مبحث اول: خبر متواتر
۱- تعریف متواتر:
الف) تعریف لغوی: واژهی «متواتر»، اسم فاعل و اشتقاق یافته از «تواتر»، به معنی: «پی در پی شدن، پشت سر هم آمدن، پیاپی رسیدن و پیاپی بودن» میباشد. میگویی: «تواتر المطر»، یعنی باران پشت سر هم آمد و پیاپی رسید.
ب) تعریف اصطلاحی: «متواتر» عبارت از روایتِ گروه زیادی است که تبانی آنها بر دروغ سازی عادتاً [و عقلاً] محال است. [به عبارت دیگر، از نظر اصولی، خبر متواتر: خبری است که جماعتی دهند و چنان باشد که نتوان گفت آن جماعت بر جعل این خبر مواضعه کردهاند].
توضیح تعریف «متواتر» این که: متواتر، حدیث یا خبری است که در هر طبقه از طبقاتِ سند آن [از صحابه، تابعین و اتباع تابعین تا آخر]، تعداد زیادی از روایتکنندگان، آن را روایت کرده باشند به طوری که عقل، عادتاً حکم میکند [که به خاطر تعداد زیاد روایت کنندگان] تبانی آنها بر دروغسازی و جعل این خبر، محال و غیرممکن باشد.
۲- شرایط خبر متواتر:
از شرح و توضیح تعریفِ [خبر متواتر] آشکار و روشن میشود که تواتر خبر با چهار شرط، تحقق پیدا میکند که عبارتند از:
الف) تعداد زیادی از روایتکنندگانِ حدیث، به روایت آن پرداخته باشند. و در کمترین میزان کثرتِ [تعداد روایتکنندگان در میان علماء و صاحبنظران و حدیثشناسان] اختلاف وجود دارد و بنا به قول برگزیده و مختار، کمترین میزانِ کثرت، ده نفر است. [۱۵]
ب) کثرتِ روایت کنندگان در تمام طبقات سند [و در تمام مقاطع سلسله از اول تا آخر]، تحقق یابد.
ج) [شرایط طوری باشد که] عادتاً هماهنگ شدن آنها برای توطئهی دروغ و تبانی آنها بر جعل خبر، محال و ممتنع باشد [۱۶].
د) مُستند و منبع خبرِ روایتکنندگان، حس (شنیدن یا مشاهده کردن) باشد، [نه دلیل عقلی بر مفاد خبر]. مانند این گفتهشان که میگویند: «سَمِعْنٰا»[شنیدیم]، یا «رَأَيْنٰا»[دیدیم]، یا «لَمَسْنٰا»[لمس کردیم، حس نمودیم] و... اما اگر مُستندِ خبر روایتکنندگان، مسائل عقلی و فکری [و صفات درونی و حالات روانی] باشد، مانند: حادث بودن عالَم؛ در آن هنگام، خبر، «متواتر» نامیده نمیشود.
۳- حکم خبر متواتر:
خبر متواتر، دالّ بر علم ضروری، یعنی علم قطعی و یقینی و مسلّم و جازمی است که انسان را وادار به تصدیقِ قاطع و مسلّم، و تأیید جازم و بیچون و چرا میگرداند؛ همانند کسی که خودِ خودش [نه کسی دیگر]، موضوع را [از نزدیک] مشاهده نموده باشد به طوری که هیچ گونه شک و تردیدی در تصدیق و باورش نداشته باشد، همچنین خبر متواتر، مفید علم به مضمون قطعی و مسلّم آن است.
از این رو، کلّ خبر متواتر [متن و سند و احوال راویان و تعدیل و توثیق آنها] مقبول و پذیرفتنی و مورد تأیید و قابل قبول است و نیازی به تحقیق و بررسی از احوال روایت کنندگان آن نیست.
۴- اقسام خبر متواتر:
خبر متواتر به دو قسم، تقسیم میشود که عبارتند از: متواتر لفظی و متواتر معنوی.
الف) متواتر لفظی: عبارت است از: «ما تواتر لفظه ومعناه»؛ یعنی: خبری که هم در لفظش متواتر باشد و هم در معنی. [به عبارتی دیگر، متواتر لفظی: خبری است که همهی روایت کنندگان خبر، هم در لفظ و هم در معنی با هم دیگر، متفق باشند، و همه مضمون آن را به یک لفظ و معنی، نقل کرده باشند]. همانند حدیث «مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأ مَقْعَدَهُ مِنَ النّارِ»؛ که هفتاد و اندی صحابه [و در میان آنها عشرهی مبشره] این حدیث را از پیامبر جروایت کردهاند [۱۷].
ب) متواتر معنوی: عبارت است از: «ما تواتر معناه دون لفظه»؛یعنی: خبری که در معنایش متواتر باشد، ولی در لفظش متواتر نباشد. [به عبارت دیگر، مضمون چند حدیث یکی، ولی قالب الفاظ آنها متفاوت باشد. یعنی روایت کنندگان خبر، در معنی با هم متفقاند ولی در لفظ با یکدیگر اختلاف دارند].
همانند احادیث رفع یدین در دعا؛ که براستی در حدود یکصد حدیث از پیامبر جوارد شده که در هر حدیث از آنها آمده که پیامبر جدستان خویش را در دعا بلند نموده است؛ ولی این بلندکردن دستها در موضوعات و قضایای مختلف و گوناگونی بوده است که هر قضیه از آن [به طور مستقل و جداگانه] به حد تواتر نرسیده است، و یک قدر مشترک در میان تمام آنها مورد توافق [همهی راویان] است، و آن بلند کردن دستها در موقع دعا است که تواتر آن به اعتبار مجموع طُرقِ اخبار است [و بلند کردن دستها، مفاد مشترک جمعی از اخبار و روایات است که تمام آنها در یک امر کلّی و قدر مشترک - یعنی بلند کردن دستها - متفق هستند و تنها جزئیات و موضوعات آنها مورد اختلاف راویان گردیده است]. [۱۸]
۵- وجود خبر متواتر:
[در گنجینهی روایات و احادیث] میزان قابل ملاحظهای از احادیث متواتر وجود دارد که از جملهی آنها میتوان به حدیث «حوض»، و حدیث «مسح بر خفّین»، و حدیث «رفع یدین در نماز»، و حدیث «نضّر الله امرأ [سمع مقالتي]»، و تعداد زیادی دیگر از احادیث اشاره کرد. [همانند اخبار و احادیثی که دربارهی شمارهی نمازها و تعداد رکعتهای آنها و همچنین وضو و اذان و تعداد طواف و سعی و مسائلی از این قبیل که بیش از یکصد هزار صحابی آنها را به همین شکل در عمل پیامبر جمشاهده کردهاند و بیش از چند صد هزار تابعی نیز آنها را از قول و عمل اصحاب نقل کردهاند؛ و به همین منوال تا عصر حاضر تواتر معنوی در این مسائل و در صدها مسائل دیگر به این صورت، تحقق یافته است که به عنوان مثال عموماً بر این قدر مشترک اتفاق دارند که نماز ظهر در اوایل نصف دوم روز و با شستن اعضای وضو و توجه به کعبه و چهار رکعت، انجام داده میشود و تنها در جزئیات این مسائل - در الفاظ - اختلاف دارند [تواتر معنوی]، و نیز نمونهی احادیث متواتر لفظی را میتوان در این احادیث جستجو کرد: حدیث «من كذب عليّ متعمداً فليتبوا مقعده من النار» که صد صحابی این حدیث راروایت کردهاند، و حدیث «إنّما الأعمال بالنيات»، و حدیث «نزّل القرآن على سبعة أحرف»، و حدیث «من بنى لله مسجداً، بنى الله له بيتاً في الجنة»].
ولی با وجود این، اگر ما به تعداد احادیث آحاد، توجه و دقت بکنیم، حتماً ملاحظه خواهیم کرد که احادیث متواتر به نسبت احادیث آحاد، بسیار اندک است.
۶- مشهورترین کتابهایی که در عرصهی تدوین و گردآوری احادیث و اخبار متواتر، نگاشته شدهاند:
علماء و اندیشمندان اسلامی، به تدوین و گردآوری احادیث و اخبار متواتر اهتمام ورزیدهاند و توجه کردهاند، و آنها را در کتابی مستقل و جداگانه به رشتهی تحریر درآوردهاند، تا برای دانشجویان و دانشپژوهان، مراجعه بدانها سهل و آسان باشد؛ از جملهی این کتابها میتوان بدینها اشاره نمود:
الف) «الازهار المتناثرة في الاخبار المتواترة»، تألیف سیوطی. این کتاب بر مبنای ابواب، مرتّب و ساماندهی شده است.
ب) «قطب الازهار»: این کتاب نیز نگارش یافتهی سیوطی، و مختصر کتاب سابق [«الازهار المتناثرة فی الاخبار المتواترة»] میباشد.
ج) «نظم المتناثر في الحديث المتواتر»، تألیف محمد بن جعفر کتانی [که تعداد احادیث متواتر - متواتر معنوی - را پانصد حدیث به شمار آورده است].
***
[۱۵] تدریب الراوی، ج ۲، ص ۱۷۷. [۱۶] و این قضیه مانند آن است که روایت کنندگان از شهرهای مختلف، از طبقههای مختلف، دستههای متفاوت و مذاهب گوناگون و آنچه شبیه اینها است باشند. بنابراین، گاهی اوقات تعداد خبر دهندگان زیاد است، ولی برای خبر حکم متواتر ثابت نمیشود، و گاهی نیز تعداد خبردهندگان به طور نسبی کم است و برای خبر حکم متواتر ثابت میگردد؛ و این قضیه براساس حالات روایت کنندگان است. (توضیح اینکه: تواتر خبرها یک امر نسبی است و نسبت به زمانها و مکانها و افرادو اقوام و دستهها و گروهها، فرق میکند. بنابراین ممکن است خبری در زمانی و برای عدهای متواتر باشد و در زمان دیگر برای جمعی دیگر آحاد باشد. زیرا که علّت پیدایش هر پدیدهای [از جمله یقین به خبر] دو چیز است: یکی «وجود مقتضی» و دیگری «رفع مانع». و چون شرایط خبر متواتر عنوان مقتضی دارند بنابراین در مواردی که این شرایط به وجود آمدند اما مانع رفع نشده بود (مانند شق القمر، که در نظر فلاسفه محال است و مانع صدق خبر است)، بدیهی است که یقین به خبر برای آنها حاصل نخواهد شد و در نتیجه این خبر نسبت به آنها متواتر نیست بلکه خبر مشهور به شمار میآید. [مترجم]) [۱۷] طبق تحقیقات شیخ سیوطی و علامه قاسمی و علامه احمد شاکری و ابن حجر عسقلانی و عدهای دیگر از دانشمندان، نمونهی احادیث متواتر لفظی، عبارتند از: ۱) «مَنْ كَذَبَ عَلَيَّ مُتَعَمِّداً فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النّارِ» ۲) «من بنى لله مسجداً بنى الله له بيتاً في الجنة» ۳) «نزل القرآن على سبعة أحرف» ۴) «نضّر الله امرأ سمع مقالتي» ۵) «إنّما الأعمال بالنيات» ۶) «البيّنة على المدّعي واليمين على من أنكر». و برخی از علماء و اندیشمندان اسلامی نیز تواتر لفظی را در هیچ حدیثی ثابت نمیدانند و فقط حدیث «من كذب عليّ...» را متواتر میدانند که هفتاد و چند تن از صحابه به روایت آن پرداختهاند. [مترجم] [۱۸] تدریب الراوی، ج ۲، ص ۱۸۰.