درآمدی بر علوم حدیث

فهرست کتاب

۱۹- معرفة الموالي من الرواة والعلماء [شناخت موالی از میان راویان و علماء]

۱۹- معرفة الموالي من الرواة والعلماء [شناخت موالی از میان راویان و علماء]

۱- تعریف «موالی»:

الف) تعریف لغوی: «موالی» جمع «مولی» است. و واژه‌ی «مولی» از اضداد است که هم بر «مالک» [سید، آقا، ارباب] استعمال می‌شود و هم بر «عبد» [= برده] و هم بر «مُعتِق» [= آزاد کننده‌ی برده] و هم بر «مُعتَق» [برده‌ی آزاد شده]. [۳۷۱]، [۳۷۲]

ب) تعریف اصطلاحی: «مولی» به یکی از این سه معنی استعمال شده است:

• شخص محالَف [= شخص هم پیمان].

• مُعتَق [= برده‌ی آزاد شده].

• کسی که به دست دیگری اسلام آورده باشد.

۲- انواع موالی:

موالی بر سه نوع است که عبارتند از:

الف) «مولى الحِلف» [هم پیمانی]: مثل امام مالک بن انس اصبحی تیمی [صاحب کتاب موطأ]؛ که از تیره‌ی «اصبحی» و هم‌پیمان قبیله‌ی تیم می‌باشد. بدین خاطر که قومش «اصبح» با قبیله‌ی تیم که از قریش است، هم پیمان می‌باشند [از این رو به او تیمی نیز گفته‌اند].

ب) «مولى العتاقة» [که مالکِ برده، پس از آزاد ساختن وی، بر او ولاء عتق و آزاد کردن دارد و در شرع مقدس اسلام، احکامی بر آن جاری است]؛ مثل «ابوالبختری طایی» تابعی، که نامش: «سعید بن فیروز» و مولای قبیله‌ی «طی» می‌باشد؛ زیرا که مالکش از قبیله‌ی طی بود که او را آزاد ساخت.

ج) «مولى الإسلام»: مثل محمد بن اسماعیل بخاری جُعفی؛ که چون جدش «مغیره»، مجوسی و آتش‌پرست بود و به دست «يمان بن أخنس الجعفي» اسلام آورده، وی را «بخاری جُعفی» گفتند و او را بدان منسوب کردند.

۳- برخی از فواید شناخت موالی:

[برخی از فواید شناخت موالی عبارتند از:] ایمن شدن از التباس و ابهام و اختلال و سردرگمی، و شناخت راویانی که به قبیله‌ای منسوب می‌شوند که آیا آن‌ها از لحاظ نسب بدان قبیله، نسبت داده شده‌اند، یا از طریق ولاء.

از این رو [با شناخت موالی] می‌توان در بین راویانی که در اسم آن‌ها اتفاق است، جدایی انداخت و تفکیک قائل شد، و راویانی که از لحاظ نسب بدان قبیله منسوب‌اند از راویانی که از طریق ولاء بدان منسوب‌اند، جدا کرد و آن‌ها را متمایز ساخت.

۴- مشهورترین کتاب‌هایی که در زمینه‌ی «موالی» نگارش یافته‌اند:

در این زمینه، «ابوعمر کِندی»، فقط در رابطه با «مصریین» [راویان و علمای مصری]، کتابی را به رشته‌ی تحریر درآورده است.

[۳۷۱] نگا: القاموس، ج۴، ص ۴۰۴. [۳۷۲] واژه‌ی «مولى» در لغت به این معانی به کار برده شده است: مالک، سید، آقا، ارباب، برده، آزاد کننده‌ی برده، برده‌ی آزاد شده، ولی نعمت، نعمت دهنده، نعمت یافته، نعمت داده شده، دوست‌دار، دوست، هم پیمان، همسایه، مهمان، شریک، پسر، پسرعمو، خواهرزاده، عمو، داماد، نزدیک، قریب، خویشاوند، پیرو، تابع. [مترجم]