۷- مهمل
۱- تعریف «مُهمل»:
الف) تعریف لغوی: «مُهمَل»، اسم مفعول از «اِهمال»، و به معنای «ترک» [نادیده گرفتن، فراموش کردن، از قلم انداختن، بیتوجهی کردن، غفلت و قصور، اغفال و مسامحه] است؛ گویی که راوی، نام [شخص] را رها کرده، بدون اینکه بیان نماید که مقصود وی از آن نام چه بوده است [یعنی: راوی، اسم فردی را بدون ذکر مشخصات و ویژگیهای آن رها نماید، و آن را مهمل و سربسته قرار دهد].
ب) تعریف اصطلاحی: «مهمل» عبارت است از: «أن يروي الراوي عن شخصين متفقين في الاسم فقط، أو مع اسم الأب، أو نحو ذلك، ولم يتميزا بما يخصّ كل واحدٍ منهما».
«حدیثی که راوی، آن را از دو نفر که فقط در اسم، یا در اسم و اسم پدر، یا غیر آن، متفق باشند، روایت نماید، و معلوم نباشد که مقصود کدام یک از آن دو نفر است. [چرا که راوی، مشخصات و ویژگیهای آنها را بیان نکرده است]. [۳۶۱]
۲- «اِهمال» در چه وقتی به صحّت حدیث ضرر و آسیب میرساند؟:
اگر یکی از دو راویِ حدیث [که با یکدیگر در اسم ونسبت و غیره متفق هستند]، ثقه و معتبر، و دیگری ضعیف و غیرمعتبر باشد، در این صورت، چون ما نمیدانیم که در اینجا مَرویعنه کیست [و قرائنی هم در دست نیست تا مشخص کند که مقصود کدام یک از آنها است] در این صورت، حدیث [مهمل و] ضعیف به شمار میآید. اما اگر هردو راوی، ثقه و معتبر بودند، در این صورت «اِهمالِ [راویان]» به صحّت حدیث ضرر و آسیبی نمیرساند، چرا که هریک از آنها مَرویعنه باشد، حدیث صحیح است [چون همهی آنها ثقه و معتبر، و واجد روایتِ حدیث هستند و هیچ اشکالی در چنین حدیثی پیدا نخواهد شد]. [۳۶۲]
۳- مثال برای «اهمال»:
الف) مثال برای اِهمال، در صورتی که هردو راوی ثقه و معتبر باشند: در حدیث بخاری چنین وضعی اتفاق افتاده است، چون بخاری حدیثی را از احمد - بدون اینکه به چیزی نسبت داده شود - از ابن وهب روایت کرده است؛ و معلوم نیست که مقصود از «احمد»، احمد بن صالح است، یا احمد بن عیسی؛ و هر دوی آنها افرادی ثقه و معتبر هستند [از این رو هیچ اشکالی در صحّت چنین حدیثی پیدا نخواهد شد].
ب) مثال برای اهمال در صورتی که یکی از دو راوی، ثقه و دیگری ضعیف باشد: مثل «سلیمان بن داود» و «سلیمان بن داود» که در این صورت اگر مراد از آن، «سلیمان بن داود خولانی» باشد، وی فردی ثقه و معتبر است، ولی اگر مراد «سلیمان بن داود یمامی» باشد، وی فردی ضعیف و غیرمعتبر است.
۴- فرق بین «مُهمل» و «مُبهم»:
فرق بین «مُبهم» و «مهمل» این است که در مُهمل نام کسی با «اِهمال» برده میشود؛ یعنی نامش ذکر میشود ولی در تعیین و مشخص کردنش، التباس و ابهامی وجود دارد؛ اما در مُبهم، کسی را نام نمیبرند.
۵- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی «مُهمل»، به رشتهی تحریر درآمدهاند:
از مشهورترین کتابهایی که در زمینهی تدوین و نگارش «مهمل» به رشتهی تحریر درآمدهاند، میتوان به کتاب «المُكمل في بيان المهمل»، تألیف خطیب بغدادی اشاره کرد.
[۳۶۱] به تعبیری دیگر، «مهمل» عبارت است از اینکه: راویِ یک حدیث با شخص دیگر، در نام و نشان، و یا اسم و اسم پدر و نسبت و غیره، متفق باشد و معلوم نباشد که مقصود کدام یک از آنها است. [مترجم] [۳۶۲] به هر حال، حدیثی که راوی، آن را از کسی نقل کند که با یک نفر در اسم و نسبت و غیره متفق باشد، در این صورت اگر هردو راوی، واجد شرایط و ثقه و معتبر باشند و یا قرائن نشان دهد که مقصود کدام است، و واجد شرایط هم باشد، در این صورت هیچ اشکالی در چنین حدیثی پیدا نخواهد شد. اما اگر تنها یکی از آنها واجد شرایط روایت و ثقه و معتبر بود و قرائنی هم در دست نبود که مقصود او است، در این صورت، حدیث مهمل و ضعیف به شمار میآید. [مترجم]