اخلاق اسلامی

فهرست کتاب

رازداری و حفظ اسرار:

رازداری و حفظ اسرار:

مسلمان درحفظ اسرار نهایت سعی خود را می‌‌کند، حال این اسرار مربوط به خود او باشد یا آنکه مربوط به شخص دیگری باشد به او اعتماد نموده است. در صورت نگاهداشتن اسرار توسط تو، احساس امنیت و آرامش کرده و در غیر اینصورت در معرض خطر و ضرر و زیان خواهد بود.

حفاظت مسلمان از اسرار دیگران نشانگر امانت‌داری اوست و دلیل اعتماد مردم به او و در راستی گفتارش شک نداشته باشند. اما در صورتیکه انسان رازداری نبوده و اسرار دیگران را فاش می‌‌کند، مورد تنفر مردم بوده و کسی به او اعتماد نمی‌‌کند. پیامبر جفرموده است: «إِذَا حَدَّثَ الرَّجُلُ الْحَدِيثَ ثُمَّ الْتَفَتَ فَهِىَ أَمَانَةٌ». [ترمذی] یعنی: «وقتی کسی سخنی گفت و رویش را برگرداند، (سخن او نزد شما) امانت است». زمانی که پیامبر جقصد غزوه‌ای داشت، تا وقتی که لشگر تجهیز و آماده‌ی نبرد می‌‌شد، کسی را از زمان و مکان آن باخبر نمی‌‌ساخت.

بزرگان در مورد رازداری و فاش نساختن سر گفته‌اند: کسی که رازش را فاش سازد کارهایش تباه گردد و آنکه رازش را نگاه داشت، کارهایش به سامان است. و نیز گفته‌اند: ضعیف‌ترین انسان کسی است از مخفی داشتن راز خویش ناتوان باشد.

حضرت عمر بن خطابسمی‌‌گوید: کسی که راز خویش نهان دارد، در کارهایش صاحب اختیار امور است.

و می‌‌فرماید: راز خویش را هرگز بر کسی آشکار نمی‌‌سازم تا بعد او را ملامت نکنم، تا دلم از آن جهت تنگ‌تر نگردد. (که چرا رازم فاش گشته است).

حضرت علیسمی‌‌گوید: راز تو چون اسیری در دست توست و زمانیکه آن را برزبان راندی تو در دست آن اسیر می‌‌گردی.

شعری در این زمینه می‌‌گوید:

إذا الـمـرء أَفْـشَي سِـرَّهُ بلسانــه
ولام عليه غيرَهُ فَهـو أحـمـــقُ
إذا ضاق صدر الـمرء عن سر نفـسـه
فصـدر الذي يُسْتَوْدَعُ السِّرَّ أَضْيَـقُ

معنی:

«آنکه راز خویش بر زبان راند و آنگاه، دیگران را به فاش کردنش ملامت کند نادان است، چون اگر تو سینه ات نتوانست رازت نگاه دارد، بدان که سینه‌ی دیگران برای آن تنگ‌تر است».