سحر و افسون
احمد: خداوند متعال میفرماید:
﴿وَلَا يُفۡلِحُ ٱلسَّٰحِرُونَ ٧٧﴾[یونس: ۷۷].
«جادوگران رستگار نمىشوند»
با تمام وضوح آیه میگوید که جادوی جادوگران باطل است.
محمد: من در این مورد با شما موافقم، میخواهی چه چیزی تازهای بگویی؟ مسلمین بحمد لله از چنین خرافههایی که توکل و اعتماد انسان را به خدا کم میکند و نشانۀ ضعف ایمان میباشد دور هستند.
احمد: آنچه جای تعجب است، این است که گروهی از شیعیان که هر روز تعداد شان بیشتر میشود چنین خرافههایی را تایید میکنند و بعضی از آن ایمان دارند و بدان دل میبندند و معتقدند که این چیزها به انسان سود میرساند و در زندگی روزمرۀ انسان تاثیر دارند!
محمد: این عجیبترین چیزی است که از تو میشنوم! شیعه چنانکه بارها به تو گفتهام گواهی میدهند که هیچ معبودی جز الله نیست و محمد پیامبر خداست، معتقدند که همه چیز در دست خداست و ما باید از گناهکار قرار دادن عوام بپرهیزیم و به آنها گمان نیک داشته باشیم.
احمد: وقتی عوام مرتکب اشتباه میشوند مسلمان باید آنها را معذور بداند و بگوید اینها جاهل هستند و راه درست، نمیدانند، و برای هدایت و صلاح آنها دعا کنیم، ما برای اهل فتوا و مراجع وقتی مسلمین را تحریک و تشویق میکنند تا بر چیزهایی غیر از خدا توکل کنند چه عذر و بهانه ای بیاوریم؟
محمد: این سخن بسیار زشتی است چرا توضیح نمیدهی و مشخص نمیکنی؟
احمد: در کتاب [بحار الأنوار ۹۴/۱۹۳] آمده است: «حرز امیر المؤمنین برای کسی که جادو شده است و یا جن به دنبالش میباشد همان جنی که قرین است یا انسان را بیهوش میکند، و یا کسی که مسموم شده و از پادشاه و یا از شیطان میترسد این حرز او را حفاظت میکند و این طور نوشته میشود:
«بسم الله الرحمن الرحیم، أي کنوش أي کنوش أرشش عطنیطنیطح یا مطیطرون فریالسنون ..»تا آخر این طلسمها شعبدههایی که ذکر کرد، سپس رمزها و نشانههای عجیب و غریبی به شکل خطها تو در تو کشیده است.
محمد: ولی این سخنان فهمیده نمیشوند و شاید عربی نیستند!
احمد: به این خاطر علامه صنعانی در کتاب [الموضوعات ۶۳] میگوید: «و گاهی تلفظ این کلمات به کفر منجر میشود چون ما معنی آن را به عربی نمیدانیم، و خداوند میفرماید:
﴿مَّا فَرَّطۡنَا فِي ٱلۡكِتَٰبِ مِن شَيۡءٖۚ﴾[الأنعام: ۳۸].
«ما هیچ چیز را در کتاب فروگذار نکردهایم».
و بعضی از علمای شیعه به فرا خواندن جنها برای جلب خیر و دفع زیان تشویق میکنند.
محمد: چه میگویی؟ علما به عوام میگویند که سود و خیر را از جنها طلب کنند؟!
احمد: ابن بابویه در کتاب [من لا یحضره الفقیة ۲/۱۹۵] و برقی در [المحاسن ص ۳۶۲] و مجلسی در [وسائل الشیعة ۸/۳۲۵] از ابی بصیر روایت کردهاند و او از ابی عبد الله روایت میکند که گفت: «هرگاه راه را گم کردی صدا بزن یا صالح یا بگو یا ابا صالح ما را به راه راهنمایی کنید خداوند بر شما رحم نماید».
و در [وسائل الشیعة ۸/۳۲۵] هویت صالح مشخص شده است، و همچنین در [الخصال إبن بابویة ۲/۶۱۸] از علی در حدیث چهار صد آمده که گفت: هر کس از شما در سفر گم شد و احساس خطر کرد صدا بزند و بگوید: یا صالح به فریادم برس، چون در میان برادران جن شما جنی هست به نام صالح که به خاطر شما در شهرها دور میزند و فقط خودش را وقف شما کرده است، هر گاه صدا را بشنود جواب میدهد و کسی را که راه را گم کرده راهنمایی میکند و چهار پایش برای او را نگاه میدارد.
محمد: ولی تا جایی که من میدانم تعامل داشتن با جنها از پیامبر جثابت نشده و شاید این چیز دری بزرگ از شرّ را بگشاید.
احمد: خداوند میفرماید:
﴿وَأَنَّهُۥ كَانَ رِجَالٞ مِّنَ ٱلۡإِنسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٖ مِّنَ ٱلۡجِنِّ فَزَادُوهُمۡ رَهَقٗا﴾[الجن: ۶].
«و کسانی از انسانها به کسانی از جنها پناه میآوردند و بدین وسیله بر گمراهی و سرکشی ایشان میافزودند».
و این کاری بوده که در گذشته مشرکین انجام میدادند و به بزرگ جنهای آنجا پناه میبردند تا از طرف جنها گزندی به آنان نرسد، و این کار باعث شد تا جنها بیشتر انسانها را بترسانند و گناهکار کنند چون انسانها به کسانی دیگر غیر از خدا پناه بردهاند، پس مشرکین گذشته و با آنچه در چنین روایاتی آمده چه فرقی داشتهاند؟!
و چه میگویی در مورد کسی که زندگی روزمرهاش را وابسته به حرکت ستارهها کرده تا اینگونه به خیر روی آورد و از شر بپرهیزد؟!
محمد: آیا جهالت و توکل نکردن بر خدا در میان عوام تا این حد رسیده است؟
احمد: ای کاش کار عوام بود، اما متأسفانه علما کتابهایی را در این زمینه تالیف کردهاند که به عوام جادو و کارهایی را میآموزد که در آن انسان به غیر از خدا وابسته میشود، مثل کتاب [بلغة الأمل إلی الشفاء العاجل بالطب الروحاني] که از تالیفات سید مصطفی مرتضی عاملی است، و در این کتاب چیزهای عجیب و خطرناکی ذکر شده که عامی را به تعامل با سحر و جادو فرا میخواند، و چنین به او وانمود میکند که این کارها از رهنمودهای پیامبر هستند.
و مسلمان باید از هر کاری که پیامبر جآن را انجام نداده پرهیز کند، و این کارها در سه قرن مبارک بعد از پیامبر جانجام داده نمیشدهاند، پس خیر در پیروی و اطاعت از سلف و گذشتگان است و شر در اطاعت خلف است اگر بر راه درست نباشند.