شجاعت پیامبر ج
صحابه ش هنگامی که جنگ شدت میگرفت پشت سر آن حضرت جپناه میگرفتند. چنانکه وی پیشاپیش همه قرار میگرفت. در این مورد حضرت علیسمیگوید: ما هنگامی که شدت جنگ بالا میگرفت بهسوی پیامبر جپناه برده و او را پیشاپیش نبرد قرار میدادیم، و هیچیک از ما از وی به دشمن نزدیکتر نبودیم.
براءسمیگوید: ما در هنگام شدت گرفتن دشواری جنگ به پیامبر جپناه میبردیم، و شجاعترین افراد میتوانستند دوشادوش وی بجنگند.
در غزوهی حنین هنگامی که ترس و اضطراب در دل مسلمانان افتاده بود، و عدهی بسیاری از آنها فرار کرده و بسیاری کشته و زخمی شده بودند، پیامبر جدر جای خود محکم ایستاده و از چپ و راست با شمشیرش با دشمن مبارزه نموده و با صدای بلند میفرمود: «أَنَا النَّبِيُّ لا كَذِبْ، أَنَا ابْنُ عَبْدِ الْمُطَّلِبْ». یعنی: «من پیامبر هستم و دروغی در کار نیست و من پسر عبد المطلب هستم». مسلمانان بانگ وی را شنیده و شجاعت خود را بازیافته و بار دیگر پیرامون پیامبر جگرد آمده و مبارزه کردند، تا اینکه به پیروزی دست پیدا کردند. بدینسان همه پیامبر خدا جشجاعترین مردمان میدانستند و صحابه از ایشان درس شجاعت و شهامت میآموختند. آنان نیز سرمشقهایی شایسته و نمونههایی بیمثال از جانفشانی و فداکاری بودند.