شیخ احمد یاسین زندگی و مبارزه

فهرست کتاب

فعالیت شیخ پس از سال ١٩٦٧

فعالیت شیخ پس از سال ١٩٦٧

شیخ آنقدر به کار دعوت پرداخت تا اینکه با روح و روانش عجین شد. و لذا آرزوهای وی برای تقویت آن حد و مرز نمی‌شناخت. کلیه وقت خود را صرف موعظه و سخنرانی و تلاش برای حل مشکلات جماعت اخوان المسلمین و بررسی اولویات می‌کرد، به نحوی که خانه‌اش در تمام ساعات شبانه روز خالی از زائرین نبود. البته این زائران تنها برای وقت گذرانی نیامده بودند، بلکه هرکس در راستای مأموریت و وظیفه‌ای که داشت به دیدار شیخ می‌آمد و شیخ علی رغم وضعیت نابسامان جسمی اش، به امور همه آن‌ها رسیدگی می‌کرد.

کار ایشان تبلیغ دین، نشر دعوت و گسترش آن نه فقط در میان مردم نوار غزه بلکه در خارج از آن بود و دانشجویان خارج را سازماندهی کرده و میان کارکنان کشورهای عربی از اهالینوار غزه رابط ایجاد می‌کرد و بر همه این کارها نظارت داشت. به همین خاطر اگر به خانه‌اش در اردوگاه الشاطیء می‌رفتی، می‌دیدی که از همه کشورهای عربی در آنجا حضور دارند. البته این علاوه بر سفرهای تبلیغی ایشان به کرانه باختری بود.

ویژگی بارز این مقطع بنای چهارچوب جنبش اسلامی و پی ریزی مبانی توانمندی دعوت بود. استاد احمد بحر می‌گوید که در خانه شیخ «هر روز اجتماع و جلسه بود و به یاد می‌آورم که ما پس از ادای نماز صبح در مسجد شمالی به فراگیری و روخوانی قرآن کریم می‌پرداختیم. در آن زمان که ١٧ سال عمر داشتم به یاد دارم که دو برنامه برگزار می‌کرد: یکی پس از نماز عصر و دیگر پس از نماز صبح و اگر خودش از عهده آن بر نمی‌آمد، شخصی دیگر را بدان امر می‌گماشت».

جوانان برای طرح سؤال‌های خود و مشورت با ایشان در زمینه‌های دینی، اجتماعی و تبلیغ به خانه ایشان می‌رفتند و شیخ در شادی‌ها و غم‌های آنان شر یک بود. در واقع، این حقیقت مهم بود که به شیخ، بعد اجتماعی داد و او را شهره خاص و عام نمود.

شیخ احمد یاسین تمام هم و غم خود را روی جوانان متمرکز کرده بود به همین خاطر رابطه بسیار قویی با جوانان داشت. بیش‌تر برادران ایراد می‌گرفتند که جوانان، عرف و عادات تشکیلاتی را رعایت نمی‌کنند و بخصوص در اوایل دعوت که دعوتگران اندک و همه آن‌ها برای شیخ شناخته شده بودند، بدون ملاحظه عرف تشکیلاتی مستقیماً به خود شیخ مراجعه می‌کنند واین امر غالباً سبب بروز اخلال در روند کارها می‌شد. دلیل این مشکل هم این بود که جوانان با شیخ احساس راحتی می‌کردند و لذا بسیار اتفاق می‌افتاد که شیخ در جلسات اداری مشکلاتی را مطرح می‌کرد که مسؤولین مناطق از آن بی‌خبر بودند و تعجب می‌کردند که چگونه شیخ از چنین مشکلاتی با خبر است؟!.

شیخ برای جوانان پدری معنوی بود و جوانان خواسته‌های قلبی خود را برای او بیان می‌کردند و آنچه را پیش وی می‌یافتند، نزد دیگران نمی‌یافتند. این امور جانبی تربیت بود که شیخ را از دیگر همفکرانش متمایز ساخته بود و به او کمک کرد که در تمامی فعالیت‌های دعوتگری و سازمانی، بیش‌تر از دیگران پیشرفت کند.

در آن دوره، فعالیت حرکت اسلامی تنها در مسجد خلاصه نمی‌شد، بلکه آن را کلیه عرصه‌های قابل استفاده در راستای خدمت به اهداف دعوت و رساندن آن به مردم تسری داده بود. اولین موضوعی که اندکی بعد از سال ١٩٦٧م. به آن پرداخته شد، عبارت بود از احیای فعالیت‌های ورزشی، مسافرت‌ها و تشکیل جلسات اجتماعی و برپایی خیمه‌های صحرایی برای اتراق مسافران.

شیخ در صدد احداث ورزشگاهی در نزدیکی مسجد شمالی برآمد که بعدها به ورزشگاه جمعیت اسلامی مشهور شد. در این ورزشگاه به ورزش‌های مختلفی چون فوتبال و بستکبال و رشته‌های بدنسازی پرداخته می‌شد. گردش‌ها به دو بخش تقسیم شد: ١- گردش‌های داخلی، که بیش‌تر به سوی دریای زیبای غزه صورت می‌گرفت. و گروه‌هایی با تهیه خوراک به صورت دسته جمعی به آنجا می‌رفتند این تصمیم در راستای رشد روحیه تعاون و فعالیت جمعی میان جوانان مسلمان اتخاذ شد.

٢- سفر به داخل فلسطین اشغالی. بدین صورت که حدود ٤٠ یا ٥٠ نفر در یک اتوبوس سوار می‌شدند. اتوبوس در طول روز از کنار روستاها و شهرهای فلسطینی می‌گذشت و سرزمین اشغال شده راکه تا دیروز بر فراز بلندی‌های آن پرچم اسلام در اهتزاز بود، در اذهان جاودانه می‌کرد.

مسیر خط اتوبوس از شهر غزه آغاز می‌شد و از شهرهای عسقلان، یافا، حیفا، قدس، الخلیل، وهمه مناطق باستانی و زیبای فلسطین می‌گذشت. زمانی که این اتوبوس از مناطقی که با تاریخ اسلام پیوند داشت، می‌گذشت، راهنمای سفر خلاصه‌ای از تاریخچه و جغرافیای آن مناطق بیان می‌کرد. در این سفرها جلسات اجتماعی، سیاسی و مسابقات دینی برگزار می‌شد. هنگامی که وقت نماز ظهر و یا عصر می‌شد، اتوبوس توقف می‌کرد و مسافران نماز خود را به جماعت می‌خواندند و پس از درس کوتاهی، اتوبوس دوباره حرکت می‌کرد.

در اوقات استراحت و خوردن غذا دور هم حلقه می‌زدند تا بیش‌تر با هم پیوند ایجاد کنند. در صورتی که در روز جمعه به گردش می‌رفتند، برای نماز جمعه به مسجد الاقصی - مسرا و معراج پیامبر بزرگ اسلام  ج - می‌رفتند و در مورد تاریخچه و اهمیت قدس و وجوب جهاد برای آزادی آن سخن می‌گفتند. در واقع این سفرها و گردش‌ها بسیار ضروری بود و دستاوردهای بسیاری داشت، از جمله:

١- پیوند فرد با سرزمین، تاریخ و قداست وطنش.

٢- ایجاد روحیه تعاون و همکاری میان مسافران.

٣- تقویت روحیه اخوت و برادری.

این سفر‌ها در کنار اهداف مذکور، هدف‌های دیگری را نیز دنبال می‌کرد از جمله اینکه اخلال اسلامی مسافرت و حضور در اجتماعات مختلف را به جوانان یاد می‌داد. فایده دیگر، برگزاری جلسات سخنرانی و آموزش شیوه‌های سازماندهی افراد و جماعت‌ها به شرکت کنندگان بود. این سفرها غالباً یک روز و احیاناً چند روز به طول می‌انجامید. در این هنگام مسافران در یکی از روستاهای فلسطین شب را به روز می‌رساندند.

جماعت اخوان المسلمین المسلمین جایگزینی عملی برای سازمان‌های شکست خورده عربی در عرصه‌های فکری و معنوی و اخلاقی، ارائه داد. شکست سال ١٩٦٧ نقطه تحول مهمی در تاریخ جنبش اسلامی به شمار می‌آید. پس از این شکست، مردم از شدت مصیبت وارده بیدار شدند و در مورد علل و عوامل آن و نقش رژیم‌های عربی (که مردم را سر کار گذاشتند و وعده پوچ به آن‌ها دادند) به پرس و جو پرداختند.

ابو ایمن طه می‌گوید: «دروغ پردازی‌های حکومت مصر و دیگر نهادهای عربی، پس از این شکست به خوبی آشکار شد. این امر مردم را بر آن داشت که به نقطه نظرات دیگر گوش فرا دهند، زیرا اعتمادی را که مردم آن به واسطه شکست از دست داده بودند، دوباره از نو قوت گرفت. این پس، ادعاهای عبدالناصر در مورد اخوان مورد بازبینی و ارزیابی قرار گرفت. این کار به ویژه پس از اینکه دروغ پردازی‌ها و فریب‌کاریهای نهادهای عربی نمایان شد، نمود بیش‌تری یافت. ابو ایمن در ادامه می‌گوید: مردم انتظار داشتند به محض اشغال فلسطین، جوانان جنبش اسلامی با اشغالگران در یک سنگر قرار بگیرند. زیرا در آن زمان اینگونه در اذهان مردم نقش بسته بود که اعضای جنبش اسلامی مزدور هستند اما حقیقت آشکار شد و الحمد لله همگی آن‌ها به طور کلی از اینگونه افتراها به دور بودند».

به همین خاطر مردم به مساجد و اجتماعات و حلقه‌های درس و موعظه اخوان روی آوردند. این حلقه‌ها در همه جا برگزار می‌شد. افراد مخلص و خداجو و مردم خواه تاثیر بسزایی در کشاندن مردم به مساجد داشتند.

فعالیت شیخ بیش‌تر در اردوگاه الشاطی واقع در کنار دریای مدیترانه متمرکز بود. این اردوگاه مرکز فعالیت جنبش اسلامی در نوار غزه بود. ساخت مسجد «العباس» واقع در نزدیکی اردوگاه، در این مقطع تکمیل شد. قبل از جنگ ساخت این مسجد شروع شده بود، و پس از جنگ نیز به اتمام رسید. این مسجد به خطیب نیاز داشت، چرا که به علت نداشتن خطیب اختصاصی از جمله شیخ احمد یاسین در این مسجد سخنرانی می‌کردند.

خطبه‌های شیخ از خطبه دیگر افراد متمایز بود. ایشان دائماً تلاش می‌کردند از خطبه‌ها برای خدمت به آرمان‌های دینی خود استفاده کند. خطبه‌های شیخ شکل گسترده‌ای به خود گرفت به نحوی که در آن‌ها در مورد زندگی مردم و مشکلات آن‌ها سخن می‌گفت و در قبال رخدادهای سیاسی که اتفاق می‌افتاد، موضع‌گیری می‌کرد و با بیان تاریخ اسلام و سیره نبی اکرم به تفسیر آن‌ها می‌پرداخت. ایشان خیلی به خصوصیات شخصیت‌های عظیم اسلامی اشاره می‌کرد و آن‌ها را با رهبران معاصر مقایسه می‌کرد. در حقیقت مردم از میان خطبا کسی را چون شیخ ندیده بودند که این چنین خطبه بخواند و مسائل مختلف را بیان کند. دیگر خطبا خود را صرفاً در میان مسائل فقهی محصور کرده بودند و به مشکلات مردم نمی‌پرداختند. استاد محمد شمعه می‌گوید: مردم زیادی برای استماع خطبه‌های شیخ می‌آمدند زیرا او در خطبه‌هایش روشی جدید را به کار گرفته بود، که در خطبه‌های قدیمی مشایخ سابقه نداشت. شیخ در خطبه‌های خود، مسائل مهم ومورد توجه جوانان را مطرح می‌کرد به عنوان مثال در خطبه‌هایش به مفهوم اسلام انقلابی که جوانان به آن اهتمام خاصی داشتند، می‌پرداخت.

شیخ پس از نماز جمعه درمسجد العباس درس می‌داد و جوانان زیاد گرد او جمع می‌شدند. و در مورد مسائل مختلف از او سؤال می‌کردند. این حلقه‌های درس و بحث جوانان زیادی را به خود جلب می‌کرد. مردم برای دیدن شیخ و استماع سخنان وی از مناطق مختلف به این مسجد می‌آمدند.

شیخ در این حلقه‌ها و مشابه آن‌ها که جوانان حضور می‌یافتند، به دقت اعضای جماعت اخوان المسلمین را انتخاب می‌کرد، این انتخاب شیخ از روی سلیقه نبود بلکه پس از بررسی دقیق اخلاق، پاکی رفتار، نداشتن رابطه با دشمن و امانت‌داری جوانان صورت می‌گرفت. کسانی که می‌خواستند، به جمع جماعت اخوان المسلمین درآیند، می‌بایست اجزای مشخصی از قرآن و احادیث نبوی را در نزد جوانان جنبش حفظ می‌کردند. پس از گذراندن این مرحله نزد شیخ می‌رفتند، او هم پس از در نظر گرفتن همه جوانب کار، آن‌ها را در نهایت به عضویت اخوان در می‌آورد.

شیخ اغلب اوقات درباره پاره‌ای افراد سفارش می‌کرد که تحت عنایت و توجه خاص قرار گیرند تا بعداً سازماندهی شوند. یعنی سازماندهی گاه از شیخ شروع می‌شد و گاه با وی پایان می‌یافت!.