رحمت و مهربانی رسول خدا ج
مهربانی ودلسوزی از بارزترین اخلاق نبی اکرم جاست، و خداوند در قرآن کریم از عطوفت پیامبر تعریف کرده و میفرماید: ﴿ لَقَدۡ جَآءَكُمۡ رَسُولٞ مِّنۡ أَنفُسِكُمۡ عَزِيزٌ عَلَيۡهِ مَا عَنِتُّمۡ حَرِيصٌ عَلَيۡكُم بِٱلۡمُؤۡمِنِينَ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١٢٨﴾[التوبة: ۱۲۸]. یعنی: «قطعا براى شما پیامبرى از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است».
همچنین خداوند متعال در مورد حضرت محمد جمیفرماید: ﴿وَمَآ أَرۡسَلۡنَٰكَ إِلَّا رَحۡمَةٗ لِّلۡعَٰلَمِينَ ١٠٧﴾[الأنبیاء: ۱۰٧]. یعنی: «و تو را جز رحمتى براى جهانیان نفرستادیم». و میفرماید: ﴿فَبِمَا رَحۡمَةٖ مِّنَ ٱللَّهِ لِنتَ لَهُمۡۖ وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ﴾[آلعمران: ۱۵٩]. یعنی: «پس به [برکت] رحمت الهى با آنان نرمخو [و پرمهر] شدى و اگر تندخو و سختدل بودى قطعا از پیرامون تو پراکنده مىشدند...».
حضرت عایشهلدرمورد مهربانی پیامبر اکرم بیان میکند و میفرماید: «مَا ضَرَبَ رَسُولُ اللَّهِ ج بِيَدِهِ خَادِماً لَهُ قَطُّ وَلاَ امْرَأَةً». [احمد] یعنی: «رسول خدا جهرگز دستش را برای زدن غلام و یا یکی از زنان بلند نکرد».
رسول خدا به هنگام وفات پسرش ابراهیم او را بوسیده و چشمانش آن حضرت جاشکبار گردید، عبدالرحمن بن عوف با تعجب پرسید: شما هم یا رسول الله؟! رسول خدا جفرمود: «يَا ابْنَ عَوْفٍ إِنَّهَا رَحْمَةٌ. ثُمَّ أَتْبَعَهَا بِأُخْرَى فَقَالَ ج إِنَّ الْعَيْنَ تَدْمَعُ، وَالْقَلْبَ يَحْزَنُ، وَلاَ نَقُولُ إِلاَّ مَا يَرْضَى رَبُّنَا، وَإِنَّا بِفِرَاقِكَ يَا إِبْرَاهِيمُ لَمَحْزُونُونَ». [بخاری] یعنی: «ای پسر عوف! هر آئینه این رحمت است و باز اشک ریخت و فرمود: همانا چشم اشک میریزد و دل اندوهگین میشود و نمیگوئیم، مگر آنچه که پروردگار ما را راضی میسازد و همانا به فراق تو ای ابراهیم ما غمگینیم».
پیامبر اکرم جدر نماز بود و خواست که نماز را طولانی کند، وقتی که صدای گریه کودکی را شنید به شفقت و دلسوزی نسبت به کودک و مادرش نماز را سرعت بخشید. پیامبر جفرمود: «إِنِّى لأَدْخُلُ فِى الصَّلاَةِ فَأُرِيدُ إِطَالَتَهَا، فَأَسْمَعُ بُكَاءَ الصَّبِىِّ، فَأَتَجَوَّزُ مِمَّا أَعْلَمُ مِنْ شِدَّةِ وَجْدِ (حزن) أُمِّهِ مِنْ بُكَائِهِ». [متفق علیه] یعنی: «چون به نماز برمی خیزم و میخواهم که درازش کنم، ناگهان گریهی بچه را میشنوم و در نمازم تخفیف میآورم، از ترس اینکه مبادا بر مادرش سختی آورم».