او را در مورد ازدواج با ناصبی پرسیدند؟ گفت: نه سوگند به خدا جایز نیست [۱۶]، و برادر محمد! منظور آنها از نواصب اهل سنت میباشند چنانکه جمعی از علمای شیعه این را تصریح کردهاند چنانکه تیجانی در کتاب [الشیعة هم أهل السنة ص ۱۶۱] میگوید: «همه میدانند مذهب نواصب همان مذهب اهل السنت والجماعت است».
و درازی شیعی در کتاب [المحاسن النفسانیة ص ۱۴۷] میگوید: بلکه روایت آنان فریاد میزنند که ناصبی همان سنی است. و دیگر فتواهایی که در راستای تفرقه و ایجاد دشمنی بین مسلمین و اشاعه شرک در صفوف عوام مسلمین میباشند.
و شاید بعد از تثبیت پایهها و دور کردن موانع دلها به هم نزدیک شوند و هم گرد محبت پیامبر و پیروی صحیح از او به دور از هر افراط و تفریط و فتوای بیدلیل جمع شوند و مردم متحد شوند.
محمد: آمین یا رب العالمین.
[۱۶] تحریر الوسیلة ۲/۲۸۶.