۱۵- معرفة النسب التي علي خلاف ظاهرها [شناخت راویانی که از حیث نسبت، غیرعادی به نظر میرسند و نسبتشان برخلاف ظاهر آنها میباشند]
۱- پیش درآمد:
عدهای از راویان و محدثان هستند که به مکان، یا غزوه، یا قبیله و یا پیشه و حرفهای [خاص] نسبت داده میشوند که ظاهر این نسبتها - که متبادر به ذهن [هر انسان] هستند - مراد نمیباشند، بلکه حقیقت امر این است که آنها به این نسبتها و صفتها به خاطر پیشامد و عارضهای که برایشان اتفاق افتاده، نسبت داده میشوند، از قبیل: فرود آمدن آنها در مکانی مخصوص، و یا مجالست و همنشینی آنها با پیشهوران و صنعتگران که به پیشه و صنعت خاصی مشغولند و امثال آن.
۲- فایدهی تحقیق و بررسی «راویانی که از حیث نسبت، غیرعادی به نظر میرسند و نسبتشان برخلاف ظاهر میباشند»:
فایده و هدف از تحقیق و بررسی این نوع از «راویان»: شناخت «عارضه و پیشامد» و یا «سبب و علتی» است که به خاطر آن، این راوی بدان نسبت داده میشود، تا از این رهگذر معلوم شود که این نسبتها، جنبهی حقیقی ندارند، بلکه به خاطر پیشامد و عارضهای خاص که برای راویان اتفاق افتاده، بدانها نسبت داده میشود.
۳- مثالها و نمونههایی برای «راویانی که از حیث نسبت، غیرعادی به نظر میرسند، و نسبتشان برخلاف ظاهر میباشند»:
الف) ابومسعود بدری: وی در جنگ بدر حضور نداشته، بلکه فقط در منطقهی «بدر» فرود آمده، از این رو به «بدر» منسوب گردید.
ب) یزید فقیر: وی فقیر و مستمند نبود، بلکه از ناحیهی ستون فقران و مهرههای پشت، دچار آسیب شده بود [از این رو، بدو «فقیر» گفتند].
ج) خالد حذّاء: وی کفّاش [حذّاء] نبود، بلکه با کفّاشها، مجالست و همنشینی داشت [از این رو به «حذّاء» مشهور گردید].
۴- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی «انساب» به رشتهی تحریر درآمدهاند:
از مشهورترین کتابهایی که در این عرصه، تدوین و نگارش یافتهاند، میتوان به کتاب «الأنساب»، تألیف سمعانی، اشاره کرد.
ابن اثیر، این کتاب را در کتابی دیگر با عنوان «اللباب في تهذيب الأنساب»، خلاصه و مختصر نموده، و سیوطی نیز به اختصار و خلاصه نمودن «تلخيص ابن الأثير»، در کتابی با عنوان «لُبّ اللباب» پرداخته است.