مبحث اول: کیفیت و نحوهی سماع و تحمل حدیث، و نوع ضبط آن
۱- پیش درآمد:
مراد از «کیفیت و نحوهی سماع حدیث»: این است که لوازم و ضروریات و خواستها و شرایط کسی را بیان دارد که میخواهد به سماع روایت از اساتید، و تحمّل و دریافت آن بپردازد تا در آینده آن را به دیگری برساند. و این همانند شرط قرار دادن - وجوبی یا استحبابی - سنّ معین [برای راوی] میباشد.
و مراد از «تحمّل حدیث»: بیان طرق تحصیل و دریافت حدیث از اساتید و شیوخ است. و مراد از «بیان ضبط حدیث»: این است که نحوه و نوعِ ضبط طالب [حدیث پژوه] را اینگونه بیان میدارد که ضبط و اتقان وی در فراگیری و دریافت روایت از استادش، چگونه و به چه نحوی است؛ آیا ضبط و اتقانش در درجهای هست که وی را در خورِ نقل کردن روایت برای دیگران به شکلی بگرداند که بتوان به روایت او اعتماد و اطمینان کرد [یا خیر]؟
علمای مصطلح [الحدیث] به این نوع از علوم حدیث [= نحوهی سماع و تحمّل حدیث و نوع ضبط آن]، توجه و اهتمام ورزیدهاند، و برای آن قواعد و ضوابط و قوانین و شرایطی دقیق و مطمئن و شگفتآور و شکوهمند، وضع نمودهاند و میان طرق تحمل و دریافت حدیث، تفاوت و فرق قائل شدهاند و آنها را به مراتبی که برخی از برخی دیگری قویترند، ساماندهی و مرتب نمودهاند. و این قضیه بیانگر انگشت گذاردن و تأکید داشتن آنها بر توجّه و عنایت به احادیث و روایات رسول گرامی اسلام جو حُسن نقل و انتقال آنها از شخصی به شخص دیگر است؛ و این توجه و عنایتِ ویژه بدان جهت است تا مسلمان به نحوهی رسیدن حدیث به خود، اطمینان و اعتماد پیدا کند و مطمئن و متقاعد شود که این «نحوهی رسیدن حدیث بدو»، در بالاترین درجهی سلامت و امنیت و راستی و درستی، و به انتها درجهی دقّت و ظرافت و صحّت و کمال است.
۲- آیا برای تحمّل و دریافت حدیث، اسلام و بلوغ شرط است؟:
طبق قول صحیح، برای تحمّل و دریافت حدیث، اسلام و بلوغ شرط نیست؛ ولی برای ادای حدیث [۲۷۰]- همچنانکه پیشتر در شرایط راوی گذشت - اسلام و بلوغ شرط است. بنابراین، روایت فرد مسلمانِ بالغ، که پیش از اسلام آوردن و یا قبل از بلوغ خویش، به تحمّل و دریافت آن پرداخته باشد، قابل قبول و پذیرفتهشدنی است؛ ولی در تحمّل حدیث قبل از بلوغ، لازم است که راوی به نسبت غیر بالغها، به سنّ تمییز و تشخیص رسیده باشد.
و برخی گفتهاند که برای تحمل و دریافت حدیث، «بلوغ» [بالغ بودن راوی] شرط است، ولی این قول، قولی به دور از صواب و حقیقت میباشد؛ چرا که مسلمانان روایاتِ صحابههای کوچک، همچون حسنسو ابنعباسبو دیگران را پذیرفتند بدون اینکه تفاوت و فرقی قائل شوند که آیا روایات را قبل از بلوغ دریافت داشتهاند یا بعد از بلوغ؟
۳- چه وقت مستحب است که سماع حدیث، آغاز شود؟:
الف) برخی گفتهاند: برای شخص مستحب است که در سی سالگی، شروع به سماع حدیث نماید. و اهل شام همین اعتقاد را دارند.
ب) و برخی گفتهاند که در بیست سالگی، شروع به سماع حدیث مستحب است. و این نظریهی اهل کوفه است.
ج) و برخی نیز گفتهاند که برای شخص مستحب است که در ده سالگی به سماع حدیث بپردازد. و این قول اهل بصره است.
د) در دورهها و زمانهای اخیر، قول درست این است که بهتر است به سماع حدیث زودتر اقدام شود، البته از زمانی که [از نظر قوانین و شرایط] سماع حدیث برای شخص، درست میشود [یعنی سنّ تمییز و تشخیص] چرا که احادیث و روایات در کتابها تدوین شده و تحریر یافته است [و دسترسی بدانها مشکل و سخت نیست].
۴- آیا برای صحتِ سماعِ شخص صغیر [کوچک]، سن و سال معینی شرط است؟:
الف) برخی از علماء، سن و سال صغیر را پنج سال معین و مشخص کردهاند. و اهل حدیث نیز همین نظریه را نصب العین و آویزهی گوش خویش قرار دادهاند و بدان عمل میکنند.
ب) و برخی از علماء گفتهاند: قول درست در صحّت سماع شخص صغیر، این است که در وی «سن تمییز و تشخیص» معتبر دانسته شود و مورد توجه قرار بگیرد. پس اگر شخص ِ صغیر [کوچک]، خطاب را درک کرد و فهمید و جواب متقابل داد، وی «مُمیز» [تمییزدهنده و تشخیصدهنده] به شمار میآید که سماعش صحیح و درست است و گرنه، سماعش صحیح نیست.
[۲۷۰] «تحمّل»: به معنی فراگیری و دریافت حدیث از شیوخ [اساتید] است. و «اداء»: به معنای روایت نمودن حدیث و آموختن آن برای حدیثپژوهان و دانشجویان میباشد.