شیعه و شیعه گری

فهرست کتاب

(دابة الأرض) جنبنده‏ی زمین

(دابة الأرض) جنبنده‏ی زمین

یکی دیگر از اعتقادات شیعهی دوازده امامی این است که علی «دابة الارض» است که قبل از رستاخیز بیرون میآید و با آنها حرف میزند.

چنانکه که از جعفر روایت کرده‌اند که گفت:

رسول خدا جنزد امیر المؤمنین رفت درحالی که در مسجد خوابیده بود و مقداری خاک جمع کرده و سرش را روی آن گذاشته بود، با پا او را حرکت داد و گفت: برخیز ای «دابة الله» یکی از اصحاب گفت: ای رسول خدا ج‏آیا ما یکدیگر را با این نام بخوانیم؟ فرمود: خیر، این نام مخصوص علی است و او آن دابّهای است که خدا آن را در قرآن ذکر نموده است:

﴿۞وَإِذَا وَقَعَ ٱلۡقَوۡلُ عَلَيۡهِمۡ أَخۡرَجۡنَا لَهُمۡ دَآبَّةٗ مِّنَ ٱلۡأَرۡضِ تُكَلِّمُهُمۡ أَنَّ ٱلنَّاسَ كَانُواْ بِ‍َٔايَٰتِنَا لَا يُوقِنُونَ٨٢[النمل: ۸۲].

«هنگامی که فرمان وقوع قیامت فرا می‌رسد ما جانوری را از زمین برای مردمان بیرون می‌آوریم که با ایشان سخن می‌گوید (و برخی از سخنانش این است که کافران که) به آیات خدا ایمان نمی‌آوردند اینک با چشم خود ببینند که قیامت شروع می‌شود و عذاب الهی گریبانگیرشان می‌گردد و دیگر پشیمانی سودی ندارد».

سپس فرمود: ای علی! وقتی آخر زمان فرا رسید، خدا تو را در زیبا‌ترین صورت بیرون می‏آورد و فلز داغ شده همراه داری که دشمنانت را با آن داغ و نشان می‏کنی [۷۵۳].

سپس به گفته‌ی آنها علی فقط یک رجعت ندارد، بلکه بارها به دنیا باز میگردد؛ و در یکی از خطبه‌هایش که شیعه از او نقل می‌کنند، گفته است:

(همانا من یکی پس از دیگری رجعت میکنم، و بارها زنده میگردم، من دارای چندین بازگشت و چندین گردش و جولان هستم [۷۵۴]. و از این گونه روایات، نزد آنها بسیار است.

یکی از اعتقادات عجیب آنها این است که میگویند:

همانا بعد از قائم، دوازده مهدی دیگر میآیند؛ همانطور که از جعفر و او هم از اجداد خود روایت نموده است که علی گفت:

رسول خدا جدر آن شب که بعد از آن وفات کردند، فرمود: ای ابا الحسن! صحیفه و دوات آماده کن. پس رسول خدا جوصیت خود را دیکته نمود تا به این جا رسید: ایعلی! همانا بعد از من دوازده امام میآیند، و بعد از آنها دوازده مهدی خواهند آمد. تو اولین آن دوازده امام هستی. و سخن را ادامه داد تا به این جا رسید که گفت: باید حسن (منظورش حسن عسکری÷بود) آن را به پسرش محمد تسلیم کند. پس او دوازدهمین امام خواهد بود. و بعد از او دوازده مهدی خواهند آمد، و هرگاه زمان وفات او رسید، باید آن را به پسرش یعنی نخستین مهدی تسلیم کند. او سه اسم دارد، اسمی مانند اسم من و اسم پدرم، که عبدالله است، و اسم دیگر او احمد، و نام سومش مهدی است، و او اولین مؤمن است [۷۵۵].

طوسی هم روایت کرده است که آنها یازده نفرند، همانگونه که ابی حمزه از ابی جعفر روایت کرده است که گفت:

[يا أبا حمزة! إن منا بعد القائم أحد عشر مهدياً].

(ای ابا حمزه! بعد از قائم، یازده مهدی از ما میآیند) [۷۵۶].

و روایت نعمانی هم به این اشاره دارد که از ابی‌جعفر روایت نموده است که گفت:

(به خدا سوگند یک مرد از ما اهل بیت، سیصد و سیزده سال به اضافه نُه سال دیگر قدرت را در دست می‏گیرد؛ گفتم: چه وقت این فرد خواهدآمد؟ گفت: بعداز وفات قائم. گفتم: قائم بعد از چند سال، دوباره وفات می‌یابد؟ گفت: از روز قیام تاروز وفاتش، نوزده سال است [۷۵۷].

و دعای مشهور شیعه‌ها که برای مهدی با آن دعا میکنند، تأیید کنندهی این مطلب است که در پایان آن میگویند:

[اللهمّ صلّ علی ولاة أمره والأئمة من بعده وبلغهم آمالهم، وزد في حالهم، وأعز نصرهم، وتمم لهم ما أسندت إليهم من أمرك لهم، وثبت دعاتهم، واجعلنا لهم أعواناً وعلى دينك‏ أنصاراً].

(خدایا، درود بفرست بر والیان امر و ائمهی بعد از او، و آنها را به آرمان‌های‌شان نایل گردان، عمرشان را افزون گردان، پیروزی آنها را عزت بخش، تمام گردان امری را که بر ایشان وا گذاشتهای، دعوتگرانشان را ثابت قدم گردان، ما را یاوران او قرار ده، و مارا از یاری‌دهندگان او بر دین خود قرار ده [۷۵۸].

و در پایان روایتی را میآوریم که محدث قوم، نعمت الله جزایری، از جعفر نقل کرده است که گفت:

(وقتی که شیطان گفت:

﴿قَالَ رَبِّ فَأَنظِرۡنِيٓ إِلَىٰ يَوۡمِ يُبۡعَثُونَ٣٦ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ ٱلۡمُنظَرِينَ٣٧ إِلَىٰ يَوۡمِ ٱلۡوَقۡتِ ٱلۡمَعۡلُومِ٣٨[الحجر: ۳۶-۳۸].

«پروردگارا! اکنون که چنین است مرا تا روزی مهلت ده که در آن (مردمان بعد از مرگشان مجدّدا) زنده می‌گردند.‏ فرمود: هم اینک تو از مهلت یافتگانی.‏ تا روز وقت معینی».

پس شیطان همراه باهمه‏ی نیروها و هوادارانش از روزی که خدا آدم را آفرید تا روز معلوم بیرون می‌آید، و آخرین روز بازگشت است که امیر المؤمنین در آن رجعت می‏نماید. راوی حدیث سؤال کرد: امیرالمؤمنین چند بار رجعت می‏نماید؟ گفت: او چندین بار رجعت و بازگشت دارد، و هر امامی در هر دوره‏ای که باشد، مؤمنین زمانش با او رجعت می‏نمایند و کافران آن زمان هم رجعت می‏کنند تا آن مؤمنان بر آن کافران مسلط گردند و از آنها انتقام بگیرند، وقتی که روز معلوم فرا رسید امیرالمؤمنین با اصحاب خود ظاهر می‏گردد و شیطان هم با یاران خود ظاهر می‏شود، و دو سپاه بر رود فرات با هم درگیر شده در جایی به نام «روحاء»، نزدیک به کوفه، و جنگی بین آنها در می‏گیرد که از ابتدای جهان تا کنون چنین جنگی واقع نشده است، گویی من اصحاب امیر المؤمنین را می‏بینم که شکست خورده بر می‏گردند تا این که پایشان به دجله می‏رسد، در این هنگام، خداوند ابری را می‏فرستد که پر از فرشته است و رسول خداجدر جلو آنها است، و رمحی از نور را در دست دارد، و همین که شیطان او را می‏بیند، فرار می‏کند و یاران و هوادارانش می‏گویند: کجا فرار می‏کنی درحالی که تو پیروز هستی؟ می‏گوید: من چیزی می‌بینم که شما نمی‌بینید، من از انتقام پروردگارم می‏ترسم، اما رسول خدا به او می‏رسد و با رمح، بین شانه هایش ضربه می‏زند پس او و لشکریانش با آن ضربه به هلاکت می‏رسند. در این موقع است که خدا با اخلاص، پرستش می‌شود و کفر و شرک برداشته می‏شوند. و امیر المؤمنین چهار هزار سال دنیا را در تصرف خود می‌گیرد و در هر سال از نسل هر یک از شیعیانش هزار فرزند به دنیا می‌آید. و آنگاه دو بُستان نزد مسجد کوفه پدیدار می‌آیند- که خدا در باره‏ی آن فرموده است:

﴿مُدۡهَآمَّتَانِ٦٤[الرحمن: ۶۴].

«از [شدت] سبزى سیه‏گون مى‏نماید». آنقدر گسترش می‌یابد که جز خدا کسی نمی‌داند [۷۵۹].

این قطرهای از دریای عقاید خرافی و واهی این قوم بود که انتخاب و بیان کردیم. و کتاب‌های فراوان و مستقلی در این باره وجود دارد.

[۷۵۳] بحار الأنوار، مجلسی (ج۱۳ص: ۲۱۳). [۷۵۴] الأنوار النعمانیة، جزایری (ج۲ ص: ۹۹). [۷۵۵] بحارالأنوار (ج۱۳ ص:۱۳۷). [۷۵۶] الغیبة، طوسی (ص: ۲۸۵). [۷۵۷] الغیبة، نعمانی (ص: ۳۳۲). [۷۵۸] مفاتیح الجنان، (ص: ۵۴۲). [۷۵۹] الأنوار النعمانیة، جزایری (ج۲ ص: ۱۰۲- ۱۰۱).