۵- مؤتلف و مختلف
۱- تعریف «مؤتلف و مختلف»:
الف) تعریف لغوی: «مُؤتلف»، اسم فاعل از «ائتلاف» و به معنای «اجتماع و تلاقی» [گردهمایی، به هم پیوستگی، به هم رسیدن، یکدیگر را دیدن]، و ضد «النّفرة» [تنفر، انزجار، بیزاری، بیگانگی، رمش، فرار و گریز] میباشد.
و «مُختلف»، اسم فاعل از «اختلاف»، و ضد «اتفاق» است.
ب) تعریف اصطلاحی: «مؤتلف و مختلف» عبارت است از: «أن تتفق الأسماء، أو الألقاب، أو الكنى، أو الأنساب خطاً، وتختلف لفظاً»؛ «اینکه نام راویان یا القاب یا کنیهها و یا انساب ایشان، در نوشتن و خط موافق باشد، و فقط در تلفظ از هم جدا شوند» [۳۵۴].
۲- مثالهایی برای «مؤتلف و مختلف»:
الف) «سَلام» و «سَلّام»؛ اولی به تخفیف لام، و دومی به تشدید لام.
ب) «مِسْوَر» و «مُسَوَّر»؛ اولی به کسر میم و سکون سین و تخفیف واو؛ و دومی به ضم میم و فتح سین و تشدید واو.
ج) «بزّاز» و «بزّار»؛ اولی در آخرش حرف «زاء»، و در دومی حرف «راء» است.
د) «ثَورِی» و «تَوزِی»؛ اولی با «ثاء» و «راء»، و دومی با «تاء» و «زاء» است.
۳- آیا برای شناخت «مؤتلف و مختلف»، قاعده و اصل و معیار و مقیاسی است؟:
الف) در بیشتر مواردِ «مؤتلف و مختلف»، قواعد و مقیاسی برای شناخت آنها - به خاطر کثرت پخش و انتشار آنها - وجود ندارد، بلکه فقط با حفظ، قابل تشخیص و ضبط هستند، اینطور که هر اسم به تنهایی و به طور مجزّا و جداگانه، مورد بررسی و پژوهش قرار بگیرد.
ب) و برخی ازمواردِ «مؤتلف و مختلف»، معیار و مقیاسی مشخص برای شناخت آنها وجود دارد، و این معیار و مقیاس بر دو نوع است:
۱- معیار و مقیاس به نسبت کتاب، یا کتابهایی خاص؛ مثل اینکه بگوئیم: «هر آنچه که در صحیح بخاری و صحیح مسلم و موطأ، به شکل «یسار» آمده، تمامی آنها با «یاء» و «سین» [یسار] است، به جزء «محمد بن بشار» که با «باء» و «شین» [بشار] آمده است.»
۲- معیار و مقیاسی که جنبهی عمومی و کلّی داشته باشد. یعنی به کتاب یا کتابهایی خاص، محدود و منحصر نباشد؛ مثل اینکه بگوئیم: «لام» تمامی «سلّام»ها، مشدد است به جز پنج تا از آن [که مشدد نیست] و پس از آن، به ذکر آن پنج «سَلام» بدون مشدد، بپردازیم.
۴- اهمیت شناخت «مؤتلف و مختلف» و فایدهی آن:
شناخت این نوع [از علوم حدیث]، از مهمات و ضروریات «علم رجال» به شمار میآید، تا جایی که علی بن مدینی دراینباره گفته است: «أشدّ التصحيف مايقع في الأسماء»؛ «بدترین نوع تصحیف [خطا کردن در نوشتن و خواندن و تغییر دادن کلمه با کم یا زیاد کردن نقطههای آن و کلمهای را تغییر دادن و طور دیگر خواندن] در نامهای راویان رخ میدهد»؛ چرا که نامهای راویان، با معیار و مقیاسی معین، قابل تشخیص نیستند، و علاوه از آن، از ماقبل و مابعد اسامی نیز نمیتوان وجه درست آنها را [از حیث نقطه و شکل] تشخیص و تمییز داد [۳۵۵].
و فایدهی شناخت «مؤتلف و مختلف» در این امر نهفته است که انسان را از وقوع در خطا و اشتباه مصون میدارد و وی را از لغزش و اشتباه [در خطا کردن در نوشتن و خواندن نامهای راویان] دور نگه میدارد [۳۵۶].
۵- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی تدوین و نگارش «مؤتلف و مختلف»، تألیف شدهاند:
الف) «المؤتلف والمختلف»، تألیف عبدالغنی بن سعید.
ب) «الإكمال»، تألیف ابن ماکولا. و ابوبکر بن نقطه نیز، در ذیل کتاب «الإكمال»، مباحثی را در قالب پی نوشت و حاشیه، به رشتهی تحریر درآورده است.
[۳۵۴] و فرقی نمیکند که مرجع اختلاف در تلفظ کلمات از حیث نقطه باشد، یا از حیث شکل و ساختار. [۳۵۵] نگا: النخبة، ص ۶۸ . [۳۵۶] به هر حال در مجموع میتوان چنین گفت که «مؤتلف و مختلف»، اسم حدیثی است که نام کسی در سلسلهی سند نقل شود که ممکن است به دو گونه خوانده شود، ولی در کتابت یکسان نوشته میشود که به اعتبار نحوهی کتابت، نام راوی، متفق و به لحاظ مسمای اشخاص که از این نام احتمال میرود، مفترق نامیده شده؛ و این قسم در واقع یکی از شعب «تصحیف» است؛ منتها در سلسلهی سند نه در متن. مانند: «حنّان» و «حیان»، و «جریر و حریز»، و «خثیم و خیثم» و «همدانی و همدانی» و «برید و یزید». ناگفته نماند که گاهی نیز «مختلف» به احادیث متعارض و متضاد، اطلاق میشود، مانند حدیث: «فرّ من المجذوم فرارك من الأسد» که با حدیث «لا عدوى» [پرهیز نکنید] تعارض و تضاد دارد و قابل جمع نیز است. از میان علماء، شافعی و ابن قتیبه و طحاوی در مختلف الحدیث (به معنای اخیر) دربارهی جمع بین احادیث متعارض، کتاب نوشتهاند. [مترجم]