گفتگویی آرام و مفید بین محمد و احمد

مسلمان و کافر

مسلمان و کافر

احمد: یکی از ناراحت کننده‌ ترین چیزها این است که انسان افرادی از مسلمین را می‌یابد که سخنانی زشتی در مورد عوام مسلمین می‌گوید!

محمد: این چیز خطرناکی است و مسلمان باید آنچه برای خود می‌‌پسندد برای برادرش بپسندد.

احمد: کافر شمردن و گمراه قرار دادن بندگان خدا چیز بزرگ و خطرناکی است، و مسلمان باید قبل از چسپاندن این کلمات به کسی باید دقت کند.

محمد: دل‌های شیعیان سرشار از محبت دیگران است و حتی آن‌ها مخالفان خود را دوست دارند، و چنان‌که می‌گویند اختلاف نظر نباید دوستی‌‌ها را از بین ببرد.

احمد: اما در دنیا واقعیت چنین چیزی متحقق نیست!

محمد: آنچه را که می‌گویی توضیح بده و برای آن مثالی بیاور.

احمد: طوری که من در کتاب‌ها می‌خوانم علمای شیعه همه کسانی را که شیعه نیستند کافر قرار داده‌‌اند.

محمد: اگر آنچه می‌گویی درست است، سوگند به خدا که این تهمت زشتی است که هیچ کسی قبلاً آن را نزده است!

احمد: در کتاب رجال الکشی از حنان ‌بن سریر و او از پدرش و او از ابی جعفر روایت می‌کند که گفت: (همه مردم بعد از وفات پیامبر جمرتد شدند به جز سه نفر، من گفتم: آن سه نفر چه کسانی هستند؟ گفت: مقداد بن اسود، و ابوذر غفاری، و سلمان فارسی، سپس بعد از مدت کوتاهی مردم متوجه شدند و گفتند: این‌ها معیار و ملاک هستند، و از بیعت کردن با ابوبکر امتناع ورزیدند، تا آن که امیر المؤمنین را با اجبار آوردند و بیعت کرد، و در بعضی روایت تعداد مسلمان‌ها را بیشتر ذکر کرده‌اند و به هفت نفر می‌رسند، اما در مورد دیگر اصحاب روایات می‌گویند که آن‌ها هلاک شدند!!

محمد: اما مسلمانانی که در حجة الوداع همراه پیامبر بودند تعداد شان به صد هزار مسلمان می‌رسید آن‌ها کجا هستند؟

احمد: سوال درستی می‌کنی، و روایات شیعه به این مثال پاسخ می‌دهند و آن‌ها فقط اصحاب را کافر قرار نداده‌اند بلکه در هر زمان و مکانی همه مسلمین را کافر می‌شمارند و لعنت می‌کنند!

محمد: چنان‌که خداوند بیان کرده مسلمین برادر و دوست هستند، پس چگونه کسی می‌آید و آن‌ها را کافر قرار می‌دهد؟!

احمد: آن‌ها همه کسانی را که به امامت ائمه اعتقاد ندارند کافر می‌دانند، چنان‌که بحرانی در [الحدائق الناضرة في أحکام العترة الطاهرة ۱۸/۱۵۳] می‌گوید: «ای کاش می‌دانستم که کسی که به خدا و پیامبرش کفر ورزیده با کسی که به ائمه کفر ورزیده چه فرقی دارد، با اینکه ثابت است که امام از اصول دین است. و ملا محمد باقر مجلسی در [بحار الأنوار ۲۳/۳۹۰] می‌گوید: «بدان که اطلاق لفظ شرک و کفر بر کسانی که معتقد به امامت امیر المؤمنین و دیگر ائمه نیستند و دیگران را از آن‌ها برتر می‌دانند دلالت بر این می‌کند که چنین کسانی برای همیشه در دوزخ می‌مانند».

و ابن بابویه در [الإعتقادات ص ۱۱۲] می‌گوید: «هر کس ادعای امامت کند و حال آن که امامی نباشد ظالم و ملعون است، و هر کس امامت را در جای آن قرار ندهد ظالم و ملعون است» در اینجا حاکم و محکوم از طرف مردی که بر مسلمین ستم کرده کافر قرار داده شده‌‌اند.

و تنها عوام مسلمین را کافر قرار نداده‌‌اند بلکه اهل بیت را هم کافر قرار می‌دهند!

محمد: این تهمت بزرگی است!!

احمد: مسلمان عاقل می‌شود سپس حکم می‌کند و تخمینی حرف نمی‌زند، برادرم محمد! معلوم است که ابن عباس از آل بیت پیامبر جاست چون پسر عموی پیامبر است، شما در مورد کسی که بر او لعنت بفرستد و بگوید که خدا چشمان و بصیرت او و پدرش را کور کند او بی‌ادبی و جاهل بوده است، چه می‌گویی؟

محمد: کسی که چنین سخنی را بگوید من او را جاهل می‌دانم و می‌گویم سخن زشتی گفته است؟!

احمد: این سخن در کتاب [تفسیر العیاشي ۱/۹۹] و در [البرهان ۱/۳۱۹] و در [تفسیر الصافي ۱/۳۸۹] ذکر شده است، و تکفیر تا حدود معینی متوقف نشده بلکه دایره آن گسترده‌تر شده و همه اهل بیت را که از مذهب امامی پیروی نکرده‌‌اند شامل شده است، در [الکافي ۱/۳۷۲] آمده است که هر کس به دوازده امام ایمان نداشته باشد کافر است گر چه علوی فاطمی باشد.

محمد: شاید این احکام در مورد کسی هستند که چیزی از دین یا امری از ضروریات آن را انکار کند؟

احمد: برادرم محمد! نصوص واضح هستند، و به وضوح دلالت می‌کنند که مؤمن فقط شیعه اثنا عشری است و غیر از شیعه بقیه کافر هستند، و حال آن که پیامبر هیچ کسی از افرادی که پیرامون او بودند را به خاطر قضیه امامت یا نداشتن آن کافر قرار نداده است، و گاهی بادیه ‌نشینی از صحرا نزد پیامبر می‌آمد و او را درباره اسلام می‌پرسید پیامبر در پاسخ او چیزهایی می‌گفت و در آن به امام یا ولایت علی اشاره‌ای نمی‌کرد، آیا ما از پیامبر جدین را بهتر می‌دانیم؟ پس برادر محمد! باید به شدت از کافر شمردن فردی از اهل توحید و نماز پرهیز کنیم، و دین ما دین خیر و محبت است و نه دین لعنت و کافر قرار داد برادران مؤمن.