مبحث دوّم: آداب طالب حدیث [حدیث پژوه]
۱- پیشگفتار:
مقصود از «آداب طالب حدیث»، اموری است که برای شخص حدیث پژوه مناسب و زیبنده است که خویشتن را بدانها از قبیل: آداب و رفتارهای والا و پسندیده و اخلاق اصیلی که متناسب با شرافت علمی که در طلب آن است [= حدیث رسول خدا ج]، آراسته و متّصف بگرداند. و در برخی از این آداب، حدیث پژوه با محدث در متصف شدن بدانها مشترک است، و در برخی از آنها نیز تنها و منفرد است.
۲- آدابی که حدیث پژوه در متّصف شدن بدانها، با فرد محدّث، مشترک است:
الف) تصحیح و خالص نمودن نیت برای خداوندﻷ، در راستای تحصیل و فراگیری حدیث.
ب) برحذر بودن از اینکه هدفش از تحصیل و فراگیری حدیث، رسیدن به اهداف و اغراض دنیایی باشد. ابوداود و ابن ماجه از ابوهریرهسنقل کردهاند که پیامبر جفرموده است: «من تعلم علماً مما يبتغي به وجه الله تعالى، لايتعلّمه إلاّ ليصيب به غرضاً من الدنيا، لم يجد عرف الجنة يوم القيامة»؛ «کسی که علوم و معارف اسلامی و الهی را به خاطر به دست آوردن اغراض دنیوی و اهداف نفسانی و امراض شخصی میآموزد، در روز قیامت، بوی بهشت به مشامش نخواهد رسید».
ج) عمل بدانچه از احادیث و روایات میشنود.
۳- آدابی که حدیث پژوه، در متّصف شدن بدانها، تنها و منفرد است:
الف) برای اینکه [به نحو احسن] به ضبط و درک حدیث بپردازد، از خداوند متعال، توفیق و موافقت گردانیدن اسباب برای تحصیل حدیث، نشان دادن راه راست و درست، سهل و آسان گرداندن کار و مساعدت و یاری رساندن را تقاضا و درخواست نماید.
ب) خود را وقف تحصیل و فراگیری حدیث کند و در این راستا از هیچ تلاش و کوششی دریغ نورزد و در این زمینه تمام سعی و توانش را به کار برد و هرگز از پای ننشیند و هرچه در توان دارد به کار گیرد.
ج) نخست، به سماع حدیث از شیوخ و اساتیدی بپردازد که از نظر «اسناد»، «علم و دانش» و «تدین و پرهیزگاری» از زمرهی برترین و مطلوبترین اساتید شهرش باشند.
د) اینکه احترام و بزرگداشت استاد و کسی که حدیث را از او سماع میکند، داشته باشد؛ چرا که احترام بدو، تجلیل و بزرگداشت علم و سبب انتفاع و بهرهبرداری از علم و دانش میشود
و حدیث پژوه، هماره باید در جستجوی جلب رضایت و خشنودی استاد و شیخ خویش باشد [و احیاناً] اگر از ناحیهی استاد، جفا و بیمهری دید، صبر و بردباری و تحمّل و شکیبایی پیشه کند.
هـ) در صورتی که به فواید و نکاتی [ارزنده و سودمند] دست یافت، دیگر همکلاسیها و برادران حدیث پژوه خویش را نیز از آنها باخبر و آگاه بگرداند و آنها را به این فواید ارشاد و راهنمایی بنماید، و در این زمینه پنهان کاری نکند و آنها را از ایشان کتمان و نهان نگرداند؛ چرا که کتمانِ نکات علمی از حدیثپژوهان و طلّاب، کاری در خورِ ملامت و سرزنش و نکوهش و توبیخ است که فقط طلّابِ خسیس و حقیر و نادان و بیخرد، بدان دست مییازند [و طلاب و حدیث پژوهانی که آراسته و مزین به آداب و رفتارهای پسندیدهی اسلامی و اصالتهای اخلاقی هستند، به هیچ وجه به کتمان مسائل علمی، مبادرت نمیورزند. چرا که آنها به خوبی میدانند که] هدف از تحصیل و فراگیری علم و دانش، نشر و پخش آن است.
و) اینکه حیا و شرم و تکبر وغرور او را از تلاش و کوشش در راستای سماع و تحصیل [حدیث]، و از آموزش و فراگیری علم و دانش بازندارد؛ گر چه سماع و تحصیل و فراگیری علم و دانش از فردی پائینتر از او - از نظر سنّی یا منزلت و رتبه - باشد.
ز) اینطور نباشد که فقط به سماع و کتابت حدیث اکتفا و بسنده نماید، بدون اینکه به فکر معرفت و شناخت و فهم و درک آن باشد [بلکه بر او لازم است که هم به سماع و کتابت حدیث بپردازد و هم در عرصهی فهم و درک آن، از هیچ کوشش و تلاشی دریغ نورزد، تا از آن کسانی نباشد] که خویشتن را برای بدست آوردن هیچ، به سختی و مشقت میاندازند و زحمتها و خستگیهای آنها، بیفایده و بیثمر و بینتیجه و بیهوده هستند.
ح) [برای طالب حدیث، زیبنده و مناسب است که در «سماع» - شنیدن حدیث - «ضبط» - کتابت و نوشتن حدیث - و «درک و فهم آن»، در مورد کتابهای مختلفِ حدیثی، اینگونه عمل کند:]
- نخست به سماع، ضبط و درک و فهم صحیح بخاری و صحیح مسلم بپردازد.
- پس از آن به سماع، ضبط و درک و فهم سنن ابوداود، ترمذی و نسایی بپردازد.
- بعد از آن، به سماع، ضبط و درک و فهم «سنن الکبری» علامه بیهقی همت گمارد.
- و پس از آن، بر مبنای ضرورت و نیاز، به مسانید و جوامع، مانند مسند احمد وموطأ مالك مراجعه کند. و از میان کتابهای علل [در صورت نیاز و ضرورت] به «علل» دار قطنی؛ و از میان کتابهای «اسماء» به «التاريخ الكبير»، تألیف بخاری، و «الجرح والتعديل»، تألیف ابن ابی حاتم؛ و از میان کتابهای «ضبط اسماء»، به کتاب ابن ماکولا، و از میان کتابهای «غریب الحدیث» به کتاب «النهاية» تألیف ابن اثیر، مراجعه نماید.