۹- معرفة الوحدان [شناخت راویانی که فقط یکنفر حدیثی را از آنها روایت نموده است]
۱- تعریف «وُحدان»:
الف) تعریف لغوی: «وُحدان» [به ضم واو]، جمع «واحد» [یک، یکی، یکتا] است.
ب) تعریف اصطلاحی: «وحدان» عبارت است از: «هم الرواة الذين لم يرو عن كل واحدٍ منهم إلا راوٍ واحدٍ»؛ «راویانی که فقط یک نفر، حدیثی را از آنها روایت کرده باشد [۳۶۵]».
۲- فایدهی شناخت «وحدان»:
فایدهی شناخت راویانی که فقط یک نفر، حدیث را از آنها روایت کرده است [وُحدان]، این است که در این صورت، فرد «مجهول العین» [۳۶۶]شناخته میشود؛ و در صورتی که وی «صحابی» نباشد، روایتش رد میگردد.
۳- مثالها و نمونههایی برای «وحدان»:
الف) وحدان از میان صحابه: «عروة بن مُضرِّس» که غیر از شعبی، کسی از او روایت نکرده، و «مسیب بن حَزْن»، که غیر از پسرش «سعید»، کسی دیگر از او روایت ننموده است.
ب) وحدان از میان تابعین: «ابوالعُشَراء» که غیر از حماد بن سلمه، کسی از او روایت نکرده است.
۴- آیا شیخان [بخاری و مسلم] در صحیح خویش، حدیث «وُحدان» [کسانی را که غیر از یک نفر کسی از آنها روایت نکرده] را آوردهاند؟:
الف) حاکم در «المدخل» گفته که بخاری و مسلم در صحیح خویش، از احادیث این نوع از راویان [کسانی که به جز از یک نفر، کسی دیگر از آنها روایت نکرده]، چیزی را نیاوردهاند.
ب) ولی جمهور محدثین گفتهاند: در صحیح بخاری و صحیح مسلم، احادیث زیادی از «وُحدان» [راویانی که فقط یک نفر از آنها روایت نموده است]، آن هم از میان صحابه وجود دارد که برخی از آنها عبارتند از:
۱- حدیث «مسیب» پیرامون وفات ابوطالب، که مسلم و بخاری آن را روایت نمودهاند.
۲- حدیث «قیس بن ابی حازم» از «مرداس اسلمی» که از وی چنین نقل نموده است: «يذهب الصالحون الأول فالأول»؛ و غیر از «قیس ابن ابی حازم»، کسی دیگر این حدیث را از «مرداس اسلمی» روایت نکرده است. و این حدیث را بخاری نقل کرده است.
۵- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی «وحدان»، تألیف شدهاند:
از مشهورترین کتابهایی که در زمینهی «وحدان» [راویانی که فقط یک نفر، حدیثی را از آنها روایت نموده است] به رشتهی تحریر و نگارش درآمدهاند، میتوان به کتاب «المنفردات والوحدان»، تألیف امام مسلم، اشاره کرد.
[۳۶۵] «راوی وُحدان»، راویای است که دارای نام و نشان مشخصی باشد و به آن نام و نشان هم ذکر شده باشد، اما از کسانی باشد که به ندرت حدیثی را روایت کرده است و فقط یک نفر حدیثی را از او روایت نموده است. و محدثین برای معرفی کردن آنها، کتابهایی تحت عنوان «وحدان» تألیف کردهاند و این اشخاص را «مجهول العين» مینامند؛ و اگر دو نفر یا بیشتر از آنها روایت کنند اما در مورد موثوق بودن آنها سکوت کرده باشند، آنها را «مجهول الحال» یا «مستور» مینامند. [مترجم] [۳۶۶] فرد مجهول العین، همان «وحدان» است که در نزد اهل حدیث به راویای گفته میشود که علماء او را نشناخته باشند و حدیث او جز از جهت یک راوی، شناخته شده نباشد [یعنی جز یک راوی، کسی از او روایت نکرده باشد]. «مترجم»