گفتگویی آرام و مفید بین محمد و احمد

حسینیه‌ها

حسینیه‌ها

احمد: سخنی از گریه کردن به خاطر کشته شدن حسینسو نوحه ‌سرایی و زدن به سر و صورت و قمه‌زنی و خونین کردن بدن، ما را بر آن وا می‌دارد تا در مورد حسینیه‌‌ها که این کارها در آن انجام می‌شوند گفتگو و بحث کنیم.

محمد: این محل و مکان گرچه حسینیه‌ نامیده می‌شود اما باید بدانی که پدیده‌‌ای نیست که بعدها درست شده باشد بلکه از زمان پیامبر جآنچه که برای حسین اتفاق افتاد معلوم و مشخص بود چون پیامبر جدخترش زهرا را از کشته شدن فرزندش خبر کرده بود و سرزمینی را که در آن کشته خواهد شد به او نشان داد، و همچنین علی ‌بن حسین وقتی به مدینه باز گشت خیمه‌ای زد و زنان را در آن فرا خواند و به شاعری دستور داد تا در سوگ حسین نوحه‌ سرایی کند و تا سی و چهار روز عزاداری نمود.

احمد: باید درست به مسئله نگاه کنیم، اگر پیامبر از اتفاقی که برای نوه‌اش خواهد افتاد خبر داده است آیا به امر مشخصی خبر داده یا حکم و دستوری شرعی را بیان کرده است؟

محمد: چه فرقی دارند؟

احمد: خبر دادن از وقوع یک اتفاق چیزی است که از آن حکمی شرعی گرفته نمی‌شود، به عنوام مثال اگر ما می‌‌دانیم که یک روز قیامت برابر با پنجاه هزار سال است هیچ حکمی شرعی مانند واجب یا حرام مبتنی بر این آگاهی نخواهد بود بلکه آنچه بر این خبر مترتب می‌شود تصدیق و تکذیب است، بر عکس خواستن به انجام کاری یا نهی کردن از کاری یا پرسیدن در مورد چیزی، و کشته شدن حسینسفقط خبر دادن از وقوع یک اتفاق است و ما باید خبر پیامبر جرا تصدیق کنیم و نباید حکمی شرعی از طرف خود بسازیم زیرا اگر چنین می‌بود پیامبر جما را در ضمن خبر دادن از آنچه برای نوه‌اش اتفاق خواهد افتاد ما را به آن حکم می‌کرد.

و این روایت که علی ‌بن حسین برای پدرش رسم عزاداری گرفته و از شاعران خواسته که برای مرگ پدرش شعر بسرایند آیا این روایت با سند صحیح ثابت است و آیا پدر بزرگ علی‌ بن حسین پیامبر جبه چنین کاری فرمان داده است؟

محمد: اگر شما با فکر و تأمل به آنچه که برای حسین÷پیش آمد نگاه کنی، خواهی دانست که حسین کاری کرده است که هیچ انسانی چنان کاری نکرده است آری حسین علیه ظلمی که در زمان او بود قیام کرد و او اینک سمبل و رمز و الگویی قیام علیه ستمگران است، به این سبب برخی از جاه‌ها به نام او نامگذاری شده‌‌اند.

احمد: گوش کن برادرم محمد!

اول اینکه: در قرن‌‌های اخیر عصر اسلام این مکان‌‌ها را حسینیه‌ نامیده‌‌اند، مثلاً در دوران حکومت بویهیه، مگر در زمان حسینسو فرزندان حسین/محلی به نام حسینیه وجود نداشته است.

دوم اینکه: آیا چنین نامگذاری‌هایی نشانه این نیستند که حسینساز دیگر اهل بیت بیشتر مورد تعظیم قرار می‌گیرد، چرا ما این مکان‌‌ها را علویه و محمدیه نمی‌‌نامیم، با آن که علی و محمد از حسین افضل و برترند و هیچ عاقلی در افضل بودنشان تردیدی ندارد، پس چرا فقط این مکان‌‌ها به اسم حسین هستند؟

سوم اینکه: کافران شکنجه‌‌های زیاد به پیامبر جدادند و ایشان از مکه اخراج شد و در طائف او را زدند و چندین بار نزدیک بود که کشته شود، اما هیچ گاه که او دستور به شورش و تظاهرات نداد، به جز جهاد که خداوند آن را برای آن‌ها مشروع نمود که زیر پرچم حاکم که پیامبر جبود جهاد کنند.

چهارم اینکه: اسلام هیچ گاه به ما دستور نداده که در دل فرزندان خود شورش و قیام علیه حکومت را جای بدهیم هر چند حاکم مسلمان ستم کند مگر آن که زمامدار کفر صریح انجام دهد.

پنجم اینکه: حسین در سال ۶۱ ه‍ به شهادت رسیده است پس چرا ما همان عبادتی را انجام نمی‌دهیم که مسلمین در آن روزها قبل از کشته شدن حسین انجام می‌‌داده‌‌اند؟

ششم اینکه: چرا حسین علیه معاویه قیام نکرد با اینکه معاویه حدود بیست سال فرمانروایی کرد؟

هفتم اینکه: حسین بعد از آن که نامه‌‌هایی از عراق برای او فرستاده شد حرکت کرد.

هشتم اینکه: چرا حسن علیه معاویه بعد از آن که با او صلح نمود قیام نکرد؟

نهم اینکه: آیا بعد از حسین کسی از دوازده امام علیه یکی از خلفا قیام کرده است؟

محمد: اگر گروهی از مسلمین در جایی که برای دعا و موعظه مشخص شده برای درس گرفتن از زندگی ال بیت گردهم بیایند آیا از آن‌ها به خاطر آن کار باید عیب گرفت؟

احمد: هیچ چیزی بهتر از سیره پیامبر و دعوت و زندگی و جهاد او نیست که ما باید از آن درس بگیریم و الگو برداری کنیم، چون خداوند متعال می‌فرماید:

﴿لَّقَدۡ كَانَ لَكُمۡ فِي رَسُولِ ٱللَّهِ أُسۡوَةٌ حَسَنَةٞ[الأحزاب: ۲۱].

«در پیامبر خدا برای شما الگو و سرمشق زیبایی است».

و آیا ما در این مجالس خود پیامبر جرا سرمشق خود قرار می‌دهیم؟

و همچنین خداوند متعال می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا يَعۡمُرُ مَسَٰجِدَ ٱللَّهِ مَنۡ ءَامَنَ بِٱللَّهِ وَٱلۡيَوۡمِ ٱلۡأٓخِرِ[التوبة: ۱۸].

«مساجد خدا را فقط کسانی آباد می‌کنند که به خدا و روز قیامت ایمان دارند».

خداوند کسانی را می‌‌ستاید که خانه‌‌های او را با ذکر و عبادت آباد می‌نمایند، و کسانی که برای حضور در حسینیه‌‌ها می‌کوشند و همواره آنجا حاضر می‌‌شوند برای حضور در مساجد چنین شوقی ندارند به خصوص در ماه رمضان، که ائمه برای نماز در رمضان تاکید و تشویق کرده‌اند، چنان‌که عاملی در [وسائل ۵/۱۸۰] از سماعه ‌بن مهران روایت کرده که او از امام معصومش پرسید که در ماه رمضان چقدر نماز بایدخواند؟ فرمود: به همان اندازه که در غیر از رمضان خوانده می‌شود اما ماه رمضان بر دیگر ماه‌‌ها فضیلت دارد از این رو بنده باید بکوشد که نفل و نماز بیشتری بخواند، و بهتر است اگر دوست دارد و می‌تواند در اول ماه بر نمازهایی که قبل از رمضان می‌خوانده است بیست رکعت اضافه کند.

محمد: حسینیه‌‌ها نقش بزرگی در آموختن احکام دین به فرزندان مسلمین و تربیت کردن آن‌ها به شیوه درست دارند که این تاثیر برای همگان هویداست.

احمد: ای کاش آنچه می‌گویی واقعیت می‌‌داشت و طبق شیوه سرور اهل بیت پیامبر جتربیت می‌شدند، اما حسینیه‌ها فقط نقش موعظه را ندارند بلکه در حسینیه‌‌ها فحش و ناسزا گفته می‌شود و به شیعیان می‌آموزند که با برادران اهل سنت خود دشمنی بورزند، و ای کاش فقط افراد ساده و عامی این کارها را می‌کردند، و اگر چنین می‌بود کار سهل بود بلکه ما این چیزها را از علما می‌شنویم از کسانی که مردم به آن‌ها اقتدا می‌کنند.!