تاریخ و قهرمانها
احمد: تاریخ ما سرشار از نمونهها و الگوهای زیبایی است که در هر جنبهای از جنبههای زندگی میتوان به آنها اقتدا کرد.
محمد: و همچنین برادر احمد! کتابهای تاریخ بحمدلله موجود و به آسانی در دسترس هستند و در روایات آن دقت و تحقیق شده است.
احمد: بیشتر همین طورند اما تحقیق و دقت برای بسیاری از عوام پوشیده مانده است.
محمد: ممکن است بیشتر توضیح دهی؟
احمد: کتابهای تاریخ گذشته مانند کتاب امام مؤرخین محمد بن جریر طبری در آن فقط روایات صحیح ذکر نشدهاند، بلکه او بیشتر روایتهایی را که به او رسیده نقل کرده است و اسم راوی را بیان کرده و او در مقدمه تاریخ خود تاریخ الامم و الملوک میگوید: «کسی که این کتاب ما را مطالعه میکند باید بداند من همه روایتهایی را که در اینجا بیان کردهام راویان آن را ذکر نمودهام ... سپس میگوید پس اگر در این کتاب من خبر و روایتی ذکر شده که به علت صحیح نبودنش خواننده آن را نمیپذیرد باید بداند که این روایات را ما از طرف خود نیاوردهایم بلکه ناقلان آن را به ما رساندهاند و ما به همان صورت آن را بیان کردهایم».
محمد: هر کس واقعهای را از کتابی تاریخ نقل میکند باید در مورد صداقت راوی تحقیق کند و فقط به اسم کتاب یا مؤلف اکتفا ننماید.
احمد: همین طرز است که میگویی، بر میگردیم به موضوعی که میخواهیم دربارۀ آن گفتگو کنیم و آن وجود نمونههای مبارکی از نامهای است که مسلمان به آن اقتدا میکند.
محمد: تردیدی نیست که منظور تو آل بیت پیامبر جهستند، چون آنها در کارهایی که در راه خدا انجام دادهاند الگو و ضرب المثل هستند.
احمد: در ابتدا مقصودم یاران پیامبر جهستند، اگر شجاعت را میگویی باید از ابوبکر یادی کنی که در مکه قبل از هجرت و بعد از هجرت بارها از پیامبر جدفاع کرد، و همچنین علیسکه در مبارزه ضرب المثل بود، و همچنین خالد بن ولید که شمشیر خدا بود، و براءبن مالک و جعفربن ابیطالب و غیره.
محمد: اما بعضی از افرادی که نام بردی برخی از علما میگویند که اینها در یاری و دفاع از پیامبر مخلص نبودهاند و به خاطر ترس از شمشیرهای مسلمین اسلام را قبول کردهاند.
احمد: ما از دلها چه خبر داریم؟ و آیا خدا به ما امر کرده تا قلبهای مردم را بررسی کنیم؟ یا اینکه ما فقط به اعمال و جان فداییها مینگریم، و رازهای درون با خداست؟
و هر کس از تاریخ اطلاع دارد میداند که خداوند به خالد توفیقاتی فراوانی داد که دیگر به آن دست نیافتند، او بود که با لشکرش فارسیها و رومیها را شکست داد و زندگیاش را فدای راه خدا نمود، یا میتوان گفت: که او از ترس مسلمین این کارها را میکرد و یا میتوان در اسلام او شک کرد؟ و آیا ما فقط یک قطره بدی را مینگریم و از دریاهای نیکیهای آنان غافل میمانیم؟
محمد: آیا در میدانهایی دیگر هم اصحاب درخشیدهاند؟
احمد: آنها در همه میادین علم، سخاوت، قربانی دادن، محبت پیامبر حفظ قرآن کریم، حمایت از پیامبر، اطاعت بیچون و چرا از فرمان پیامبر و خلاصه اینکه در همه میادین اقتدا گوی سبقت را از همه ربودهاند.
محمد: این چیز تازهای نیست که ما آن را بیان کنیم بلکه این مطلب در کتابهای علمای شیعه موجود است و آنها خوب در این زمینه بحث کردهاند.
احمد: برادر محمد! سخن عجیبی از تو میشنوم!
واقعیت و آنچه در کتابها نوشته شده کاملاً با آنچه میگویی متضاد است.
محمد: چگونه؟ در حالی که در مجالس علم و در حوزههای علمیه کارهای این نسل بینظیر به جوانان آموخته میشود.
احمد: آیا میتوانی اسم کتابی را برای من بگویی که مؤلفش در آن نمونههایی از قهرمانیهای اصحاب و کارهای بزرگی را که برای اسلام کردهاند بیان کرده باشد؟
محمد: الان در این مورد کتابی به خاطرم نمیآید.
احمد: اگر کتاب [الإصابة في تمییز الصحابة] ابن حجر عسقلانی یا کتاب [الإستیعاب في الأصحاب] ابن عبدالبر اندلسی یا کتابهایی را که در شرح حال رجال نوشته شدهاند را ورق بزنی، به آنچه من میخواهم که از آن آگاه باشی دست خواهی یافت، و آیا تا کنون در مجلسی نشسته ای که عالمی از غزوۀ بدر یا خندق یا فتح مکه سخن گفته باشد، یا در مورد فتوحات اسلامی که در عهد عمر فاروقسانجام شده ایراد سخن نماید؟
محمد: حقیقت این است که نشنیدهام، ولی مقدار اندکی در این موضوع خوانده ام.
احمد: این چیزی است که میخواهم به آن برسی، اگر مجالس ما با ذکر سیره پیامبر و بیان قهرمانیها و جانفشانیهایی که در دوران او انجام شده که در این زمان کسی نمیتواند چنان کارهایی را تصور کند، معطر گردد آیا کسی میتواند به یکی از اصحاب پیامبر جطعنه بزند یا در اسلام او شک کند یا نسبت به او گمان بد ببرد، پس فقط کسانی در مورد آنها گمان بد میبرند که آنان را نمیشناسند و به مقام آنها نمیرسند.