گفتگویی آرام و مفید بین محمد و احمد

اقوال شاذ

اقوال شاذ

احمد: یکی از خطرناک‌ترین چیزهایی که دین را تخریب می‌کند و مردم را متفرق می‌نماید فتواهای متناقض و اجتهادات عجیبی است که در یک مسئله که حکم آن واضح است علما ارائه می‌دهند.

محمد: این امری طبیعی است که در فتاوای هر مذهبی یافت می‌شود، و علت‌های زیادی و مختلفی دارد، پس خوب چه چیز تازه‌ای می‌خواهی بگویی؟

احمد: آنچه ما را حیرت زده و وحشت زده می‌نماید که یک مسئله به صورت‌های مختلف و متضادی از یک امام معصوم نقل می‌شود آیا این امر شما را در برابر این فتواها و امام حیران نمی‌کند و همچنین در مورد کتابی که دربارۀ این مسائل تالیف شده حیرت زده نمی‌شوی؟!

و خطرناک‌تر این که مردم عوام این فتواها را گوش می‌کنند و به آن عمل می‌نمایند.

محمد: این امکان ندارد، چون ائمه همه از یک جا سرچشمه می‌گیرند و همه شاخه‌های درخت نبوت هستند بنابراین در گفته‌های آنان تناقض و تضادی وجود ندارد.

احمد: کاش که تنها قضیه در مورد ائمه می‌بود، بلکه آخوندها و دانشمند نماها چنین هستند چون همه از یک جا علم آموخته‌اند، مثال‌های زیادی برای این تناقضات هست که بعضی عبارتند از:

۱- شخصیت عبدالله‌ بن سبأ: بعضی وجود شخصیت این فرد را انکار می‌کنند و به شدت آن را نفی می‌نمایند.

و از طرفی کاملاً بر عکس، بعضی می‌گویند که چنین کسی وجود داشته و در پیدایش مذهب شیعه تأثیر داشته است، چنان‌که سعد قحی و الکشی هر دو در کتاب‌ هایشان المقالات و الفرق، و رجال الکشی به وجود این شخصیت و تأثیر او در پیدایش مذهب شیعه اعتراف کرده‌اند.

۲- تحریف قرآن: علمای متأخرین شیعه قاطعانه تحریف قرآن را رد می‌کنند و آن را نمی‌‌پذیرند در صورتی که گذشتگان آن‌ها ادعا می‌کرده‌اند که قرآن تحریف شده است، اما معاصرین می‌گویند که این دروغی است که به شیعه نسبت می‌‌دهند و گویا یکی از ضروریات مذهب شیعه این است که قرآن تحریف نشده است؛ در صورتی که چنین نیست بلکه تقریباً علمای گذشته شیعه بر این اجماع کرده‌‌اند که قرآن تحریف شده و اضافه و کم شده است.

۳- مشخص نبودن روایت صحیح و ضعیف،

بنابراین شیعه‌ای که می‌‌خواهد صحت و ضعف احادیث را بداند بر اساس و معیارهای اهل سنت تکیه می‌کند تا اینگونه عقیده و باورش را حفاظت کند، چون او می‌داند که شیعه برای شناخت و تشخیص روایات درست از نادرست معیاری ندارند و تنها معیار شیعه برای صحیح قرار دادن احادیث «تمجید اهل بیت و عدم تمجید آن‌ها است» و حتی افرادی مانند زراره ‌بن اعین و محمدبن مسلم و مختار چون اهل بیت را می‌ستانید روایتشان مورد قبول است و گاهی این‌ها جزو افراد ثقه و معتمد هستند و گاهی علمای شیعه آن‌ها را نفرین می‌کنند، برای آگاهی بیشتر به کتاب [هدایة الأبرار] مراجعه کنید.

محمد: آیا می‌توانی برای اقوال شاذ مثالی ارائه دهی؟

احمد: مثالی از فتواهای خمینی را ذکر می‌کنم: در [تحریر الوسیلة ۱/۱۶] خمینی می‌گوید: «آب که با آن استنجاء شده پاک است خواه آن آب برای نظافت از ادرار استفاده شده باشد خواه برای نظافت از مدفوع استفاده شده باشد».

و در همین کتاب ۱/۲۸۰ خمینی می‌گوید: «مبطلات نماز عبارتند از: مبطل وضوء (ادرار ....) تکفیر یعنی بستن دست‌ها در نماز چنان‌که دیگران می‌کنند و اگر از روی تقیه کسی دست‌هایش را در نماز ببندد اشکال ندارد». ... «و قصداً آمین گفتن بعد از تمام کردن سورۀ فاتحه، مگر آن که از روی تقیه باشد که در آن صورت اشکالی ندارد». و در [تحریر الوسیلة ۱/۱۱۹] خمینی می‌گوید: «برای صحت نماز شرط این است که جایی که پیشانی گذاشته می‌شود پاک باشد و پاک بودن دیگر جاه‌ها شرط نیست و اگر آلوده باشند اشکال ندارد».

در [تحریر الوسیله ۲/۲۴۱] خمینی می‌گوید: «آنچه معروف و قوی‌تر است این است که آمیزش با زن از راه پشت جایز است».

و همچنین در [تحریر الوسیلة ۲/۲۷۹] خمینی می‌گوید: «جایز نیست که شوهر با برادرزاده زنش ازدواج کند و همچنین با خواهرزادۀ زنش نمی‌توان ازدواج کند مگر آن که زن اجازه دهد اما می‌تواند با عمه یا خاله زنش ازدواج کند یعنی یک نفر می‌‌تواند با خاله زنش ازدواج کند و هر دو را هم زمان نگاه دارد».

محمد: پس این فتواهای متناقض و عجیب از کجا آمده‌اند؟

احمد: به نظر من عوامل و اسباب این فتواها را می‌توان در امور ذیل خلاصه کرد:

۱- پایبند نبودن به کتاب و سنت صحیح، و توجه نکردن به درک و فهم نسلی که قرآن بر آن‌ها نازل شده است، سبب پدید آمدن چنین معضلات و مشکلاتی در احکام شده است.

۲- کتاب‌‌های گذشته شیعه عقیده را به صراحت بیان کرده‌اند، و می‌‌بینیم که عالم شیعه هم روایت‌هایی را که به او رسیده‌اند و بدان معتقد است بیان می‌‌کند و چیزی از آن را از میان بر نمی‌دارد گر چه با عقیده‌‌اش مخالف باشد، اما در این زمان کاملاً برعکس و می‌‌بینیم که دروغ می‌گویند و فریب می‌دهند و کور کورانه از مذهب دفاع می‌کنند و دروغ‌‌های شاخ ‌داری می‌گویند و با جعل و تحریف آنچه را که گذشتگان گفته‌‌اند انکار می‌کند، چنان‌که نویسنده کتاب [السجود علی التربة والجمع بین الصلاتین] این روایت امام صادق را ذکر کرده که «سجده روی زمین فرض است و بر غیر از زمین سجده کردن سنت است» اما برای آن که رأی و نظر خود را تقویت کند این جمله را «و بر غیر از زمین سجده کردن سنت است» حذف کرده است تا چنین بنماید که دلیلی برای سجده کردن بر چیزی دیگر غیر از خاک و زمین وجود ندارد. و برای پی بردن به تناقضات و جعل و فریبکاری تیجانی به کتاب [کشف الجاني] «اثر شیخ عثمان خمیس» مراجعه کنید.

۳- مشخص نبودن و رسوا نشدن راویان دروغگو، با اینکه اگر روایت‌‌های شیعه را بررسی کنیم می‌‌بینیم که به این فرا می‌خوانند که باید این دروغگوها جدا شوند و صفوف شیعه از آن‌ها پاک ‌سازی شوند. چنان‌که در [الکشي ص ۲۵۳] از امام صادق روایت شده که گفت: «اگر امام قائم ما ظهور کند از شیعیان دروغگوی ما شروع می‌کند و آن‌ها را به قتل می‌رساند».

و در [الکافي ۸/۲۲۸] از امام کاظم روایت شده که فرمود: «اگر شیعیان خود را بررسی کنم خواهم دید که همه دو دل و مضطرب هستند و اگر آن‌ها را بیازمایم خواهم دید که همه مرتدند و اگر آن‌ها را بررسی کنم از هزار یکی هم به درد بخور نیست».

اما کاملاً برعکس این، علمای اهل سنت گاهی روایت فرد عابد و زاهد و پرهیزگاری را رد می‌کنند چون در حفظ به خاطر سپردن خوب نبوده است.

محمد: عامی معذور است که هر چه می‌گویند به دنبال آن‌ها می‌رود اما با سواد و دانش پژوه علم خود را از کجا فرا بگیرد و دینش را از کجا بیاموزد؟

احمد: چرا ما دین را از کسانی یاد نمی‌گیریم که با پیامبر جهمراه بودند از ابوبکر و عمرس و از علیسکه گفته می‌‌شود او همه دانش‌‌ها را داشته است اگر ما همه آنچه را که از امام علی نقل شده بررسی کنیم و در آن دقت نماییم به خیر فراوانی دست خواهیم یافت و خواهیم دانست که او با برادران خود یعنی اصحاب پیامبر ارتباط داشته است و آن‌ها از یکدیگر یاد می‌گرفته‌‌اند و هر یک از برادرش علم را نقل می‌کرده است. و خواهیم دانست که بعد از پیامبر جعلم و دانش مختص به یک فرد نبوده است.