غریب الحدیث
۱- تعریف «غریب الحدیث»:
الف) تعریف لغوی: واژهی «غریب» در لغت به معنای «بیگانه و دور شده از اقوام و بستگان» است. و در اینجا مراد الفاظ و واژههایی است که معانی و مفاهیم آنها پوشیده و نهان باشد. [الفاظ ناروشن و نامأنوس]
نویسندهی «القاموس» گفته است: «غَرُبَ كَكَرُمَ: غَمُضَ وخَفِيَ» [۳۰۹]؛ «غَرُبَ بر وزن «کَرُم» [باب فَعُلَ، ثلاثی مجرد]، و به معنای غموض و پیچیدگی و پوشیدگی و پنهانی است».
ب) تعریف اصطلاحی: «غریب الحدیث» عبارت است از: «ما وقع في متن الحديث من لفظةٍ غامضةٍ بعيدة من الفهم لقلة استعمالها»؛ «اینکه در متن حدیث، لفظی غامض و مبهم و گنگ و پیچیده واقع شود که به خاطر قلّتِ استعمال، فهم آن دشوار گردیده [و محتاج تفسیر و توضیح و تشریح و تبیین است].»
۲- اهمیت و جایگاه علم «غریب الحدیث»، و سختی و پیچیدگی آن:
«غریب الحدیث» فنّی بسیار مهم و شاخص به شمار میآید که آشنایی نداشتن بدان، برای اهل حدیث عیب و نقص محسوب میشود؛ با این وجود، غوطهور شدن در آن، کاری بس سخت و دشوار است؛ از این رو میطلبد که شخص فرورونده در آن، به تحقیق و وارسی و جستجو و بررسی بپردازد و از اینکه به مجرد ظن و گمان، اقدام به تفسیر کلام پیامبر اکرم جکند، باید از خداوند عزوجل پروا کند؛ زیرا سلف در این زمینه، بسیار دقّت میکردند و بیگدار به آب نمیزدند و در تفسیر کلام پیامبر جبسیار درنگ و تأمل میکردند و با یکدیگر مشاوره و رایزنی مینمودند و در این زمینه شتاب و عجله نمیورزیدند. [۳۱۰]
۳- بهترین تفسیر برای «غریب الحدیث»:
بهترین و برترین تفسیر برای «غریب الحدیث»، این است که توضیح و تشریح و تفسیر و تبیین آن، در روایتی دیگر وارد شده باشد. مثل حدیث عمران بن حصین، که پیرامون نماز مریض نقل کرده که [پیامبر جفرموده است:] «یصلي قائماً فإن لم يستطع فقاعداً، فإن لم يستطع فعلى جنبٍ» [۳۱۱].
و جملهی «على جنبٍ» را حدیث علیساینگونه تشریح و تفسیر نموده است: «على جنبه الأيمن، مستقبل القبلة بوجهه» [۳۱۲].
۴- مشهورترین کتابهایی که در عرصهی نگارش «غریب الحدیث»، به رشتهی تحریر درآمدهاند:
الف) «غريب الحديث»، تألیف ابوعبید، قاسم بن سلّام.
ب) «النهاية في غريب الحديث والأثر»، تألیف ابن اثیر. و این کتاب از بهترین و برترین کتابهایی است که در زمینهی «کلمات و جملات غریب احادیث» نوشته شده است.
ج) «الدرر النثير»، تألیف سیوطی. و این کتاب، مختصر «النهاية في غريب الحديث والأثر» است.
د) «الفائق»، تألیف زمخشری [۳۱۳].
[۳۰۹] القاموس، ج ۱، ص ۱۱۵. [۳۱۰] به هر حال، «غريب الحديث»: عبارت از آگاهی و شناخت از شرح و تفسیر کلمات و جملاتی از احادیث است که به علّت دوری از زمان پیامبر و اصحاب، و عدم احاطه به زبان اصیل عربی، آن کلمات و جملات، غریب و نامأنوس به نظر میرسند و نیازمند شرح و تفسیر و توضیح و تبیین هستند. و به اعتقاد حاکم نیشابوری، نخستین کسی که کتابی را در شرح و تفسیر کلمات و جلمات غریبِ احادیث نوشت، «نضر بن شمیل مازنی» بود. ولی قبل از او، ابوعبیدة معمر بن مثنی بصری، کتاب مختصری را در این زمینه تألیف نموده بود. [۳۱۱] بخاری. [۳۱۲] سنن دار قطنی. [۳۱۳] چنانکه قبلاً نیز بیان شد، به اعتقاد حاکم نیشابوری، نخستین کسی که کتابی را در شرح و تفسیر کلمات و جملات غریب احادیث نوشته است، «نضر بن شمیل مازنی» بود. ولی قبل از او «ابوعبیدة معمر بن مثنی بصری»، کتاب مختصری را در این زمینه تألیف نموده بود. و در همین قرن (سوم هجری)، قاسم بن سلام و ابن قتیبه دینوری و ابراهیم حربی، کتابهایی را در غریب الحدیث، تألیف نمودهاند و در اواخر قرن چهارم، ابوسلیمان صمد الخطایی، و در اوایل قرن پنجم، احمد بن محمد هروی، در این زمینه کتابهایی تألیف کردهاند. در کتاب هروی، علاوه بر غرائب احادیث، تعابیر مشکل آیههای قرآن نیز تشریح و تفسیر شده بود، و در قرن ششم هجری، ابوالفرج عبدالرحمن جوزی و زمخشری و ابوموسی محمد بن ابی بکر مدینی، کتابهایی در زمینهی علم غریب الحدیث تألیف کردهاند. کتاب زمخشری، نامش «الفائق في غريب الحديث» است. و در اوائل قرن هفتم، ابو السعادات مبارک بن محمد، معروف به ابن اثیر، با مبنی قرار دادن کتابهای هروی و ابوموسی مدینی و با استفادهی مستقیم از کتابهای احادیث - اعم از صحاح و سنن و جوامع - کتاب معروف «النهاية في غريب الحديث والأثر» تألیف نمود که به گفتهی شیخ سیوطی، این کتاب، بهترین و جامعترین کتابی است که در علم غریب الحدیث تألیف گردیده است. و شیخ سیوطی آن را مختصر کرده و «الدر النثير، تلخيص نهاية ابن الاثير» نامیده است. و کتاب نهایهی ابن اثیر به طور مکرر چاپ شده و در دسترس عموم قرار گرفته است. [مترجم]