گفتگویی آرام و مفید بین محمد و احمد

ابو طالب

ابو طالب

محمد: تعجب می‌کنم از کسانی که آل بیت پیامبر جرا یاد می‌کنند و یادی از عموها و عمه‌ها و دایی‌ها و خدمتگزارانش و اطرافیانش نمی‌نمایند.

احمد: اگر کتاب‌های تاریخ و همچنین کتاب‌های حدیث را بررسی کنیم خواهیم دید که حدود زیادی به این موضوع پرداخته شده و به وضوح از خانوادۀ پیامبر جقبل از هجرت و بعد از هجرت سخن گفته شده و بیان شده که چه کسی پیامبر جرا یاری کرده و چه کسی کفر ورزیده و از پیامبر پیروی نکرده است مانند عموهای پیامبر ابو طالب و ابو لهب که به پیامبر ایمان نیاوردند.

محمد: چه می‌گویی؟ آیا در مورد کسی که پیامبر جرا یاری کرد و از او دفاع نمود و نگذاشت کفار برادر زاده‌اش را اذیت و آزار برسانند و کارهایی کرد که بسیاری از انجام دادن آن عاجز بودند شک و تردید داری؟ آیا به خود جرأت می‌دهی که چنین سخن زشتی در مورد او بگویی با اینکه او بر دین ابراهیم بود! و پیامبر جدر مورد او فرمود: «قریش مرا اذیت نکردند مگر بعد از آن که ابو طالب وفات یافت؟».

احمد: کارهای ابو طالب در تاریخ بیان شده و مشخص است، و هر فرد زمانی مسلمان شمرده می‌شود که شهادتین را به زبان بیاورد، و همان طور که از بعضی از احادیث بخاری برای اثبات آنچه دوست داریم استدلال می‌کنیم چرا انصاف نمی‌کنیم و حق را کامل بیان نمی‌کنیم نه اینکه نصف آن را بگوییم و نصف آن را رها کنیم؟

محمد: منظورت چیست؟

احمد: در بخاری در «باب قصة أبي طالب» حدیث عباس روایت شده که او پیامبر را در مورد عمویش پرسید پیامبر فرمود: او در آتش جهنم است و اگر من نمی‌بودم او در پایین‌ترین طبقه جهنم می‌‌بود.

محمد: ابو طالب خودش اقرار کرد که او ایمان دارد و گفت:

والله لن یصلوا إلیك بجمعهم
حتی أوسد في التراب دفینا

سوگند به خدا که با گروه خود دستشان به تو نخواهد رسید مگر آن که به خاک سپرده شوم.

ولقد علمت بأن دین محمد
من خیر أدیان البریة دیناً

و من دانستم که دین محمد از همه ادیان جهانیان بهتر است.

احمد: تکمله اشعار این است: لولا الملامة أو حذاري سبة
لو جدتني سمعاً بذلك مبینا

اگر سرزنش نبود و از ناسزای مردم بر حذر نمی‌کردم مرا می‌دیدی که آن را آشکارا می‌پذیرفتم.

و همچنین آمده است که او گفت:

فو الله لولا إن أجمي بسبة
تجر علی أشیاخنا في المحافل

سوگند به خدا اگر در مجالس به بزرگان ما ناسزا گفته نمی‌‌شد.

لکنا تبعناه علی کل حالة
من الدهر جداً غیر قول التهازل

ما به هر حال به صورت جدی از او پیروی می‌کردیم.

محمد: پس تو اقرار می‌کنی که عموی پیامبر جایمان داشته است چون می‌دانسته است که برادر زاده‌اش پیامبر است؟

احمد: هر کس چیزی را بداند به معنی این نیست که به آن ایمان دارد و از آن پیروی می‌کند.

و اگر چنین می‌بود باید ابلیس (شیطان) را مؤمن می‌دانستیم چون او از همه بهتر خدا را می‌داند، اما با وجود این او کاملاً از دایرۀ اسلام خارج است، بنابراین تصدیق قطعی قلبی و اقرار نشانه صحت ایمان است.

پس قضیه واضح و روشن است و ابهامی در آن نیست. و اگر خانوادۀ یا یکی از فرزندان یا یکی از همسران کسی کافر باشد به خود آن فرد زیانی نمی‌رسد، چون که خداوند می‌فرماید:

﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰۚ[فاطر: ۱۸].

«و هیچ کسی بار گناه کسی دیگر را به دوش نمی‌کشد».

و پیامبران با اینکه برگزیده‌ترین انسان‌ها بوده‌اند اینگونه مسائلی برای آن‌ها پیش آمده است و این عیبی در آنان شمره نمی‌شود و از جایگاه و مقامشان کاسته نمی‌گردد، چون که خداوند می‌فرماید:

﴿إِنَّكَ لَا تَهۡدِي مَنۡ أَحۡبَبۡتَ وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ يَهۡدِي مَن يَشَآءُۚ[القصص: ۵۶].

«تو کسی را که دوست داری هدایت نمی‌کنی ولی خداوند هر کس را که بخواهد هدایت می‌کند».

محمد: نمی‌توانم بگویم که کسی که پیامبر را حمایت می‌کرده و پیامبر را دوست داشته است کافر بوده است!

احمد: ما نباید چنین چیزی را انکار کنیم چون این اتفاق برای پیامبران گذشته هم افتاده است. یکی از پسران نوح و همسرش در جهنم می‌باشند چون کافر بودند، پدر ابراهیم کافر بود.

و زن لوط÷جهنمی است، و سوره‌ای دربارۀ عمومی پیامبر جنازل شده که ما او را دعای بد کنیم و او در آتش جهنم است، پس کار به دست خداست هر کس را که بخواهد هدایت می‌کند و هر کس را که بخواهد گمراه می‌نماید.

محمد: ولی کتاب‌های زیادی هست که این موضوع را یعنی اسلام ابو طالب عمومی پیامبر را بیان می‌کنند!

احمد: دین ما براساس دلیل و قول صحیح مبتنی است و مبتنی بر عاطفه و احساسات نسیت، بنابراین هر چند در این مورد کتاب تالیف شود برای مسلمان یک سوال باقی می‌ماند که دلیل آنچه می‌نویسیم و می‌گوییم چیست؟

و شعری که در دوران جاهلیت فرد ناشناخته‌ای سروده است نمی‌تواند دلیل باشد بلکه دلیل گفته‌‌های خدا و گفته‌‌های پیامبر جاست، و هر چه از یکی از اصحابسثابت است و کسی بر آن اعتراض نکرده می‌تواند دلیل باشد و غیر از این‌ها بقیه پوچ هستند، و برادرم محمد تو می‌دانی که یک نص صحیح به حکم خداوند هزاران کتاب باطل را می‌‌سوزاند و از بین می‌برد.