شیخ احمد یاسین و انتفاضه
آنگاه که انتفاضه در شب هشتم دسامبر ١٩٨٧پس از حادثه بیت حانون نزدیک منطقه صنعتی واقع در جاده ارتباطی غزه و سرزمینهای اشغالی ٤٨م اتفاق افتاد (یک اتوبوس اسرائیلی به اتومبیلهای فلسطینیان تیراندازی کرد که بر اثر آن ٤ کارگر فلسطینی شهید شدند)، هیچکس از مردم و حتی رهبران نیز فکر نمیکردند که انتفاضه برای مدتی طولانی تداوم یابد. همه بر این باور بودند که این قیام نیز مانند دیگر قیامهای مردمی اندکی بعد فرو مینشیند و نظرشان این بود که حوادثی که باعث همگانی شدن آن گردیده، آن را طولانی کرده است و شدیدتر نیز خواهد شد و دلیل دیگر، اقدامات سنگدلان اشغالگر بود که خشم عمومی را برمیانگیخت. انتفاضه همه محاسبات را برهم زد، زیرا هر روز بر دامنه آن افزوده میشد. انتفاضه یک تفاوت اساسی دیگر نیز با قیامهای دیگر داشت و آن سیمای کاملا اسلامی آن بود. با نگاه به شعارهایی که سرداده میشد و ارتباط قیام با مساجد و رهبران جوان اسلامگرا که هدایت قیام را بر عهده داشتند، میتوان به عمق آن پی برد.
رهبران مسلمان در نوار غزه احساس کردند که در مقابل وضع جدیدی قرار گرفتهاند و ناچار باید برای کنترل و ساماندهی فعالیتها چارهای اندیشند و عدم چاره جویی و استفاده مناسب از این موقعیت به معنای آن است که آنان آمادگی لازم برای پیشبرد آن را ندارند. لذا اندکی پس از آغاز انتفاضه، گروهی از شخصیتهای دست اندر کار فعالیتهای اسلامی از جمله شیخ یاسین و شیخ صلاح شحاده و دکتر عبدالعزیز رنتیسی و غیره در منزل شیخ احمد یاسین جمع شدند و وضعیت را ارزیابی کردند و به توافق رسیدند که این تظاهراتها را به صورت عمومی برگزار کنند و تصمیم گرفته شد که انتفاضه را با پررنگتر کردن فعالیتهای جنبش اسلامی ادامه دهند، زیرا این عمل فرصت مناسبی بود برای ابراز وجود جریان اسلامی و جهادی و احیای عملیاتهای جهادی. در جلسهای که در منزل شیخ احمد یاسین و با حضور مهندس عیسی النشار و شیخ صلاح شحاده و دکتر رنتیسی برگزار گردید توافق شد که جنبش «حماس» بیانیههایی صادر کند و شیخ احمد یاسین آن را به نقاط مختلف غزه بفرستد. در این جلسه همچنین مقرر شد که انتفاضه به فعالیت خود ادامه دهد و بوسیله بیانیههای صادر شده در نقاط دیگر نیز گسترش یابد.
مهندس عیسی النشار میگوید: تصمیم گرفته شد که انتفاضه بوسیله ارسال بیانیهها به سایر نقاط نیز گسترش داده و در آنها به مردم گفته شود که در چه روزهایی چه کارهایی انجام دهند. یعنی اعتصابات لازم است و انتفاضه با تمام توان مانند اعتصابات و تظاهراتها ادامه یابد تا موانع به هر وسیله ممکن برداشته شود و نیز در مساجد مردم جهت مشارکت در این کار تشویق شوند(٤).
عیسی النشار میافزاید، در همه دیدارها شیخ یاسین میگفت که باید انتفاضه را ادامه دهیم تا آنکه یهود نوار غزه و کرانه باختری را ترک کنند(٥).
شیخ صلاح مصطفی شحاده نیز در اطلاعیهای استراتژی جنبش اسلامی را در انتفاضه اینگونه تشریح میکند:
جریان انتفاضه با حداکثر توان با استفاده از ابزارهای زیر فعال شود:
أ. تظاهراتها و راهپیماییهای گسترده.
ب: اعتراضاتی که با اعتصاب در روزهای معینی تشدید شود.
١- زیان نرساندن به اموال عمومی و خصوصی.
٢- پرهیز از تخریب امنیت مردم.
٣- آسیب نرساندن به شهروندان یهودی جهت حفظ وجهه اسلامی انتفاضه.
وی میافزاید، جنبش حماس در هنگام آغاز کار به صورت فردی و گروهی با شیخ یاسین در تماس بود. در آن هنگام مسئولیت تهیه منشور به سبب تجربیاتی که ایشان داشتند به خودشان واگذار شده بود و اگر یکی از برادران نظری در هر مسئله دینی یا ملی داشت پیش از آماده شدن نشریه به شیخ یاسین اطلاع میداد و منشور به عنوان ثمره تلاش گروهی انتشار مییافت (٦).
روشن است که سازمانهایی که پیش و پس از شعله ور شدن انتفاضه تأسیس شده بودند مانند «سازمان جهاد و دعوت» و «سازمان مجاهدین فلسطینی» در حرکت جدید که مسئول امور انتفاضه بود، ادغام شدند. سازمان «مجد» (سازمان جهاد و دعوت) به عنوان شاخه امنیتی و «سازمان مجاهدین فلسطینی» به عنوان شاخه نظامی آن برگزیده شدند.
شیخ احمد یاسین در جنبش حرکت مقاومت اسلامی حماس همچنان که در گفتههای شیخ صلاح مصطفی شحاده آمده است، سخنگوی رسمی حماس در مجامع عمومی، منتشر کردن بیانیهها، برقراری تماس با امان و ناظر امور مالی بود(٧).
شیخ احمد یاسین خزانه داری را با کمک خالد حبیب و سپس موسی ابو حسین از ساکنان منطقه شیخ رضوان، بر عهده داشت (آنگونه که درگزارش آقایان خالد حبیب و موسی ابو حسین آمده است)(٨).
در گزارش یکی از کارشناسان برجسته «اسرائیل» که فوق لیسانس در رشته تاریخ خاورمیانه است و ٨ سال در اداره کل اطلاعات و امنیت «اسرائیل» فعالیت داشته است درباره جنبش مقاومت اسلامی آمده است که، کلمه «حماس» مخفف کلمه عربی سازمان حرکت مقاومت اسلامی است که علاوه بر آن به معنای شجاعت و شهامت نیز هست. این سازمان با پیدایش انتفاضه کار خود را بویژه در نوار غزه آغاز کرد. سپس به کرانه باختری گسترش یافت. این جنبش آغاز انتفاضه را به خود منسوب میداند و سازمان بر این باور است که جداسازی دو مسأله تولد جنبش و شروع انتفاضه دشوار است. همچنین سازمان حماس افتخار میکند که صدور اولین منشورش انتفاضه را شعله ور کرد و در تداوم آن نقش بسزایی داشت. این جنبش فعالیتهای نظامی خود را آشکار کرد و نشان داد که یک جنبش اسلامی است که با سرزمین فلسطین رابطه تنگاتنگی دارد و با اتخاذ مواضع تندروانه به اقداماتی تخریبی میانجامد(!)
این کارشناس اسرائیلی میافزاید: حماس دامنه فعالیتهای خود را گسترش داده است تا افراد تندروی اسلامگرا را جذب کند و منازعه با اسرائیل را بر مبنای اصول اسلامی استوار سازد. وی میگوید: ایدئولوژی حماس بر اساس تفکر اخوان المسلمین بنا شده است و جهاد بر مبنای قواعد دین اسلام را به عنوان تنها راه آزادسازی فلسطین میداند که بر همه شخصیتهای دینی و عموم مردم مسلمان واجب است و هر نظام سیاسی را که از قسمتی از فلسطین چشم بپوشد غیر مشروع میشمارد و آن را به مثابه نادیدهگرفتن دین میداند. این صهیونیست هدف حماس را اینگونه بر میشمارد «هدف اصلی حماس برپایی دولت فلسطین در تمام فلسطین است که به جهادی همه جانبه از سوی مسلمانان نیاز دارد» (١٠).
در گزارش یک صهیونیست دیگر در کمیته مشاورین نظامی در تشریح عملکرد جنبش مقاومت اسلامی چنین آمده است: افراد این سازمان به انجام ٦٦ عملیات اعتراف کردهاند. در سال ١٩٨٨م ١٠ عملیات، سال ١٩٨٩ تعداد ٣٢ عملیات، سال ١٩٩٠م ٢٤ عملیات. عملیاتهای دیگری به وسیله نیروهای مسلح سازمان انجام شده است که هنوز کشف نشدهاند. در این درگیریها ٦ یهودی کشته شدهاند که ٤ نفر غیر نظامی و دو تن دیگر سرباز بودهاند و ١٩ نفر زخمی شدهاند.
این کارشناس تلفات عملیاتهایی را که توسط حماس انجام گرفته، اینگونه شرح داده است:
١٧/٣/١٩٨٨م عملیات در شیخ رضوان به کشته شدن یک پیمانکار شرکت حفاری یهودی (عادی صباری) در تیراندازی به وی انجامید.
١/٨/١٩٨٨م در منطقه جبالیا تیراندازی به سوی یک اتومبیل اسرائیلی که تلفاتی در بر نداشت.
١١/١٠/١٩٨٨م در منطقه الون موریه یک مین بر سر راه موشاف کشف شد.
١٦/٢/١٩٨٩م در جنوب نوار غزه، سرباز آفی ساسبورتس ربوده و کشته شد.
٣/٥ / ١٩٨٩ م در جنوب نوار غزه، یک سرباز به نام ایلی سعدون ربوده و کشته شد.
٩/٧/١٩٨٩م مینگذاری و پرتاب پنج بمب دست ساز به سوی آمبولانس نظامی بر سر دو راهی بیت عاوا در الخلیل که یکی از بمبها در داخل ماشین منفجر شد و یک سرباز جراحت مختصری برداشت.
١١/١٠/١٩٨٩م دو بمب دست ساز در الخلیل به سوی یک جیپ نیروهای دفاعی ارتش اسرائیل پرتاب شد.
٢/٦/١٩٩٠م انفجار مین بر سر راه عبور یک اتوبوس در مقابل حرم ابراهیمی در الخلیل که تلفاتی در بر نداشت.
٢٨/٧/ ١٩٩٠م انفجار یک مین در ساحل تل آویو که به کشتهشدن یک دختر یهودی کانادایی و زخمیشدن ١٤نفر منجر شد.
٩/٩/١٩٩٠م یک یهودی هدف قرار گرفت و اتومبیل او پس از فرار وی آتش گرفت.
١٠/١٠ /١٩٩٠م دو بمب در مزارع پنبه منطقه سورناتان کشف شد. این مزارع از آن یکی از شهرک نشینان صهیونیست بود.
١٢/١٠/١٩٩٠م یک بمب دست ساز آتشزا در مزرعه پنبه متعلق به یک شهرک نشین صهیونیست کشف شد.
١٣/١٠/١٩٩٠م دو بمب که برای سوزاندن مزرعه پنبه پنهان شده بود در جفعات هشلوشاه کشف گردید.
١٨/١٠ /١٩٩٠م در منطقه رمات هکوفیتش چهار بمب آتشزا در مزارع پنبه متعلق به روستای تعاونی آن بود به دست آمد.
٣٠/١٠/١٩٩٠ م در شهر نابلس یک یهودی سوار بر یک وانت بار هدف حمله قرار گرفت.
٢٨ /١١/١٩٩٠م در رفح یک سرباز با چاقو هدف حمله قرار گرفت.
١٤/١٢/١٩٩٠م در کارخانه آلومینیوم شهر یافا ٣ یهودی به هلاکت رسیدند.
این کارشناس همچنین میافزاید علاوه برحملاتی که ذکر شد باید ١٥ حمله به وسیله بمب نیز اضافه شود که در منطقه یهودا و السامره (کرانه باختری) و نوار غزه صورت گرفته است.
پس از بازداشت اعضای جنبش مقاومت اسلامی در سال ١٩٨٨م به دست نیروهای اسرائیلی شیخ احمد یاسین نزد فردی به نام اسماعیل ابوشنب که یک مهندس ٤٠ ساله از اهالی روستای شیخ رضوان است رفت و از او خواست که در بازسازی شاخههای سیاسی و امنیتی جنبش به او کمک کند، زیرا تشکیلات جنبش پس از دستگیری مسئولانش از هم پاشیده بود. او برنامه فعالیتها و اسلوب تحقق اهداف را برای او تشریح کرد، سپس از اسماعیل ابوشنب خواست که از تعدادی از افراد که مشخص کرده بود بخواهد که در این کار او را یاری دهند.
اسماعیل با این پیشنهاد موافقت کرد و وعده داد که با این افراد تماس بگیرد و رابطه سازمانی با این افراد برقرار کند. در ابتدای سال ١٩٨٩م شیخ احمد یاسین به همراه نزار عوض الله به خانه اسماعیل ابوشنب در شیخ رضوان رفت و کسانی را که قرار بود از قبل در آنجا باشند، ملاقات کرد. این افراد سلامه الصفدی، عونی ابوسیف و ابراهیم ابومر بودند.
در نشست درباره وضعیت نوار غزه و ضرباتی که به جنبش وارد شده بود، صحبت و توافق شد که کار مانند پیش از حملات علیه جنبش، پی گیری شود و همچنین هریک از آنها مسئول منطقه خود و مناطق مجاور خود باشد. به این صورت که تقسیمهای مناطق رعایت گردد و در کار مسئولان اختلاط پیش نیاید. به همین دلیل افراد به شرح ذیل مسئولیتهای مناطق مختلف را بر عهده گرفتند. صلامه الصفدی در غزه، عونی ابو سیف منطقه خان یونس و اردوگاه پناهندگان این شهر، ابراهیم ابو مر منطقه رفح، حسن المزین اردوگاههای مرکزی خضر محجز منطقه جبالیا، اسماعیل ابو شنب معاون شیخ احمد یاسین در همه مناطق، شیخ احمد یاسین مسئول همه مناطق.
شیخ به علت نگرانی همگان از بازداشت به همین اقدام بسنده کرد، زیرا تبعات دستگیری رهبران جنبش هنوز باقی بود. شیخ همچنین اسماعیل ابو شنب را برای دریافت موجودی صندوق جنبش به سوی مسئول آن گسیل داشت.