مداراجویی پیامبر ج
پیامبر خدا جبا مردم بسیار با نرمی برخورد میکرد. یکی از اعراب بادیهنشین نزد ایشان آمده و با تندی درخواست عطا و مالی نمود. پیامبر جبا لبخند با او روبرو گشته و با بردباری تمام به او بار دو شتر خوراک و نوشیدنی بخشیدند.
پیامبر جبا حضرت حسن و حسینببازی کرده و آنها را میبوسید و آنان را به دوش میگرفت.
بانو عایشهلاینگونه از نرمخویی و مدارای آن حضرت جتعریف مینماید: «مَا خُيِّرَ رَسُولُ اللَّهِ ج فِى أَمْرَيْنِ قَطُّ إِلاَّ أَخَذَ أَيْسَرَهُمَا مَا لَمْ يَكُنْ إِثْمًا فَإِنْ كَانَ إِثْمًا كَانَ أَبْعَدَ النَّاسِ مِنْهُ وَمَا انْتَقَمَ رَسُولُ اللَّهِ ج لِنَفْسِهِ إِلاَّ أَنْ تُنْتَهَكَ حُرْمَةُ اللَّهِ فَيَنْتَقِمُ لِلَّهِ». [متفق علیه] یعنی: «هرگز مخیر نگردید رسول الله جمیان دو کار، مگر اینکه آسانتر آن را میگرفت، مادامیکه گناه نمیبود. اگر گناه میبود، دورترین مردم از آن میبود و هرگز پیامبر جبرای خود در هیچ چیزی انتقام نگرفت، مگر اینکه حریم خدا پایمال شده باشد و آنگاه برای خدا انتقام میگرفت».
پیامبر جبه یاران خود میفرمود: «يَسِّرُوا وَلَا تُعَسِّرُوا وَبَشِّرُوا وَلَا تُنَفِّرُوا». [متفق علیه] یعنی: «آسانگیری نموده و سختگیری نکنید، و به مردم مژده دهید و آنها را گریزان مسازید».