چگونه و کی برمیگردد؟
شیعه معتقدند که جعفر گفته است:
در روز بیست و ششم رمضان به نام قائم ندا داده میشود، و در روز عاشوراء قیام مینماید، و آن روزی است که حسین بن علی÷کشته شد، گویی او را میبینم که روز دهم محرم در بین رکن و مقام ابراهیم نزد کعبه ایستاده، و جبرئیل ÷جلوی او ایستاده است و برای بیعت با او ندا سر میدهد، پس شیعیان در اطراف زمین جمع میشوند تا با او بیعت کنند؛ بنابراین، خداوند توسط او زمین را پر از عدالت میکند، همانگونه که پر از ظلم و ستم شده است [۷۰۴].
سپس اجتماع شیعیان را برای قیام قائم، چنین بیان کردهاند و گفتهاند:
«وقتی که امام از جانب خداوند اذن یافت، الله را با نام عبرانیاش [۷۰۵]خواند، و او سیصد و سیزده نفر برای خودش انتخاب نمود؛ دستهای مانند یک دسته ابر پاییزی که صاحب پرچم هستند، برخی شب از رختخواب خود گم شده و صبح فردا در مکه حاضر میشوند، برخی در روز دیده میشوند که در ابر حرکت میکنند و با نام خود و پدر و اصل و نسب شناخته میشوند. عرض کردم: فدایت شوم کدام یک از آنها از همه ایمانش بیشتر است؟ فرمود: آن که موقع روز با ابرها راه میرود... و آنها مفقود شدگان هستند که این آیه در بارهی آنها نازل شده است:
﴿أَيۡنَ مَا تَكُونُواْ يَأۡتِ بِكُمُ ٱللَّهُ جَمِيعًاۚ﴾[البقرة: ۱۴۸].
«هر جا که باشید خدا همگی شما را گرد میآورد» [۷۰۶].
و طوسی شیخ شیعه روایت میکند:
ندا کنندهای در آسمان به نام قائم ندا سر میدهد که مردم شرق و غرب آن را میشنوند؛ و هر خوابیدهای بیدار میگردد؛ و هر به پا ایستادهای مینشیند؛ و هرنشستهای به پا میخیزد از ترس آن صدا، و آن صدای جبرئیل امین است [۷۰۷].
و نعمانی میافزاید:
هیچ کس از آفریدگان باقی نمیماند مگر این که آن صدای مهیب را میشنود، پس خوابیده بیدار میگردد و به صحن خانهاش میرود؛ آرنجها از آستین بیرون میآیند، و قائم از صدایی که میشنود بیرون میآید، و آن صدای مهیب جبرئیل است [۷۰۸].
واز مفضل بن عمر، روایت کردهاند که گفت:
«به جعفر بن باقر گفتم: مهدی در کدام سرزمین ظهور میکند؟ گفت: به هنگام ظهور، هیچ چشمی او را نمیبیند تا این که همهی چشمها او را نبینند، چون او در آخرین روز از سال ۲۶۶ هـ غایب میشود، و چشم کسی او را نمیبیند تا چشم همه [با هم ] او را نبینند، سپس در مکه ظاهر میشود، و به خدا سوگند ای مفضل، گویی من در داخل مکه او را نگاه میکنم که عبای رسول خدا جرا پوشیده است، و عمامهی او را بر سر گذاشته، کفشهای وصله شدهی رسول خدا جرا پوشیده، و عصای ایشان را در دست گرفته و چند رأس گوسفند لاغر جلوی او قرار دارند، تا آنها را به بیت الله ببرد؛ حتی کسی او را نمیشناسد. مفضل گفـت: سرورم چگونه ظهور میکند؟ گفت به تنهایی ظهور میکند، و به تنهایی نزد کعبه میرود، و شب بر او پرده میافکند، وقتی که چشمها به خواب میروند و شب تاریک شد، جبرئیل و میکائیل و فرشتهها صف صف نازل میشوند، جبریل به او میگوید: سرورم، حرف تو قبول شده است و فرمان تو اجرا میشود، پس دستش را روی پیشانی کشیده و میگوید:
﴿ٱلۡحَمۡدُ لِلَّهِ ٱلَّذِي صَدَقَنَا وَعۡدَهُۥ وَأَوۡرَثَنَا ٱلۡأَرۡضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ ٱلۡجَنَّةِ حَيۡثُ نَشَآءُۖ فَنِعۡمَ أَجۡرُ ٱلۡعَٰمِلِينَ٧٤﴾[الزمر: ۷۴].
«و میگویند : سپاس و ستایش خداوندی را سزا است که با ما به وعده خویش وفا کرد و سرزمین را از آن ما نموده است تا در هر جائی از بهشت که بخواهیم منزل گزینیم و بسر بریم. پاداش عمل کنندگان چه خوب و جالب است!».
و در بین رکن و مقام ابراهیم میایستد، و یک فریاد میکشد: ای نقیبان و نمایندگان، ای افراد خاصهی من، ای کسانی که برای پشتیبانی من در زمین آفریده شده اید، فرمان بردارانه به سوی من بشتابید، پس این فریاد به گوش همه میرسد در حالی که آنها در رختخواب خود در شرق و غرب غلطیدهاند، بار دیگر برآنها فریاد میکشد و همه میشنوند و در یک چشم به هم زدن نزد او جمع میشوند، و همه نزد او بین رکن و مقام حاضر میشوند، سپس خدا امر میکند به نور که بین زمین و آسمان به صورت عمودی قرار گیرد و هر مؤمنی از نور آن بهره مند میشود، و به داخل منزل او هم، نور وارد میشود، و درون مؤمنان با آن نور مسرور و شاد میشود در حالی که نمیدانند، قائم ما ظهور کرده، سپس همه در پیشگاه او آماده میشوند که تعدادشان سیصد و سیزده نفر است به تعداد اصحاب رسول خدا جدر جنگ بدر [۷۰۹]. و او در حالی که بر دیوار کعبه تکیه زده، میگوید:
ای خلائق، هر که میخواهد به آدم و شیث بنگرد، اینک من آدم و شیث هستم، هر که میخواهد به ابراهیم و پسرش اسماعیل بنگرد، اینک من ابراهیم و پسرش اسماعیل هستم، هر که میخواهد به عیسی و شمعون بنگرد، اینک من عیسی و شمعون هستم، و اگر کسی میخواهد به محمد و امیرالمؤمنین بنگرد؟ اینک من محمد و امیرالمؤمنین هستم؛ و اگر کسی میخواهد به حسن و حسین نگاه کند، اکنون من حسن و حسینم، و اگر کسی میخواهد به ائمه از اولاد حسین نگاه کند، پس اکنون من ائمه هستم.
خواسته ام را اجابت کنید چون من شما را به آنچه اطلاع دارید و ندارید، خبر میدهم و کسی که کتاب و صحیفه میخواند به من گوش کند.
سپس شروع به خواندن صحیفههایی میکند که خدا بر آدم و شیث نازل کرد، و امت آدم و شیث میگویند: به خدا این صحیفهها حقند، و چیزهایی شنیدیم که نمیدانستیم، چون تبدیل و تحریف شده بودند؛ بعد صحیفههای نوح و ابراهیم را به درستی میخواند، سپس تورات و انجیل و زبور را میخواند، و اهل تورات و انجیل و زبور میگویند: به خدا سوگند: این تورات جامع است و این انجیل کامل است، و این چند برابر آن است که دیدید؛ سپس قرآن را برایشان میخواند، و مسلمانان میگویند: به خدا قسم این قرآن است که نه تحریف شده و نه تبدیل» [۷۱۰].
و به نام جعفر هم، دروغی بافتهاند که گفته است:
چنانکه قائم، قیام کند مردم او را نمیشناسند، چون او به شکل جوانی زیبا نزد آنها بر میگردد، و تنها کسانی با او ثابت باقی میمانند که در گروه نخست با او عهد و میثاق بستند.
و در روایتی دیگر: قائم، به اندازهی عمر ابراهیم خلیل؛ یعنی، صد و بیست سال عمر میکند؛ سپس برای مدتی در زمانه غایب میشود، تاوقتی که در قیافهی یک جوان زیبای سی ساله ظهور میکند [۷۱۱].
و اولین کسی که با او بیعت میکند، جبرئیل است؛ همانگونه که طوسی و غیره روایت کردهاند:
جبریل نزد او میآید و از او سؤال میکند و میگوید:
چه چیزی میخواهی؟ پس قائم به او خبر میدهد. بعد جبرئیل میگوید: پس من اولین کسی هستم که بیعت میکنم؛ سپس میگوید: دستت را بده، دستش را مسح میکند [۷۱۲].
و بحرانی ذکر کرده که جبریل به شکل پرندهای سفید روی میزاب (آبگیر بام کعبه) فرود میآید، تا اولین کسی باشد که با قائم بیعت کند [۷۱۳].
و با وجود این، میگویند:
«جبریل نزد رسول خدا جآمد و گفت: السلام علیک ای محمد، این آخرین روز فرود آمدن من به دنیاست».
و از عطاء بن یسار روایت شده است که گفت: وقتی که رسول خدا ج به آخرین لحظات حیات خود رسیدند، جبریل نزد ایشان آمد و گفت: ای محمد! الآن به طرف آسمان صعود خواهم کرد و هرگز به زمین باز نمیگردم. و از ابی جعفر÷روایت کردهاند که گفت: وقتی که وفات رسول خدا جنزدیک شد چنین و چنان بود...تا این که گفت: در آن موقع جبرئیل گفت: ای محمد، این آخرین فرود آمدنم به زمین است، چون نیاز من در زمین تنها تو بودی [۷۱۴].
و نه تنها جبرئیل بلکه دیگر ملائکه هم - به ادعای آنها- حاضر میشوند. همانگونه که جزایری از جعفر روایت کرده که گفت:
«امام قائم پشت خود را بر حرم تکیه میدهد، وقتی به دست خود نگاه میکند میبیند که بىگزند سفید شده، پس میگوید: این دست خدا است... و اولین کسی که دست او را میبوسد جبرئیل است، سپس دیگر ملائکه، و بعد نجباء جن، و نمایندگان مؤمنین» [۷۱۵].
و مفید و طبرسی و ابن فتال و بحرانی و نعمانی روایت دروغی را به نام محمد باقر در تأیید موضوع فوق بستهاند که گویا او گفته است:
«گویا من قائم را میبینم که در نجف کوفه است، و از مکه با پنج هزار نفر نیروی امدادی از ملائکه حرکت کرده است، جبریل در سمت راست، میکائیل در چپ و مؤمنین در جلو قرار دارند، و او نیروهایش را در سرزمینها و شهرها پراکنده میکند [۷۱۶].
تنها پنج هزار نفر نیستند، بلکه سیزده هزار و سه صد و سیزده ملک فرود میآیند؛ عرض کردم: آیا آنها همه ملائکه هستند؟ گفت: بله، آنها بودند که همراه نوح در کشتی بودند، و همینطور همراه ابراهیم بودند، وقتی که به آتش انداخته شد، و با موسی بودند وقتی که دریا برای بنیاسرائیل شکافت، و با عیسی بودند وقتی که خدا او را به آسمان بالا برد، و چهار هزار فرشتهی یورشگر و نشانگذار که با محمد جبودند، و هزار فرشته که دیگران را پشت سر خود میدارند، و سیصد وسیزده ملائکهی بدری ... وچهار هزار فرشته فرود آمدند که میخواستند همراه حسین÷بجنگند، اما او اجازه نداد،... و همهی آنها در زمین و در انتظار قیام قائم هستند تا وقتی که بیرون میآید [۷۱۷].
و نعمانی هم، مانند همین کلام را در کتاب «الغیبة» خود نقل کرده است [۷۱۸].
و به آن افزوده: کسی که پرچم او را حمل میکند همانا جبریل است، و عمود پرچمش از عمود عرش خدا است [۷۱۹].
و همانا چهار هزار نفرملائکهای که فرود آمدند و میخواستند همراه با حسین بجنگند اما به آنها اذن نداد، نزدیک قبر حسین÷با غم و اندوه ماندهاند تا روز قیامت، رئیس آنها فرشتهایست به نام منصور، هر زائری نزدیک قبراو برود از او استقبال میکنند؛ و هر کس با زیارتش وداع کند او را بدرقه میکنند، و از هر بیماری عیادت میکنند، و هر کس بمیرد بر او نماز میخوانند [۷۲۰].
[۷۰۴] أعلام الورى، طبرسی (ص: ۴۵۹)، الإرشاد، مفید، (ص: ۳۶۲ - ۳۶۱). [۷۰۵] آیا این لفظ دلالت نمیکند بر این که شیعه به صورت ارثی با زبان عبرانی صحبت کردهاند، و از رگ و ریشهی یهوداند؟ [۷۰۶] الغیبة، نعمانی (به نقل از کتاب تاریخ ما بعد الظهور (ص: ۳۷۳ – ۳۷۲ و ص: ۱۶۹). [۷۰۷] الغیبة، نعمانی (ص: ۲۵۴). [۷۰۸] الغیبة، طوسی (ص: ۲۷۴). [۷۰۹] الأنوار النعمانیة، (ج۲ ص: ۸۲). [۷۱۰] الأنوار النعمانیة، (ص: ۸۴ - ۸۳). [۷۱۱] الغیبة، طوسی (ص: ۱۸۹). [۷۱۲] أعلام الورى، طبرسی (ص:۴۶۰- ۴۶۱). الإرشاد، مفید (ص:۳۶۴). و روضة الواعظین (ج۲ ص: ۲۶۵). و إکمال الدین، ابن بابویه قمی. [۷۱۳] تفسیر البرهان، (ج۲ ص:۸۲). [۷۱۴] کشف الغمة، اربلی (ج ۱ ص: ۱۹). (به نقل از کتاب تاریخ مابعد الظهور (ص: ۳۵۲). [۷۱۵] الأنوار النعمانیة، (ج۲ ص: ۸۳). [۷۱۶] الإرشاد، مفید (ص: ۳۶۲). و أعلام الورى، طبرسی (ص:۴۶۰). و روضة الواعظین، فتال (ص:۲۶۴). و البرهان، بحرانی (ج۲ص: ۸۲)، و الغیبة، نعمانی (ص:۳۳۴). [۷۱۷] کامل الزیارات، ابن قولویه، (ص:۱۲۰). [۷۱۸] (ص: ۳۰۹ و۳۱۰). [۷۱۹] الغیبة، نعمانی (ص: ۳۰۹). [۷۲۰] همان منبع (ص: ۳۱۱).