شیخ احمد یاسین زندگی و مبارزه

فهرست کتاب

پانوشت‌ها

پانوشت‌ها

اطلاعات ویژه دادگاه از نظر محتوا و روند کار و گفته‌های وکلای مدافع و ایرادهای شیخ از مجله روز هفتم که در نیکوزیا منتشر می‌شود با ترجمه از یکی از روزنامه‌های عبری اخذ شده است. مجله روز هفتم ٢٢ژانویه ١٩٩٠م و روزنامه صوت الحق و الحریه ٥ ژانویه شماره ١٣.

روزنامه صوت الحق والحرية شماره ١٣ تاریخ ٥ /١/١٩٩٠م.

گفتگوی شیخ احمد یاسین با روزنامه صوت الحق والحرية.

مجله صوت الحق.

مجله فلسطين الـمسلمة به نقل از مجله الغرباء منتشرشده در بریتانیا به تاریخ ١/٣/١٩٨٩م .

احمد بن یوسف همان منبع ص ١٠١.

روزنامه النهار الـمقدسية ١١/٩/١٩٨٨م.

مجله البشير، ایالات متحده آمریکا فوریه ١٩٨٨م.

الی فلسطين شماره ٣٠، تاریخ ٢٥مارس ١٩٨٨م.

همان منبع.

مجله البيادر السياسي به نقل از مجله یدیوت آهارانوت ١٦/٩/١٩٨٨م.

همان منبع.

مجله الی فلسطين.

البيادر السياسي ١٦/٩/١٩٨٨م.

النهار ٣٠/٤/١٩٨٩م.

همان منبع.

النهار ١/٩/ ١٩٨٨م شماره ٥٥٥.

همان منبع.

گفتگوی تلویزیون اسرائیل با شیخ احمد یاسین در تاریخ ٧/٩/١٩٨٨م.

النهار ٣٠/ ٤/١٩٨٩م.

روزنامه البشير شماره دوم فوریه ١٩٨٨م.

فلسطين المسلمه ١/٣/١٩٨٩م.

الی فلسطين شماره ٣٠.

گفتگو با دکتر عبدالعزیز رنتیسی که تاریخ آن سابقا ذکر شد.

همان منبع.

همان منبع.

پیوست‌ها.

شماره (١)

نیروی دفاعی اسرائیل در مقر دادگاه نظامی رژیم صهیونیستی در غزه.

دادستان نظامی لایحه اتهامات علیه افراد زیر را قرائت کرد:

احمد اسماعیل حسن یاسین متولد ١٩٣٦م به شماره شناسنامه ٩٦٧٤٥٦٨١٤ از منطقه غزه الزیتون.

عبدالرحمن عبد الرحیم عبدالرحمن تموز متولد ١٩٤٥م به شماره شناسنامه ٩٥٦٢٤٧٤١٥ از اردوگاه جبالیا.

محمد عبدالهادی عبدالرحمن محمد شهاب تاریخ تولد ١٩٥٦م شماره ٩٣٥٢٠٥١٧٩ ازجبالیا.

محمد احمد خلیل ابوسمره متولد ١٩٥٤م - شماره ٩٧٤٨٦٥٦٥ - از جبالیا.

محمد عرب رمضان مهره تاریخ تولد ١٩٥٤م - شماره ٩٤٦٦٥٦٥٣ – جبالیا.

نایف سلیمان حسن جیلاوی متولد ١٩٥٥م - ٩٢١٦٣٣٤٢ – نصیرات.

متهمان مذکور از تاریخ‌های:

١- ١٥/ ٢/٨٤، ٢- ٢٠/٦/٨٤م.

٢٢/٦/٨٤، ٤- ٢٢/٦/٨٤.

٢١/٦/٨٤م، ٦- ٢٤/٦/٨٤م در بازداشت به سر می‌برند.

کیفر خواست.

متهمان مذکور به موارد زیر متهم شده‌اند:

بند اول: (بر ضد متهمان ردیف‌های ١الی ٥).

اتهام: عضویت در سازمان غیر قانونی مخالف قوانین ٨٥(١) (أ) سازمان‌های دفاعی (وضعیت اضطراری) ١٩٤٥م.

جزئیات: متهمان نامبرده در بالا در تواریخ نامشخص در سال ١٩٨٣م یا نزدیک به آن در یک سازمان غیر قانونی عضو بوده‌اند. متهم شماره یک اقدام به تأسیس یک سازمان اسلامی افراطی کرد و هدف آن را نابودی دولت «اسرائیل» به وسیله زور و خشونت قرار داد تا به جای آن یک دولت دینی اسلامی تشکیل دهد.

بند دوم: (علیه متهمان ردیف‌های ١،٢،٣،٤،٦).

اتهام: ارتکاب جرم، مخالف ماده ٢٢ درباره مسئولیت در اقدامات خلاف قانون (نوار غزه و شمال صحرای سینا شماره ١٦٢سال ١٩٦٨م و ماده ٥٣(أ)(١)در مورد امور مربوط به آموزش‌های امنیتی سال ١٩٧٥م.

جزئیات: متهمان فوق در تواریخ نامشخص در سال ١٩٨٣یا حدود آن برای ارتکاب جنایت با هم توطئه کرده‌اند یعنی متهمان به توافق رسیده‌اند که اقداماتی جهت دست یافتن به سلاح یا وسایل جنگی دیگر انجام دهند. قصد متهمان استفاده از این وسایل برای رسیدن به هدف ذکر شده در بند اول اتهام بوده است.

بند سوم: (علیه متهمان ردیف‌های ١الی ٤).

اتهام: نگهداری سلاح مخالف ماده ٥٣(أ) (١)درباره امور مربوط به قوانین امنیتی مصوب سال ١٩٧٠م.

جزئیات: متهمان فوق در سال ١٩٨٣ یا حوالی آن اقدام به نگهداری اسلحه بدون دریافت مجوز از افسر نظامی یا فرد مورد تأیید او کرده‌اند.

الف: متهمان در یک سازمان افراطی دینی که هدف آن از بین بردن دولت اسراییل و یهود است، سازماندهی شده‌اند(آنگونه که در بند اول آمده است).

ب: برای رسیدن به هدف مذکور تصمیم به تهیه سلاح و ابزار جنگی دیگر گرفتند.

ج:متهم شماره (١) ملاقات‌هایی را با یوسف العظم عضو مجلس اردن صورت داده که دومی به او پیشنهاد پشتیبانی مالی داده‌است.

د: متهم ردیف اول نمایندگانی را که در بین آن‌ها متهم شماره دو نیز حضور داشت برای دیدار با یوسف العظم به اردن فرستاد و از آنان خواست که برای خرید سلاح مقداری پول از یوسف العظم دریافت کنند.

ه: متهم ردیف اول مقدار ١٢٠٠٠دینار اردنی را در دفعات مختلف به متهم ردیف دوم داد و او نیز این پول‌ها را به متهمان ردیف‌های ٤و٥ داد.

و: متهمان ردیف‌های ٤و٥ در زمان‌های مختلف در سال ١٩٨٤تا زمان دستگیری سلاح‌هایی را خریداری کرد که این سلاح‌ها عبارتند از انواع هفت تیر، چندین قبضه کلاشینکف و چند قبضه‌ام ١٦و جلیل.

ز: کلیه سلاح‌های خریداری شده که در بالا به آن‌ها اشاره شد از افرادی در اسرائیل خریداری و در بین اعضای سازمان توزیع شده است و متهم شماره یک نیز به عنوان رهبر سازمان از سلاح‌های خریداری شده با خبر گشته است.

ح: از اعضای سازمان مذکور سلاح‌ها و وسایل جنگی به شرح زیر به دست آمده است:

٢٠ قبضه هفت تیر از انواع مختلف.

١١قبضه اسلحه از نوع‌ام ١٦.

٣٠ قبضه کلاشینکف.

اسلحه جلیل.

سلاح خودکار «کارل گوستاو».

خشاب و جعبه‌های تیر برای انواع سلاح‌ها.

نارنجک دستی غیر قابل استفاده.

موشک بازوکا تولید سال ١٩٦٧و غیر قابل استفاده.

٥ قبضه مسلسل یوزی.

بند چهارم: (علیه متهم ردیف ٦).

اتهام: نگهداری سلاح مخالف ماده ٥٣(أ)(١)مربوط به قوانین امنیتی ١٩٧٠م.

جزئیات: متهم مذکوردر سال‌های نزدیک به ١٩٨٤م بدون مجوز از مقامات نظامی اقدام به نگهداری اسلحه نموده است:

الف: متهم مذکور رابط بین متهم ردیف چهارم و تجار صهیونیست اسلحه بوده است.

ب: در چند نوبت مشخص متهم مذکور اقدام به خرید سلاح از تاجران اسرائیلی کرد و آن را در مقابل قیمتی به متهم ردیف ٤ می‌فروخته است و چند نوبت دیگر نیز متهم مذکور بین متهم ردیف ٤ و تجار اسرائیلی سلاح برای خرید سلاح واسطه شد و با پایان فروش سلاح حق دلالی دریافت کرده است.

ج: چیزهایی که متهم مذکور برای خرید و فروش آن‌ها واسطه قرار گرفته است

١- ٨ قبضه کلت از انواع مختلف.

٢- ٣ قبضه مسلسل یوزی.

٣- ٢ قبضه کلاشینکف.

٤- سلاح‌ام ١٦.

د: متهم مذکور به فردی به نام نزار جبان یک کلت ٧ میلیمتری فروخته است.

ه: متهم فوق یک کلت نه میلیمتری را به نزار داد اما او آن را بازگرداند و متهم نیز این سلاح را به علی حمدی باز گرداند(همان کسی که متهم مذکور کلت را از وی گرفته بود).

بند پنجم: (علیه متهم ردیف ششم).

اتهام: اجرای مقاصد یک سازمان غیر قانونی مخالف قانون سازمان‌های دفاعی ماده ٨٥(أ) (١) مصوبه سال ١٩٤٥م.

جزئیات: این متهم در زمان‌های نامشخص در حوالی سال ١٩٨٤م اقدام به اجرای برنامه‌های یک سازمان غیر قانونی دینی افراطی کرد که فعالیت‌های وی عبارت است از خرید یا وساطت در خرید سلاح (توضیح داده شده در بند اول کیفرخواست) که تمامی آن‌ها در قسمت‌های مختلف بند چهارم تشریح شده است.

بند ششم: علیه متهم ردیف ٦

اتهام: خرید و فروش مواد مخدر مغایر با ماده ٤ (أ) درباره مواد مخدر حساس مصوبه شماره ٤٣٧سال ١٩٧٢م.

جزئیات: متهم مذکور در این منطقه در حوالی سال ١٩٨٤م اقدام به خرید و فروش مواد مخدر کرد، یعنی متهم هفت کیلوگرم حشیش را به قیمت ٧٤٠ دلار به عوده ابو شدای فروخت!

تاریخ ١٥/٨/ ٨٤م.

ستوان کیل کوشونی.

دادستان نظامی.

لیست شاهدان:

ستوان أ. حسون استان غزه (گزارشات تدوین شده + گزارش مذکور).

٢٣١٤٤م - أ البرت صباغ استان غزه.

٥٧١٢١ شبطی حایم بوطبول استان غزه (تدوین گزارش‌ها).

گزارش جلسات تمدید بازداشت همه متهمان.

م. أرامی نحار - مرکز غزه.

٥٤٩١ موطی عاشور استان غزه.

٥٣٧٨٩ شالوم الملیح استان غزه (عکاس).

نظر کارشناسی - ریشنال بطلوک.

شماره (٢).

جلسه منعقده دادگاه نظامی در غزه.

احمد اسماعیل حسن یاسین، متولد سال ١٩٣٦م از غزه الزیتون از تاریخ ١٨/٥/١٩٨٩در زندان به سر می‌برد.

متهم فوق الذکر متهم است:

بند اول: عضویت.

جزئیات: متهم مذکور در حوالی سال ١٩٨٢م در یک سازمان غیرقانونی عضو بوده است یعنی:

الف: از سال ١٩٨٧ عضو سازمان مجد بود که اهداف آن به شرح زیر است:

١- گرد آوردن اطلاعاتی درباره مزدوران و حمله به آنان و تصرف اموال آنان.

٢- حمله به افراد مذکور.

٣- پخش منشورات (حماس).

اعضای سازمان همانند متهم ردیف بالا به جمع‌آوری اطلاعات متهم هستند. این اطلاعات نزد مسئولان سازمان به وسیله نامه‌هایی که در نقاط کور در مساجد یا نقاط دیگر دست به دست می‌شدند گردآوری شد و سپس مغازه‌های افراد مزدور سوزانده شده و به آنان حمله برده و آنان را ربوده و کشته‌اند.

ب: از سال ١٩٨٢م عضو سازمان مجاهدان فلسطین بود که هدف از تشکیل تیم‌های آنان کسب اطلاعات و گذراندن دوره‌های نظامی به هدف تهاجم به نیروهای نظامی و مقابله با نیروهای اسرائیلی و ارتش بوده است. اعضای سازمان دوره‌های مختلف نظامی را گذرانده و به کمک وسائل نظامی که در اختیار آنان بوده است عملیات‌هایی را علیه نیروهای امنیتی انجام داده‌اند.

ج: از ابتدای دسامبر ١٩٨٧عضو جنبش مقاومت اسلامی بود که اهداف آن به شرح ذیل است:

آزادی سرزمین غصب شده و بازگرداندن آن به آغوش اسلام.

مقاومت در برابر دشمن صهیونیستی.

مخالفت با کلیه طرح‌های صلح.

وجوب جهاد مقدس.

این ارتش در خدمت همه اهداف اسلام است.

مشارکت در فعالیت‌های انتفاضه.

جنبش از طریق مساجد در نقاط مختلف غزه فعالیت دارد که ارتباط اعضای آن از طریق مساجد و نقاط کور و نامه‌های سری صورت می‌گرفت، جنبش در سه شاخه فعالیت داشته است:

امنیتی: کسب اخبار در زمینه انتفاضه - از جاسوسان و مزدوران - و حمله به آن‌ها و تصرف اموال و دارایی‌های آنان - هماهنگی بین مجموعه‌های مختلف و چاپ و توزیع منشورات و نوشتن شعارهای مخالف.

شاخه نظامی: که جایگزین «الـمجاهدين الفلسطينين» بود و به عنوان یک شاخه مستقل کار می‌کرد و هدفش آموزش نظامی محلی و سلاح به اعضا و عملیات علیه ارتش و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی بود.

ج: شاخه مسئول در امور انتفاضه: آشوب، ایجاد موانع، پرتاب سنگ، نوشتن شعار و منع کارگران از کارکردن (در کارگاههای صهیونیستی)... الخ.

بند دوم: رهبری

جزئیات: متهم فوق الذکر در خلال عضویت در سازمان‌های سه گانه رهبری آن‌ها را نیز برعهده داشته است. این فرد (شیخ احمد یاسین) در تأسیس و تداوم فعالیت سازمان‌های «مجد»، «مجاهدین» و «حماس» و رهبری آنان شرکت مستمر داشته است.

متهم در چارچوب اهداف خویش استراتژی سازمان‌ها و همچنین راهبردها و راهکارهای آن‌ها را ترسیم و به این سازمان‌ها کمک مالی کرده است. متهم به توجیه و راهنمایی افرادی درباره اهداف سازمان پرداخته و گزارش‌هایی درباره فعالیت‌هایشان از آنان دریافت کرده است. مسئولان مناطق گوناگون در همه اعمال از او دستور می‌گرفته‌اند.

بند سوم: ارائه خدمات.

جزئیات: متهم فوق الذکر حوالی سال ١٩٨٦م به همراه چند تن دیگر اقداماتی را جهت تشکیل یک سازمان مخالف رژیم انجام داده است. نامبرده به کمک یحیی السنوار و خالد الهندی سازمان مجد را تأسیس و اهداف آن را مشخص ساخت. متهم یحیی را به عنوان مسئول منطقه جنوبی نوار غزه و خالد را مسئول منطقه شمالی آن تعیین کرد. متهم برای این سازمان و در چارچوب آن خدماتی به شرح زیر ارائه کرد:

روحی مشتهی وارد سازمان شد و در کارهای آن مشارکت ورزید. روحی مشتهی همچنین به عنوان مسئول منطقه غزه و شمال نوار غزه تعیین شد.

فایز عبدالعال را در اواخر سال ١٩٨٧م به سازمان آورد و نیز یحیی (السنوار) را به عدم ترک سازمان قانع کرد.

ماهیانه ١٠٠دینار برای انجام فعالیت‌ها بین یحیی و روحی توزیع می‌کرد و آنان را آموزش داد که چگونه افرادی را برای جذب به سازمان آماده کنند، و از آنان گزارش‌هایی در خصوص فعالیت‌هایشان دریافت کرده است و علیه افرادی که اطلاعاتی از آنان (در خصوص فعالیت‌های جاسوسیشان) به دست آورده بود با یحیی و روحی همکاری کرد تا اقداماتی را صورت دهند و افراد جدیدی را به عضویت سازمان در آورند.

در اواسط سال ١٩٨٧م ابراهیم خضر را به سازمان ملحق کرد و او را زیر نظر «روحی» قرار داد.

او خالد را مسئول سازماندهی افراد و تهیه گزارش‌هایی که به او می‌رسید، کرد تا بتواند آن‌ها را بخواند. خالد نیز گزارش‌هایی را به او منتقل می‌کرد و او نیز آن‌ها را می‌خواند.

در پایان سال ١٩٨٧م به سلامه الصفدی دستور داد که فردی را به روحی مشتهی معرفی کند تا او را در کارهای سازمان یاری دهد و سلامه هم سمعان عطاءالله را به او معرفی کرد.

بند چهارم: ارائه خدمات.

جزئیات: متهم مذکور از اوایل سال ١٩٨٢م یا نزدیک به آن خدماتی را به یک سازمان ممنوع ارائه کرد. او در سال ١٩٨٢م سازمان «مجاهدین فلسطین» را تأسیس کرد و در سال ١٩٨٧م به کمک صلاح شحاده آن را بازسازی کرد و کارهای زیر را در آن انجام داد:

١- به صلاح شحاده دستور داد که محمد شراتحه را وارد سازمان کند و برای محمد نیز نام‌های فرستاد که اگر موافق ورود به سازمان باشد علامتی بر روی تابلوی ایست نزدیک خانه خود بزند و سپس پاسخ را در نقطه ٤٦ نزدیک تابلوی عبور دریافت کند. محمد وارد سازمان شد و متهم (شیخ احمد یاسین) او را به صلاح شحاده سپرد، صلاح نیز گزارش فعالیت او را به متهم داد و همچنین متهم را از تأسیس مجموعه نظامی در جبالیا و بیت حانون با خبر ساخت.

٢- متهم پس از دریافت گزارش‌های گذشته از صلاح خواست عملیات‌هایی را در هر نقطه که می‌تواند علیه ارتش انجام دهد.

٣- متهم گزارشی از صلاح دریافت کرد مبنی بر اینکه اعضای سازمان عملیاتی را بوسیله تله‌های انفجاری علیه ارتش انجام داده‌اند و محمد شراتحه و دوستانش به سوی یک یهودی که در غزه مشغول حفر چاه آب بود، آتش گشوده‌اند.

٤- در سال ١٩٨٨م ورود حسن المقادمه را به سازمان تأیید کرد و او را مسئول منطقه البریج قرار داد.

٥- در ماه آگوست ١٩٨٨م هنگام دستگیری صلاح و دوستان وی حسن العویضی را وارد سازمان کرد و به او شماره سری (٣) داد و نیز عزالدین المصری را وارد سازمان کرد و او را به عنوان مسئول منطقه خانیونس برگزید و کد ویژه (١) را به او داد، محمد العیان نیز با ورود به سازمان توسط متهم کد رمز شماره (٥) را دریافت کرد، نزار عوض الله را به عنوان جانشین صلاح انتخاب کرد و به او خبر داد که در صورت نیاز به پول برای ادامه فعالیت‌هایش می‌تواند به سراغ موسی ابوحسین مسئول صندوق برود. متهم علاوه بر این‌ها کد سری (١٠١) را به شرایحه داد.

٦- متهم افراد سازماندهی شده توسط خود را به نزار معرفی کرد و شماره رمز آنان را به او می‌دهد و از او می‌خواهد که از طریق پیام‌هایی برحسب شماره‌های رمز و در نقاط کور معین با آنان ملاقات کند.

٧- در ماه مارس ١٩٨٩م نزار به متهم خبر داد که با شراتحه تماس بگیرد و آن‌ها نیز یک سرباز اسرائیلی را ربوده و به قتل رسانده و اسلحه و وسایل او را به غنیمت گرفته‌اند و تصمیم دارند که این عملیات را اعلام کنند، اما متهم به نزار دستور می‌دهد که هیچ اطلاعی از جریان ربودن نباید به بیرون درز کند مبادا که عاملین آن شناسایی شوند، او همچنین با شروع گفت و گو با رژیم به هدف آزادسازی زندانیان مخالفت کرد.

٨- در پایان سال ١٩٨٧م به همراه «صلاح»، «عیسی النشار» را به عضویت سازمان در آورد و از او خواست که دیگران را به سازمان جذب کند.

٩- در اثنای سال ١٩٨٧م از صلاح خواست که محمد نصار را هنگامی که رغبت خود را به کارهای نظامی اعلام داشت (او یک مسلسل کارلو و یک کلت در اختیار داشت) به سازمان فرا بخواند، صلاح نیز او را وارد سازمان کرد که این محمد به همراه تعدادی دیگر دو سرباز به نام‌های سبارتوس و ایلان سعدون را ربوده و آنان را به قتل رساندند.

١٠- در فوریه ١٩٨٩م صفوت النونو را نزد نزار فرستاد تا صفوت هزار دینار به او بدهد. در مارس همان سال نیز صفوت مبلغ ٢٠ هزار دینار به نزارداده که نزار مبلغ دوهزار دینار از آن را به عزالدین پرداخت کرد.

١١- در زمانی نامشخص از نزار خواست که مروان عیسی را به سازمان ملحق سازد او نیز آن را انجام داد و بوسیله نامه به او دستور داد که یک تیم نظامی تشکیل دهد.

١٢- در ماه آوریل سال ١٩٨٩م محمد الخضری به عنوان نماینده بشیر الزمیلی از عمان به دیدار متهم آمد و از او خواست که نام مسئولان شاخه نظامی در غزه، نابلس و الخلیل را برای او بفرستد تا تحت آموزش‌های نظامی قرار گیرند، متهم نیز از نزار خواست اگر نام آنان را در اختیار دارد با آنان تماس بگیرد.

بند پنجم: ارائه خدمات.

جزئیات: متهم مذکور از تاریخ ١٢/ ١٩٨٧یا حدود آن اقداماتی را برای یک سازمان غیر قانونی به شرح زیر انجام داده است:

١- در ماه دوازدهم سال ١٩٨٧م تصمیم به تأسیس جنبش حماس گرفت تا علیه اشغالگران اسرائیلی مبارزه کند و در روند انتفاضه مشارکت ورزد، متهم شش نفر از اعضا را به خانه خود دعوت کرد. در اثنای این تجمع بر سر تأسیس حماس توافق و قرار شد که در چارچوب انتفاضه حرکت کند تا بتواند مردم را به سوی خود جلب کند. در این جلسه متهم شش نفر را به حماس ملحق ساخت و هرکدام را مسئول منطقه خود قرار داد و از آنان خواست که افراد دیگری را به سازمان جذب کنند.

٢- جلسات ماهانه با حضور مسئولان مختلف مناطق در منزل متهم یا منزلی دیگر برگزار می‌شد که درطی آن گزارش‌های ارائه شده و شیوه کار با دیگران ترسیم می‌شد که تا ماه هشتم سال ١٩٨٨ م ده جلسه از این دست برگزار گردید، متهم در این جلسات به صراحت اعلام کرد که در انتفاضه باید از اسلحه استفاده شود و پیشنهاد کرد کمیته‌های عملیاتی به منظور تعطیل‌کردن اماکن گسترش فساد، ممانعت اجباری کارگران از کار، توزیع بیانیه‌ها، پرتاب سنگ به سوی سربازان و ایجاد موانع جهت منع آمد و شد تشکیل شود. علاوه برآن از المغنی کات استیونس (یوسف اسلام) و فردی که در یکی از جلسات شرکت جسته بود خواست که برای مسلمانان فلسطین مبالغی پول جمع کند.

٣- متهم به «خضر محجز» دستور داد که صندوق‌هایی را در دیوارهای مساجد برای استفاده در انتقال نامه‌های حماس بسازد.

٤- در ماه آوریل سال ١٩٨٨م خالد الهندی را به عنوان مسوول توزیع بیانیه‌ها در نوار غزه برگزید، خالد و فایز عبدالعال را به صفوف حماس ملحق ساخت تا با خالد الهندی در کارها همکاری کنند.