ارتباط با کرانه باختری
قرار داشتن کرانه باختری و نوار غزه تحت حاکمیت دولت اشغالگر «اسرائیل»، اثری فعال در کلیه شؤون زندگی دو منطقه داشت و سبب و پیدایش همکاری و ارتباط نزدیک ساکنان این دو منطقه شد و احساس داشتن مشکلات مشترک، موجب وحدت مردم در هر منطقه شد، به صورتی که هرگاه حادثهای در کرانه باختری رخ میداد، در غزه بازتاب مییافت و برعکس، وقتی حادثهای در نوار غزه اتفاق میافتاد در کرانه باختری واکنش برمیانگیخت. گرچه چنین ارتباطاتی با وجود اشغالگران صورت میگرفت، اما به تقویت همگرایی ملت فلسطین کمک کرد. در چنین شرایطی طبیعی بود که رهبران و گروههای مشابه هردو منطقه، برای یکپارچه کردن نیروها و نظم بخشی به فعالیتهایشان گردهم آیند. این امر جماعت اخوان را هم دربرگرفت. اعضای اخوان در نوار غزه از همان اوایل به فکر برقراری رابطه با همفکران خود در کرانه باختری بودند. اقدام اول از سوی برادران در غزه صورت گرفت به این ترتیب که هیئتی به ریاست اسماعیل الخالدی - پس از آمادگی ایشان برای سفر - به کرانه باختری رفت. رهبران جماعت اخوان نوار غزه نه اطلاعی از اخوان المسلمین در کرانه باختری داشتند و نه ارتباطی با آنها داشتند، زیرا در گذشته کرانه باختری با بیرون ارتباط نداشت و اینکه سازماندهی جهانی اخوان هم هنوز شکل نگرفته بود.به همین خاطر چارهای جز تعیین اهداف و برنامههای خود نداشتند.
شیخ حماد الحسنات میگوید: «جماعت اخوان المسلمین درکرانه باختری برای ما ناشناخته بود بنابراین به این فکر افتادیم، اکنون که وضعیت مشابهی داریم چگونه با آنها رابطه برقرار کنیم؟. سپس به یاد آوردیم که قبل از سال ١٩٦٧ حکومت اردن انتخاباتی برگزار کرده و نیز مطلع شدیم که کاندیدای اخوان در الخلیل دکتر حافظ عبد النبی نتشه بوده که در انتخابات برگزیده شده است. با شنیدن اسم دکتر و جستجوی ایشان اقدامات لازم رابرای ایجاد ارتباط در پیش گرفتیم و گروهی از دوستان نزد دکتر حافظ رفته و او را در درمانگاهش زیارت کردند که ایشان این گروه را به نزد برخی از برادران در نابلس فرستادند، از آن روز به بعد ارتباط میان ما شروع شد».
برای گروه روشن شد که جماعت اخوان المسلمین در کرانه باختری منسجم نیست و اگر چه برخی افراد شهرهای مختلف همدیگر را میشناختند اما رابطهای رسمی میان برادران در شهرهای کرانه باختری مانند الخلیل و نابلس یا قدس و دیگر شهرها وجود ندارد. جماعت اخوان المسلمین غزه که در زمینه فعالیتهای سری تشکیلاتی، صاحب تجربه بود چگونگی فعالیت در نوار غزه را به اطلاع آنها رسانید و با تشریح برنامههای خود از آنان خواست که خود را سازماندهی کنند. عملاً نیز چنین چیزی شد و مقرر شد که هر ماه یک بار، اخوان نوار غزه و کرانه باختری با هم دیداری داشته باشند و دیدارهایی میان شاخههای کرانه باختری و نوار غزه صورت گرفت پس از این دیدارها سازمان یافته شده و اخوان کرانه باختری مکلف شد میان اخوان المسلمین فلسطین (در نوار غزه و کرانه باختری) و اخوان المسلمین اردن رابطه ایجاد کند. عملاً نیز چنین شد تا اینکه انتفاضه آغاز گردید.
اخوان در کرانه باختری به ویژه در سطح افکار مردمی که تحت تاثیر تبلیغات مصر بودند، وضعیت نابسامانی داشت و مانند اخوان در نوار غزه مورد تنفر مردم بودند و مردم همیشه میگفتند که ملک حسین، فعالیت سیاسی را تنها برای آنها مجاز دانسته و آنها از دوستان پادشاه هستند٩، زیرا ملک حسین با آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی رابطه داشت.