شیخ احمد یاسین زندگی و مبارزه

فهرست کتاب

فصل هشتم: محاکمات

فصل هشتم: محاکمات

رژیم تل آویو به علت ترس از وخیم‌تر شدن اوضاع در مناطق مختلف و خشونت‌ها آنگونه که رژیم ادعا می‌کرد در محاکمه شیخ احمد یاسین تردید داشت، زیرا که بنا به گفته آنان شیخ احمد یاسینی که در دفعه گذشته در برابر دادگاه‌های غزه در منطقه الجلاء محاکمه شد، غیر از آنی است که اینک محاکمه می‌شود، زیرا او اینک به عنوان رهبر جنبش مقاومت اسلامی برای خود و جنبشش محبوبیتی گسترده کسب کرده است.

دلیل دیگر ترس رژیم نیز این بود که مبادا افراد شیخ به یک قیام دست زنند و با آزادکردن وی ضربه محکمی به اعتبار نیروهای امنیتی رژیم وارد آورند. این‌ها دلایلی است که رژیم به هیچ وجه موافق رخ دادن آن‌ها نیست و چه بسا که محاکمه وی در یک منطقه دیگر غیر از غزه حضور معمول عموم مردم در محاکمات امثال شیخ و تبعات امنیتی پیرو آن را کاهش دهد.

به همین سبب رژیم صهیونیستی محاکمه شیخ را به نزدیکی منطقه صنعتی ایرز انتقال داد. این منطقه در نزدیکی مرزهای «اسرائیل» (فلسطین اشغالی ٤٨ میلادی) قرار داشت که نزدیک به محل استقرار نیروهای نظامی رژیم صهیونیستی در شهرک‌های اشغالی «نیسانیت» و «ید مردخای» و خود منطقه ایرز هم مملو از نیروهای نظامی است، زیرا این منطقه گذرگاه شمالی منطقه غزه به داخل سرزمین‌های اشغالی ٤٨م بوده و از غزه بسیار دور است و ممکن نیست که تعداد زیادی از مردم در آنجا جمع شوند. همچنین می‌توان منطقه را بوسیله تانک‌هایی که در شمال و جنوب مستقر هستند، محاصره کرد. در غرب نیز شهرک نیسانیت قرار دارد که هیچ راه عبوری از آن متصور نیست.

در چنین وضعیتی، ایرز بهترین منطقه‌ای بود که برای محاکمه شیخ احمد یاسین که اشغالگران او را مسبب انتفاضه و پدر روحی آن و جنبش نظامی آن در نوار غزه و کرانه باختری می‌شناخت در نظر گرفته بود.

به همین سبب در ٢ ژانویه ١٩٩٠ روز محاکمه شیخ احمد یاسین رژیم، منطقه صنعتی را تعطیل و از ورود کارگران فلسطینی به آن جلوگیری کرد. همزمان واحد ویژه‌ای را نیز در مراکز درمانی به حال آماده باش در آوردند.

این اقدامات به خودی خود اهداف رژیم را از دور کردن محل محاکمه شیخ برای فلسطینیان روشن ساخت و موجب خشم مردم از این اقدام اشغال‌گران شد، اما هیچ چیز را تغییر نداد.

در ساعت نه صبح روز چهارشنبه نیروهای زیادی به همراه اتومبیل‌های جیب نظامی اتومبیلی را در محاصره داشتند که به یک تک سلولی قفس مانند شبیه بود و شیخ احمد یاسین در آن قرار داشت. این کاروان نظامی از زندان نظامی الرمله حرکت کرد و به منطقه‌ای که پر از نیروهای نظامی و پلیس و ارتش بود، وارد شد. تعداد زیادی از خبرنگاران با دوربین‌هایشان و تجهیزات تلویزیونی و تعدادی از اعضای خانواده شیخ و وکیلان مدافع وی و همچنین بعضی از افراد خانواده‌های سربازان آفی ساسبورتان و ایلان سعدون که بنا به گفته مأموران تحقیق، ربوده و سپس کشته شده بودند نیز در این محل جمع شده بودند.

دو پلیس صندلی چرخدار شیخ را به داخل سالنی که دادگاه به ریاست کلنل ایلی زخرمان رئیس دادگاه نظامی نوار غزه و با حضور بانیر رابینو فیتس و موشیه جیل و دادستان‌های نظامی لیئو لیفیه و آفی لیفی، در آن تشکیل می‌شد، هدایت کردند. وکلای مدافع هم یکی فایز ابو رحمه نماینده سابق وکلای غزه و عادل خلیفه دبیر کانون وکلای غزه در آن زمان، عبدالملک دهامشه و ناظم عویضه و ابراهیم ابو دقه و عمر البرس و عبدالکریم شبیر بودند که در جایگاه اختصاصی خود، قرار گرفتند.

هنگامی که دادگاه تصمیم گرفت لایحه اتهامات را بخواند، عبد المالک دهامشه که به نیابت از موکل خود و دیگر همکارانش سخن می‌گفت دادگاه را سرزنش کرد و گفت که تا آن لحظه، هیچ برگی از پرونده اتهامات را در اختیار او و همکارانش قرار نداده‌اند. شیخ نیز دادگاه را فاقد صلاحیت شرعی و قانونی برای محاکمه خود دانست و گفت: این دادگاه به سبب آنکه به اشغالگران اعتبار شرعی و قانونی ندارد.

شیخ افزود: یکی از قضات سخنان او را سه بار قطع کرده است و این کار او بر روند محاکمه تأثیر گذار خواهد بود، زیرا او را به یک مناقشه سیاسی وادار کرده است. قضات دادگاه اعتراضات وکلا و شیخ را مردود دانستند و دادستان ادعا کرد که این دادگاه قانونی است و هنگامی که وکلای مدافع سؤالی را مبنی بر اینکه آیا قانونی‌بودن این دادگاه بر اساس توافقات ژنو است؟ جواب داده شد که صلاحیت این دادگاه را فرماندهی نظامی نوار غزه تأیید می‌کند. وکلای مدافع ابراز داشتند که فرمانده نظامی منطقه، اشغال (سرزمین دیگران) را قانونی می‌داند.

رئیس هیأن قضات خواندن دادخواست اتهام علیه شیخ احمد یاسین را آغاز کرد که شامل پانزده بند بود. در نهایت دادگاه تصمیم گرفت که ادامه دادگاه به جلسه دیگری موکول شود، بدون آنکه تاریخ و علنی و غیر علنی‌بودن آن را مشخص کند. این جلسه به مدت سه ساعت طول کشید و وکلای مدافع به خواندن دفاعیات علیه بندهای اتهامی پرداختند در اثنای جلسه مناقشه‌ای بین شیخ احمد یاسین و هیئت دادگاه درگرفت که در آن شیخ فعالیت‌های خود را در تأسیس سازمان‌ها و مقاومت علیه اشغالگری واجب دانست و آن را از حقوق قانونی خود شمرد و تأسیس حماس را افتخار دانست و تأکید کرد که این سازمان، یک انجمن سیاسی است که تنها هدفش تضمین حقوق ملت فلسطین است تا از حق زندگی در امنیت و آرامش در سرزمین خود برخوردار باشد. در اینجا یکی از قضات سخن شیخ را قطع کرد و گفت که آیا می‌توانید مرزهای این سرزمین را مشخص کنید که جواب داده شد: در حال حاضر و در اینجا نمی‌توان مرزها را مشخص کرد و بحث ما نیز اینک مشخص کردن دولت فلسطین و اسرائیل نیست و تاکنون نیز مرزهای آن معین نشده است، پس چگونه از یک سازمان که در حال مبارزه برای مشخص‌کردن مرزهای خود است می‌توان توقع داشت که آن را معین شده بداند. رئیس دادگاه دخالت کرد و گفت: ما در حال حاضر درباره حل مسأ‌له فلسطین بحث نمی‌کنیم. گفتگو در همین جا پایان پذیرفت.

وکلای مدافع در خلال پاسخ به اتهامات گفتند که متهم و سازمانش مدافع صلح بوده و از آن استقبال می‌کنند اما نه آن صلحی که از طرف دولت اشغالگر و مزدوران آن‌ها تحمیل شود. آنان افزودند، حماس اساساً یک سازمان سیاسی است اما هنگامی که راهی سیاسی فرا روی خویش ندید از راه‌های دیگر اقدام کرد، زیرا هیچ راه حل مسالمت‌آمیزی نیافت. در اینجا بین دادستان و وکلای مدافع و با تأیید دادگاه توافق شد که دادخواست به طور کامل خوانده نشود و در عین حال دادستان بقیه موارد اتهام را جهت بررسی به وکلا بدهد تا ادامه دفاعیات به بعد موکول شود و پس از آنکه وکلای مدافع از مفاد اتهامات آگاه شده و موضع خود را مشخص کردند بدون تعیین زمان به دادگاه اعلام کنند.

وکلای مدافع همچنین به شکنجه شیخ احمد یاسین به دست بازجویان شاباک اعتراض و در خواست کردند که نام‌های بازجویان برای دعوت از سوی دادستانی به آنان داده شود. روزنامه «صوت الحق» می‌نویسد که شیخ یاسین در روز محاکمه به یکی از خبرنگاران این روزنامه گفت، که «ما خواهان صلح هستیم چرا که دین اسلام بر حفظ انسان و حیات آن تأکید دارد. ما صلحی را خواهانیم که حقوق، سرزمین، آزادی و حیات ما را در سرزمینمان تضمین کند، اما مادامی که دشمنان صلح ما را از رسیدن به آن محروم می‌کنند، هیچ راهی در برابر ما باقی نمی‌ماند مگر آنکه به هر وسیله‌ای که در دست داریم برای رسیدن به این صلح تلاش کنیم.

شیخ افزودند، حق فطری و طبیعی ماست که در مقابل اشغالگری از خود دفاع کنیم و بر هر کسی که ادعای حمایت از حق را می‌کند و خود را الگوی عدالت می‌خواند به جای آنکه از مدافعان از حق بخواهد که به مبارزه خود پایان دهند به هر وسیله‌ای که در دست خود دارد از نیروهای اشغالگر بخواهد که از سرزمین فلسطین عقب نشینی کنند و نیز محاکمی که ادعای دفاع از حقیقت را دارند سربازان اشغالگران را محاکمه کنند و اول از همه آنانی را که هر روز کودکان و سالخوردگان و زنان را در فلسطین اشغالی قتل عام می‌کنند و همه می‌دانند که صدها و هزاران نفر به دست آنان شهید شده‌اند، به مجازات اعمال خود برسانند. همه باید بدانند که ما تا به امروز حتی یک کودک یا پیر و یا حتی یک زن را نکشته‌ایم.

ما مقاومت خود را از راه‌های قانونی ادامه خواهیم داد و نیز از اسلام راستینی که به انسان‌ها قوانین جنگ و صلح و احترام به حقوق انسان و حفظ کرامت را آموخته است، کمک می‌گیریم و از کسانی که حق دفاع از خود و حقوقمان را انکار می‌کند می‌پرسیم که آیا خودتان زندگی در زیر سیطره اشغالگران را می‌پذیرد؟

دین اسلام اساس عدالت را بنا نهاده و زندگی عادلانه و شرافتمندانه را برای همه ملت‌هایی که سایه خود را بر سر آنان داشته، محقق ساخته است. یهودیان نیز در سایه اسلام و دولت‌های اسلامی پناهگاهی مطمئن یافته‌اند و اسلام آنان را از حق و عدالت و معاملات آزاد حتی در زمان‌هایی که دولت‌های دیگر نیز آنان را تحت فشار قرار می‌دادند، محروم نساخته است، اما همین یهود راه حل عادلانه را نپذیرفتند و ملت فلسطین را آواره کردند و طی ده‌ها سال بدترین شکنجه‌ها را به آنانچشاندند. ای یهودان، اگر شما این را انکار می‌کنید پس چرا اجازه نمی‌دهید که این ملت به وطن خویش بازگردد؟ آیا یهودیان روسیه و اتیوپی نسبت به فلسطینیان از بازگشت به وطن خویش و زندگی در آن مستحق‌ترند؟

یهودیان از پراکندگی در جهان رنج بسیار برده‌اند اما وقتی که فرصتی دست داد گمان بردند که راه حلی پیدا شده است و آن هم به حساب ملت فلسطین. آنان با وصف اینکه برای ملت فلسطین مشکلی ایجاد کرده‌اند و دردسرهای فراوانی برای آنان آفریده و رنج‌های بسیار بر آنان وارد ساخته‌اند، اما مشکل آنان هنوز حل نشده باقی مانده است و حل نخواهد شد مگر زمانی که مشکل فلسطینیان حل شود و به حقوق عادلانه خویش در سرزمین خود دست یابند. یهودیان نباید فجایعی را که علیه ملت فلسطین مرتکب شده‌اند، تکرار کنند»(٣).

در ادامه این محاکمه و پس از پایان جلسه اول آن استاد فایز ابو رحمت نماینده سابق کانون وکلای مدافع در نوار غزه گفت: محاکمه عادی بود اما به آشکارا شکل سیاسی به خود گرفت و ناظران بر این باورند که شکل سیاسی این محاکمه از سوی رژیم اسرائیل به این بهانه صورت گرفته است که سازمان حماس را با محاکمه رهبر آن یعنی شیخ احمد یاسین محاکمه کند(٤).

وکلای مدافع سپس برای رد دادخواست اتهام علیه شیخ به رایزنی با او پرداختند تا دفاعیه آماده شود و به دادستانی نظامی در غزه تحویل گردد. در دفاعیه چنین آمده است:

١- متهم سازمان حماس را در حالی بنا نهاد که این کار نه تنها حق طبیعی او بوده است بلکه به عنوان یک واجب اساسی انسانی، اسلامی و فلسطینی است، زیرا ده‌ها سال است که سرزمین فلسطین و گروه‌های بی‌شماری از مردمش مانند متهم زیر سیطره اشغالگران قرار دارند.

٢- متهم همچنین می‌افزاید که جنبش مقاومت اسلامی حماس جنبشی سیاسی است و هدف اصلی و اولیه آن تضمین حقوق ملت فلسطین و زندگی مسالمت آمیز و در آرامش در سرزمین فلسطین است و این سازمان همچنان برمسالمت آمیزبودن راه خود و عدم استفاده از خشونت تأکید دارد.

٣- ملت فلسطین و خود متهم به زور از سرزمین و وطن خویش بیرون رانده شده‌اند و سپس صدها روستا و هزاران خانه ویران و خودشان آماج حملات ترور و قتل عام‌های گسترده قرار گرفته و هر روز نیز سلسله فشارها و تضییع حقوقشان ادامه دارد. این ملت هیچ پایانی برای اشغال سرزمینش به وسیله دشمنان نمی‌بیند و تنها زبانی که متهم تاکنون با آن مخاطب قرار گرفته، زبان جنگ و قتل و فشار و آوارگی بوده است.

٤- معتقدان به عقیده اسلامی همچنان که متهم و جنبش وی به آن ایمان دارند، استفاده از جنگ و خشونت را تنها برای نابود کردن ظلم و فساد و برپایی عدل به جای آن می‌دانند، زیرا هدف از بهره‌گیری از جنگ از میان برداشتن ظلم و فساد است و نه نابودی انسان‌ها. و هرکس که از ظلم دفاع کند و بوسیله قدرت و خشونت بخواهد که از نابودی آن جلوگیری کند، باید با او نیز جنگید و متهم و جنبش و همه معتقدان به اسلام با او مبارزه می‌کنند و نابودی ظلم و فساد و برپایی عدالت به جای آن را وظیفه خود می‌دانند و هر زمان که از بین‌بردن ظلم میسر بود نیازی به نابودی مدافعان آن نیست و نابودی آنان از ابتدا نیز هدف نبوده است اما آنان مانعی در سر راه کسانی که به تحقق هدف می‌اندیشند قرار گرفته‌اند و هرگاه که از کار خویش دست بردارند، نیازی به جنگ با آنان نیست.

٥- متهم و جنبش مقاومت اسلامی همه مردم را مساوی می‌دانند و بر اساس این اندیشه با آنان برخورد می‌کنند همچنان که دینشان آنان را به این امر دستور می‌دهد، اعضای این جنبش هنگامی که در تلاش برای نابودی ظلم و فساد هستند هیچ فرقی را در بین کسانی که حامی این ظلم و فساد هستند قایل نمی‌شوند، و فرق نمی‌کند که از چه دین و عقیده‌ای باشند و هرکس که باطل و فساد را تایید کند و برای دفاع از آن به خشونت متوسل شود باید با او جنگید حال چه کافر باشد و چه وابسته به هردینی حتی اسلام. متهم و جنبش اسلامی در جنگ علیه ظلم مقید به قوانین و احکامی هستند که اسلام آن را برای زمان نبرد وضع کرده است و این قوانین و احکام از بهترین قوانین و احکامی هستند که بشر تاکنون آن را شناخته است.

٦- متهم بر این باور است که آنچه به صورت روزمره در فلسطین رخ می‌دهد، از قتل ملتش گرفته تا آوره‌کردن و تخریب منازل و توهین به کرامت انسان که هر روز در برابر چشم و گوش جهانیان رخ می‌دهد و هنگامی که صدای این جهان بلند شده و نور آن بسیاری از نقاط عالم را فرا گرفت که اشغال و تخریب منازل بس است، جور و ستم در همه اشکالش بس است و ظلم علیه ملت فلسطین که ده‌ها سال است ادامه دارد باید متوقف شود، انکار حقوق اساسی و ابتدایی در تصمیم‌گیری درباره سرنوشت و سرزمین این ملت کافیست، این فریادها به گوشهای کر و ناشنوای اشغال و اشغالگر برخورد کرده و باز می‌گردد. در این حال متهم و جنبش مقاومت خوب می‌دانند که آنان در برابر اشغالگری بیگانه و خشونت طلب قرار دارند که هیچ حقی برای آنان قایل نیست و حتی وجود آنان را نیز انکار می‌کند و هیچ زبانی جز زور و خشونت را نمی‌فهمند و تفنگ تنها وسیله‌ای است که می‌تواند به کمک آن با آن‌ها صحبت کند.

٧- به همین سبب متهم و جنبش مقاومت اسلامی به حق اساسی و مشروع خود در دفاع از خود پناه بردند و مانند هر ملت دیگری که در سرزمین خود زندگی می‌کند با هر وسیله ممکن به دفاع از خود در مقابل اشغالگر که موجب اخلال در نظام او در همه اشکال شده خواهد پرداخت و با همه وسایل از راهپیمایی گرفته تا اعتصاب و پرتاب سنگ یا توزیع بیانیه به همه جهان اعلام خواهد کرد که از دست اشغال و اشغالگر ناراضی است و اینک زمان توقف این حال است و آتش اشغال و جور و ستم باید از گردن آنان برداشته شود.

٨- هنگامی که متهم و جنبشش از سلاح استفاده کردند آن را به سوی ارتش و سربازان اشغالگری که از اشغال دفاع می‌کنند و با قدرت سلاح مانع از نابودی آن شده‌اند نشانه رفتند و حتی یک کودک یا سالخورده و زنی را هدف قرار نداده‌اند و در همان زمان متهم و جنبش مقاومت اسلامی و همه جهان شاهدند که در سال‌های گذشته بویژه سه سال اخیر انتفاضه، ارتشی منظم و آموزش دیده از جانب دولتی مدعی دمکراسی تعداد بی‌شماری از پیران و زنان و کودکان را قتل عام کرده است.

٩- در حالی که متهم و جنبشش از زندگی در سرزمین و وطن خود مانند دیگر هموطنان فلسطینی خود منع شده‌اند، اشغالگری بیگانه و ستمکار و ظالم این سرزمین را برای خود و فقط برای خود می‌خواهد، او سرزمین فلسطین را خالی از صاحبان آن و مردمش می‌خواهد، ملت فلسطین نیز خاک این سرزمین را با خون خود آبیاری کرده و صدها سال است که آن را حاصلخیز کرده است. این تنها و آخرین سیاست آنان (اشغالگران) نیست که آن را فقط اعلام کرده باشند، بلکه عملاً و با تمام تلاش و پافشاری در فکر تحقق آن هستند. چه معنایی دارد که یهودیان «فلاشه» و روسیه و کشورهای دیگر از حقوق عادلانه و بهتری نسبت به ملت فلسطین برخوردار باشند ولی خود این ملت درسرزمین خود از حقوق اولیه خود محروم باشد و آن یهودیان در سرزمین ما از امنیت و آرامش بیشتری نسبت به ما برخوردار باشند. این فقط بدان معناست که اشغال سرزمین فلسطین و از بیخ برکندن ملت آن و آواره کردنشان و ویران کردن منازل و روستاهای محل سکونتشان تنها هدف آشکار آنان و ثمره تلاش اشغالگران صهیونیست در طول چند دهه گذشته و جمع فرقه‌های مختلف یهودی از سراسر جهان و دعوت برای زنده‌کردن ملت اسرائیل در وطن، و همزمان آواره‌کردن فلسطینیان در تمام جهان و این را آزادسازی وطن و نجات آن نامیدن است.

در مقابل همه این مواضع نژادپرستانه و ظالمانه که اشغالگران آن را عملی ساخته‌اند، متهم و جنبش مقاومت اسلامی یکپارچه و متحد به همه جهان اعلام کرد که ما می‌خواهیم در وطن خود به حیات خویش ادامه دهیم و همه ساکنان فلسطین چه مسلمان و چه مسیحی و چه یهودی با مساوات کامل و در زیر سقف یک آسمان و قانونش زندگی کنند. قانون الهی که مساوات را در همه حقوق و زندگی عادلانه برای همه کسانی که تحت لوای آن به سر می‌برند - حتی حیوانات - تضمین می‌کند، احساس خلیفه مسلمانان حضرت عمربن خطاب را در این زمینه می‌بینیم که چگونه خود را در برابر همه آن‌ها مسئول می‌داند و از مجازات کوتاهی نسبت به اجابت خواسته‌های آنان می‌ترسد. تجربه عملی نیز ثابت کرده است که در طول چند صد سال مسلمانان چگونه با نصاری و یهود با عدالت و مساوات تحت این سایه از نعمت امنیت و آرامش برخوردار بوده‌اند، در این نظام، ظالم و مظلوم، گروه فشار و غیره وجود خارجی نداشته‌اند، بلکه حاکمیت و حکومت از آن خدا و نظام عادل و حکیمانه‌اش بود.

١٠- متهم می‌افزاید که با وجود معلولیت جسمی و بی‌حسی در همه بدن، جز عقل و چشمان و اندکی قوت انگشتان که امکان استفاده از قلم را به او می‌دهد، تنگی نفس و ناراحتی‌های ریوی و گوش و درد سینه و حساسیت‌های روبه افزایش در سر و صورت و بیشتر اعضای بدن که باعث سوء هاضمه و بی‌اشتهایی و بواسیر شده است و علی رغم همه این‌ها که حکومت اسرائیل و همه مسئولانش از آن باخبرند، آنان از بازداشت وی در روز ١٨/٥/١٩٨٩م پرهیز نکرده و نیز هنگام پاسخ به اتهامات وارده بر او، بازجویان او را کتک زده و آسیب‌های فراوانی بر صورت و گونه‌ها و قفسه سینه و رگ‌های خونی گردن او وارد آوردند که باعث بی‌هوشی و فلج‌شدن کل بدن او شد و کبودی‌ها به مدت طولانی در پوست و بدن او قابل مشاهده بوده است، به مدت چهار شبانه روز نیز اجازه خواب و استراحت را مطلقا به او نداده‌اند که این امر منجر به بارها افتادن وی از روی صندلی و بی‌هوشی و از دست دادن همه حواس و تورم پاها و تمام بدن گردید و وضعیت جسمانی وی به وخامت گرایید که پزشک زندان به محض معاینه دستور افزایش مقدار خواب و استراحت و انتقال به بیمارستان «الرملة» را جهت مداوا و درمان صادر کرد. همه این‌ها پس از گرفتن اعترافات مختلف بدون اعطای حق آزادی بیان به متهم بوده است. آنچه در لایحه موسم به ورقه اعتراف نامه نوشته شده است صحت ندارد. ایشان همچنین به امضای مسایلی مجبور شد که قبل از آن برای بازجویان کاملا شناخته شده بود و آنچه از متهم خواسته شده بود فقط اقرار به صحت آن بود که او اینکار را انجام داد.

سپس دفاعیه‌ای از طرف وکلای مدافع شیخ یاسین به ریاست دادستانی نوارغزه تحویل شد که در آن اتهامات به تفصیل و دقت رد شده بود.

پاسخ به اتهام اول:

أ. عضویت در سازمانی غیر قانونی به نام «مجد» در سال ١٩٨٧م.

هیچ سازمانی آنگونه که از اتهام فهمیده می‌شود وجود ندارد اما نامگذاری دو نفر که در اصل برای کار خود برگزیده بودند و متهم نیز عضو آن نبوده است و متهم چنین می‌پندارد اگر وجود چنین سازمانی ثابت شود باز نمی‌توان آن را غیر قانونی نامید، متهم هیچ مسئولیتی در قبال اعمال سازمان مجد نداشته است و هیچ ارتباط مستقیمی نیز با هیچ‌یک از اعضای آن ندارد اگر هم فرض بر این باشد که ایشان بعد از وقوع حوادثی از آن‌ها آگاهی یافته است.

ب. عضویت در سازمان مجاهدان فلسطینی که هدف آنان جمع‌آوری سلاح و آموزش آن برای انجام اعمال زیان آور و جنگ علیه دولت اسرائیل و ارتش آن همچنین اجرای عملیات‌های مشابه همچنان که در لایحه اتهامات آمده است.

پاسخ: متهم برای بار دوم اظهار می‌دارد که هیچ سازمان خاص یا سازمان غیر قانونی موجود نیست و علی ایحال متهم در این سازمان عضو نبوده است با اینکه علی رغم اتهامات وارده در بعضی از احیان چیزی درباره فعالیت‌های آن‌ها شنیده است. اما آنچه درباره تأسیس این سازمان در سال ١٩٨٢ م نوشته شده است عاری از صحت و لازم به ذکر است که متهم با کسانی دیگر در همان زمان به خاطر فعالیت‌های خود محاکمه شده و وارد کردن اتهام دوباره در این زمینه درست نیست.

ج. پاسخ به اتهام تأسیس جنبش مقاومت اسلامی حماس.

جنبش مقاومت اسلامی حماس توسط ایشان تأسیس شده است و این نه فقط حق طبیعی او بوده بلکه بر همه کسانی که در زیر اشغال هستند نیز واجب است که در چنین سازمانی عضو شوند. او به این سبب هیچ گناه و خلافی را مرتکب نشده است، این بحث به موضوع عدم صلاحیت دادگاه در محاکمه نامبرده باز می‌گردد، زیرا این دادگاه دست نشانده ارتش اشغالگر است و تمام موجودیت اشغالگر از اساس اقدامی غیر مشروع و غیر قانونی است.

شیخ احمد یاسین می‌افزاید: اگر هم این محکمه از چنین صلاحیتی برخوردار باشد همچنان که دادگاه از آن دفاع می‌کند و در تاریخ ٣/١/١٩٩٠م به آن رأی داده است باز هم از هیچ حق اخلاقی جهت محاکمه برخوردار نیست به دو سبب:

الف: متهم و جنبش او یکی از ابتدایی‌ترین واجبات اساسی و عادلانه خود را انجام داده است و هیچ جرمی را مرتکب نشده‌اند و ارتش اشغالگری که در برابر ماست از هیچ حق اخلاقی جهت محاکمه ما برخوردار نیست.

ب: متهم و جنبش (حماس) از حق طبیعی و قانونی خود که با هیچ قانون و قیاسی متعارض نیست استفاده نموده‌اند. این حق همانحق دفاع از نفس است زیرا آنان مانند شهروندان بی‌دفاعی هستند که در برابر ارتشی متجاوز که با آنان و ملتشان بجز از لوله تفنگ از هیچ راه دیگری گفتگو نکرده‌اند. این ارتش تعداد بیشماری از افراد این ملت را که فقط خداوند عددشان را می‌داند کشته است. منازلشان را تخریب و تمام سرزمین آنان را به ویرانه تبدیل کرده است. همه این‌ها سلسله اعمال ظالمانه و شکنجه‌هایی هستند که علیه جنبش و ملت ما انجام داده‌اند.

درباره اهداف جنبش حماس، شیخ احمد یاسین با رد اتهامات وارده می‌گوید:

الف: آزاد سازی فلسطین و بازگرداندن آن به آغوش اسلام از راه جهاد علیه یهودیان صهیونیست هدف جنبش است و از حقوق طبیعی آن نیز به شمار می‌رود و بر همه ملت فلسطین لازم است که علیه اشغالگری مقاومت ورزد و برای بازگرداندن حقوق ملت و سرزمین و تضمین حق زندگی در صلح و اطمینان در مملکت خویش کوشش کنند. با این وصف آنان زندگی در صلح و حرکت در مسیر صلح و خودداری از خونریزی مانند همه ملت‌های متمدن را بر امور دیگر ترجیح می‌دهند، آنان مخالف خونریزی در بین تمام اقوام است و برای محدود کردن آن تلاش می‌کنند زیرا خون ملت فلسطین در طول سال‌های گذشته، بسیار ریخته شده است، اما هرکس که دارای بصیرت باشد می‌بیند که دولت اشغالگر صهیونیستی نه تنها این صلح و آرامش را نمی‌خواهد بلکه تمام تلاش و توان و تأثیر گذاری خود را جهت منع بوجود آمدن چنین وضعی به کار می‌گیرد.

ب: جهاد و مقاومت علیه دشمن صهیونیستی واجبی دینی بر گردن همه ماست و هیچ نیازی به آوردن آن در کیفر خواست نیست زیرا به خودی خود به عنوان یک هدف به شمار نمی‌رود و هدف از آن فقط از بین‌بردن ظلم و فسادی است که با اشغالگری همراه است.

ج: مخالفت با طرح‌های سازشی که منجر به چشم پوشی از قسمتی از سرزمین فلسطین شود و ایمان به جهاد به عنوان تنها راه بازگرداندن سرزمین

همچنان که در گذشته یادآوری شد متهم و جنبش (حماس) با تمام طرح‌های صلح مخالف نیستند. اما همان گونه که در گذشته نیز گفته شد همه تلاش اشغالگران و دولتشان بر آن است که در مقابل هرگونه صلحی در سرزمین فلسطین که همه ساکنینش از آن برخوردار باشند مقاومت کرده و آن را نابود کنند.

د:جنبش مقاومت اسلامی به مثابه ارتشی درخدمت همه دولت‌ها و سازمان‌هایی است که اسلام را به عنوان راه زندگی خود برگزیده باشد:

پاسخ: این گفته زیبا که قسمتی از آن درست و قسمتی دیگر در پاره‌ای مواقع بر حسب شرایط و فهم از نصوص شرعی و تفسیر آن نادرست است، هیچ ارتباطی با کیفر خواست ندارد.