۱۲- معرفة أسماء من اشتهروا بكناهم [شناخت نامهای راویانی که با کنیه شهرت پیدا کردهاند]
۱- مراد از «شناخت نامهای راویانی که با کنیه شهرت یافتهاند» چیست؟
هدف از مطرحکردن این بحث، این است که ما به جستجو و تحقیق نامهای راویانی بپردازیم که با کنیهی خویش شهرت پیدا کردهاند، تا بدین وسیله نامهای غیرمشهور هریک از آنها [از نامهای مشهور آنها] را بشناسیم و بدانها اطلاع و آگاهی پیدا نمائیم.
۲- برخی از فواید شناخت «نامهای راویانی که با کنیه شهرت پیدا کردهاند»:
فایدهی شناخت «نامهای راویانی که با کنیه شهرت یافتهاند» این است که یک نفر به جای دو شخص، گمان نشود. به دلیل اینکه چه بسا اتفاق میافتد که این شخص، در وقتی با نام غیرمشهور خویش در جایی ذکر شود و در وقتی دیگر با کنیهای که بدان شهرت یافته ذکر گردد؛ و بدین گونه شخصی که بدین قضیه واقف نیست و بدان آگاهی و آشنایی ندارد، از اصل قضیه پرت شود و کار بر او مشتبه و مشکوک و شبههانگیز و پیچیده گردد و تصور نماید که این نامِ غیرمشهور و این کنیهی مشهور، از آنِ دو نفر متفاوت و مجزّا است، حال آنکه هر دو، نام و کنیهی یک شخص است.
۳- نحوهی تألیف و تصنیف کتاب، در زمینهی «راویانی که با کنیهی خویش شهرت یافتهاند»:
نویسندهای که دست به تألیف در زمینهی تدوین و نگارش «راویانی که با کنیهی خویش مشهورند» میزند، کتابش را بر مبنای ترتیب حروف الفباء، مرتب و طبقهبندی و کلاسه و ساماندهی مینماید، و پس از آن به ذکر نامهای راویانی که با کنیهی خویش شهرت یافتهاند میپردازد. به عنوان مثال: در باب «همزه» [أ] به ذکر «ابااسحاق» میپردازد، و پس از آن به بیان نام راوی که با کنیهاش [ابااسحاق] مشهور است، میپردازد؛ و در باب «باء» به ذکر «ابا بشر» میپردازد و پس از آن به بیان نام راوی که با کنیهاش [ابابشر] شهرت یافته، میپردازد و...
۴- اقسام «راویانی که با کنیهی خویش مشهورند»، و مثالهایی برای آنها:
الف) راویانی که اسم آنها، کنیهی آنها است. [یعنی اسم و کنیهی آنها یکی است] و به جز کنیه، اسمی دیگر ندارند، مانند: «ابیبلال اشعری» که اسم و کنیهاش، یکی است [و از «شریک» حدیث روایت نموده است. و مانند: «ابیحصین» که از ابیحاتم رازی روایت کرده است و هر دوی آنها گفتهاند که چیزی به نام «اسم» نداریم و اسم و کنیهی ما یکی است].
ب) راویانی که با کنیهی خویش، مشهور شده باشند، و دانسته نشود که آیا برایشان اسمی است یا خیر؟ مانند: «ابیاناس» که از زمرهی صحابهی پیامبر گرامی اسلام جمیباشد.
ج) راویانی که ملقّب به کنیهی خویش باشند، و برایشان اسم و کنیهای غیر از آن باشد؛ مانند: «ابوتراب»؛ که لقب علی بن ابی طالبساست، و کنیهی وی نیز «ابوالحسن» میباشد.
د) راویانی که دارای دو کنیه یا بیشتر باشند؛ مانند: «ابن جُریج» که دو تا کنیه دارد، یکی: «ابوالولید» و دیگری «ابوخالد».
هـ) راویانی که [در اسم آنها اتفاق وجود دارد ولی] کنیهی آنها مورد اختلاف است؛ مانند: «اسامة بن زيد» [که در اسم او اختلاف نیست، ولی در کنیهی او اختلاف هست، از این رو] برخی «ابومحمد» و برخی «ابوعبدالله» و برخی هم «ابوخارجه» گفتهاند.
و) راویانی که در کنیهی آنها اختلافی وجود نداشته باشد و با کنیهشان شناخته شده و مشهور باشند، ولی اسم آنها مورد اختلاف باشد؛ مانند: «ابوهریره» که در اسم او و نام پدرش اختلاف وجود دارد و در این زمینه سه قول نقل شده که مشهورترین آنها این است که اسم او «عبدالرحمن»، و نام پدرش «صخر» است. [«عبدالرحمن بن صخر»]
ز) راویانی که اسم و کنیهی آنها مورد اختلاف باشد؛ مانند: «سفینة». [در اسمش اختلاف است، از این رو] برخی «عُمَیر»، و برخی «صالح» و برخی هم «مِهران» گفتهاند. [و در کنیهاش نیز اختلاف وجود دارد، به گونهای که] برخی «أبوعبدالرحمن» و برخی هم «أبوالبختري» گفتهاند.
ح) راویانی که هم با اسم و هم با کنیه، شناخته شده و مشهور باشند؛ مانند: «أبوعبدالله، سفيان ثوري»، «ابوعبدالله مالک»، «أبوعبدالله محمد بن ادريس شافعی»، «ابوعبدالله أحمد بن حنبل» و «أبوحنيفه نعمان بن ثابت». [تمام این بزرگان، هم با اسم خویش شناخته شده و مشهورند و هم با کنیهشان].
ط) راویانی که با کنیهی خویش شهرت یافته باشند، و با این وجود، اسم آنها نیز شناخته شده باشد؛ مانند: «ابو ادریس خولانی» که نامش «عائِذ بالله» است.
ی) راویانی که با اسم خویش شهرت یافته باشند، و با این وجود، کنیهی آنها نیز شناخته شده باشد؛ مانند: «طلحة بن عبيدالله تيمي»، «عبدالرحمن بن عوف»، و «حسن بن علي بن أبي طالب»، که کنیهی تمامی آنها «أبومحمد» است.
۵- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی تدوین و نگارش «راویانی که با کنیهی خویش شهرت یافتهاند»، تألیف شدهاند:
علماء و صاحبنظران اسلامی در این زمینه، کتابهای زیادی را به رشتهی تحریر درآوردهاند؛ و از جملهی کسانی که در این راستا دست به قلم بردهاند و در این عرصه قلمفرسایی نمودهاند، میتوان به «علی بن مدینی»، «مسلم» و «نسایی» اشاره کرد. و از مشهورترین کتابهایی که در این زمینه به زیور چاپ آراسته شدهاند، میتوان کتاب «الكُنى والأسماء»، تألیف «دولابی ابی بشر محمد بن احمد» (متوفی ۳۱۰ ه. ق) را نام برد.