گفتگویی آرام و مفید بین محمد و احمد

عید غدیر

عید غدیر

احمد: بعد از آن که در مورد مراسمی که در طول سال شیعیان برگزار می‌کنند سخن گفتیم، بهتر است در مورد یکی از این مراسم بحث کنیم.

محمد: الحمدلله شیعه برای هر کاری که می‌کنند دلیل دارند.

احمد: بیا در مورد عید غدیر بحث و گفتگو کنیم.

محمد: عید غدیر یکی از بهترین و دوست داشتنی‌ترین مناسبت‌ها برای همه شیعیان است، و در کتاب‌های حدیث شیعه و سنی این حادثه روایت شده است.

احمد: باید برای عید نامیدن این روز دلیلی شرعی داشته باشیم، و عید نامیدن این روز باعث می‌شود فرد عامی آن را با عید فطر و عید قربان برابر قرار دهد، و اگر بدون دلیل هر مناسبتی را عید بنامیم مناسبت‌های زیادی هست.

محمد: نباید اینقدر سخت گرفت فرد عامی اعتباری ندارد و قابل توجه نیست.

احمد: عوام مقلد علما هستند اگر علما کار درست انجام دهند و مردم را نصیحت کنند عوام به حق روی می‌‌آورند و اوضاعشان خوب می‌‌شود، و اگر علما کار بد انجام دهند چیزهای عجیبی خواهی دید چنان‌که خمینی در کتاب [کشف الأسرار ص ۹۹] می‌گوید: در تهران هر کالایی مشتری دارد، و اگر کسی ادعایی خدایی بکند افرادی از او پیروی خواهند کرد.

برادر محمد! آیا نمی‌بینی که مفهوم اشتباه سبب شده تا مردم عامی این روز را روزه بگیرند و معتقد باشند که پاداش دارد، و پاداش امری غیبی است که فقط خدا آن را می‌داند، و دلیل این چیست؟

محمد: آیا تو می‌خواهی بگویی روایت غدیر ضعیف است و فکر می‌کنی صحیح نیست؟

احمد: بیا روایت صحیح غدیر را بررسی کنیم، امام مسلم در صحیح خود از یزید بن حیان و او از زید بن ارقم روایت می‌کند که گفت: «در محلی بین مکه و مدینه به نام خم پیامبر در میان ما ایستاد و سخنرانی کرد، و ایشان حمد و ثنای خدا را گفت و موعظه نمود و پند داد سپس فرمود: اما بعد ای مردم من یک انسان هستم ممکن است فرستادۀ پروردگارم بیاید و من اجابت کنم، من دو چیز را در میان شما بعد از خود باقی می‌گذارم، اول کتاب خدا که سرشار از هدایت و نور است، پس به کتاب خدا چنگ بزنید، و پیامبر به تمسک به کتاب خدا تحریک و تشویق کرد، سپس گفت: و اهل بیت من، در مورد اهل بیتم خدا را مدنظر داشته باشید و تا سه مرتبه چنین گفت زید گفت منظور از اهل بیتش چه کسانی هستند، گفت: زنانش از اهل بیت او هستند ولی اهل بیت او کسانی هستند که صدقه و زکات بر ایشان حرام است، پرسید آن‌ها چه کسانیند؟ گفت: آن‌ها عبارتند از: آل علی و آل عقیل و آل جعفر و آل عباس».

محمد: ولی جمله‌‌های دیگری هست که پیامبر فرموده است: «من کنت مولاه فعلي مولاه ...»و بر اساس این روایت تو با من موافق هستی که پیامبر در این روز بزرگ یعنی روز غدیر از اصحاب عهد گرفته است.

احمد: چیز خوبی گفتی، و آن اینکه برای اثبات احکام باید از نصوص استدلال کرد، پس اینک یکی از نصوص مهم که در یکی از کتاب‌های معتبر شیعه یعنی [نهج البلاغة ۳/۷] آمده را بررسی می‌کنیم، در این کتاب ۳/۷ ذکر شده که علی فرمود: «همان قومی که با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کردند با من نیز بر آنچه که با آن‌ها بیعت کرده‌اند بیعت نمودند، بنابراین کسی که در بیعت حضور داشته حق ندارد بیعت خود را پس بگیرد و کسی دیگر را انتخاب کند و کسی که حضور نداشته حق ندارد اعتراض کند، و شورا از آن مهاجرین و انصار است، پس اگر آن‌ها بر فردی اتفاق کردند و او را امام نامیدند خداوند این را پسندیده است، اگر کسی با اعتراض یا با ایجاد بدعتی از فرمان آن‌ها سرپیچی کرد او را باز گردانید اگر نپذیرفت با او به خاطر آن که راهی غیر از راه مؤمنان در پیش گرفته است بجنگید».

محمد: پیامبر جبه اصحاب گفت که ولی آن‌ها علیساست یعنی بعد از پیامبر باید زمام امور را علی به دست بگیرد، و این یک دلیل واضح در قضیه امامت و خلافت است.

احمد: کجا بر خلافت و حکومت دلالت می‌کند، پیامبر جمی‌گوید: (ولی) و نفرمود (متولی) و این دو کلمه خیلی باهم فرق دارند، فیروز آبادی صاحب قاموس می‌گوید: «و اما آنچه شیعیان گمان می‌برند که در آیه:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ[المائدة: ۵۵].

یا در حدیث «من کنت مولاه ...»دلالتی است بر اینکه علی بعد از پیامبر جخلیفه اوست جهالت قطعی و روشنی است، ولایه به فتح «واو» به معنی دوستی است و اسم از آن مولی و ولی می‌آید، و ولایه به کسر «واو» به معنی حکومت و امارت است و اسم از آن والی و متولی می‌آید».

امیر المؤمنین فضایل بی‌شماری دارد و او از همه مردم نسبت به دنیا بی‌علاقه‌تر بود، حتی اوسبعد از رسیدن به خلافت در مورد آن گفت:« سوگند به خدا به خلافت میل و رغبتی نداشتم ولی شما مرا به آن فرا خواندید و مرا بر آن سوار کردید» [۱۲].

سوال این است که چرا جشن می‌گیریم و شادمانی می‌کنیم و حال آن که در غدیر فقط برای علیسدعای خیر شده است، و این اتفاق برای بسیاری از اصحاب افتاده است یعنی بر ایشان دعا شده است، پس چرا برای چنین چیزی جشن می‌گیریم؟

جشن نگرفتن روز غدیر و دیگر مناسبت‌ها مانند عید میلاد علی و زفه قاسم و دیگر اتفاق‌هایی که در تاریخ اسلامی رخ داده است، به معنی کاستن از جایگاه کسی نیست بلکه جشن نگرفتن پیروی از رهنمود پیامبر جاست. و اگر جشن گرفتن جایز بود ما روز عام الجماعة را جشن می‌گرفتیم؟

محمد: عام الجماعة! چی؟

احمد: عام الجماعه سالی است که حسن ‌بن علیسبه نفع معاویه از خلافت دست کشید و با او صلح کرد تا از ریخته شدن خون مسلمین جلوگیری کند، اگر جشن گرفتن مشروع و جایز می‌بود این روز یکی از بهترین روزها بود ... اما به آنچه از پیامبر ثابت و ایشان جآن را انجام داده پایبند هستیم و از آنچه در سیره او ثبوتی ندارد دوری می‌کنیم.

[۱۲] نهج البلاغة ۲/۱۸۴