۶- متشابه
۱- تعریف متشابه:
الف) تعریف لغوی: «متشابه»، اسم فاعل از «تشابه» و به معنای «تَماثُل» [تشابه، یکنواختی، همسانی، یکسانی، همانندی، مطابقت] میباشد. و در اینجا مراد از «متشابه»، همان «مُلتَبِس» [مبهم، شبههدار، مشکل و دشوار، غامض و گنگ] است. و «متشابه قرآن» [آیاتی که مشکل و قابل تأویل بوده و معانی کاملاً واضح و روشنی ندارند و در فهم آنها دچار اشتباه و التباس خواهیم شد] نیز از همین معنی گرفته شده است.
ب) تعریف اصطلاحی: «متشابه» عبارت است از: «أن تتفق أسماء الرواة لفظاً وخطاً، وتختلف أسماء الآباء لفظاً لاخطاً، أو بالعكس» [۳۵۷]؛
«اینکه اسم راویان در نوشتن و تلفظ، متفق و یکسان، اما اسم پدرانشان در تلفظ - نه در نوشتن - متفاوت باشد، و یا برعکس؛ یعنی اسم پدرانشان در نوشتن و تلفظ متفق واسم خود راویان در تلفظ - نه در نوشتن - متفاوت باشد.»
۲- مثالها و نمونههایی برای «متشابه»:
الف) «محمد بن عُقیل» به ضم عین، و «محمد بن عَقیل» به فتح عین؛ در این امثال، اسم راویان [از حیث نوشتن و تلفظ] متفق، ولی اسم پدرانشان [از حیث تلفظ نه نوشتن] متفاوت است.
ب) «شُریح بن نعمان» و «سُریج بن نعمان»؛ در این مثال، اسم راویان متفاوت، ولی اسم پدرانشان متفق است [۳۵۸].
۳- فایدهی «متشابه»:
در شناخت «متشابه»، فواید زیر نهفته است:
• ضبط اسامی راویان.
• عدم التباس و سردرگمی و آشفتگی و ابهام در تلفظ اسامی راویان.
• و عدم وقوع در وهم و تصحیف [خطا کردن در نوشتن و خواندن و تغییر دادن کلمه با کم یا زیاد کردن نقطههای آن و کلمهای را تغییر دادن و طور دیگر خواندن].
۴- انواعی دیگر از متشابه:
در اینجا، انواع دیگری از متشابه نیز وجود دارد که ما به ذکر با اهمیتترین آنها خواهیم پرداخت که برخی از مهمترین انواع آن، عبارتند از:
الف) اسم راوی و اسم پدران آنها به جز در یک یا دو حرف، با هم متفق و یکنواخت باشند. مانند: «محمد بن حُنین» و «محمد بن حُبیر».
ب) اسم راوی و اسم پدران آنها، هم در تلفظ و هم در نوشتن، متفق باشند، ولی اختلافی در نتیجهی تقدیم و تأخیر اسامی به وجود آمده باشد، [و این تقدیم و تأخیر]:
۱- یا در هردو اسم به وقوع میپیوندد؛ مثل «اسود بن یزید» و «یزید بن اسود» [۳۵۹].
۲- و یا در برخی از حروف به وجود میآید؛ مثل «ایوب بن سیار» و «ایوب بن یسار».
۵- مشهورترین کتابهایی که در زمینهی تدوین و نگارش «متشابه» تألیف شدهاند:
الف) «تلخيص المتشابه في الرسم، وحماية ما أشكل منه عن بوادر التصحيف والوهم»، تألیف خطیب بغدادی.
ب) «تالي التخليص»؛ این کتاب نیز نوشتهی «خطیب بغدادی» میباشد. [و در حقیقت] این کتاب، قسمت تکمیلی، یا ضمیمه و پیوستِ کتاب قبلی [تلخيص المتشابه في الرسم..]. میباشد که [به جرأت میتوان گفت که] این دو کتاب، از زمرهی کتابهای نفیس و ارزنده و وزین و گرانسنگ به شمار میآیند که به سان آنها در این زمینه [فنّ متشابه]، کتابی نگاشته نشده است [۳۶۰].
[۳۵۷] متشابه، حدیثی مرکب از دو نوع قبلی، یعنی «متفق و مفترق» و «مؤتلف و مختلف» میباشد. [۳۵۸] تشابه، گاهی در سند حدیث است و گاهی در متن حدیث: «متشابه السند»: حدیثی است که اسم برخی ازراویان آن با راوی دیگری، هم در تلفظ و هم در کتابت، یکسان باشد؛ ولی در اسم پدر فقط در کتابت متفق باشند. مانند «محمد بن عقیل» (به فتح عین) و «محمد بن عُقیل» (به ضم عین). یا اینکه در اسم و اسم پدر همسان باشند و امتیاز آنها فقط به لقب باشد؛ مانند «احمد بن محمد بن عیسی (الأسدی)»، «و «احمد بن محمد بن عیسی (القصری)». ناگفته نماند که این قسم در واقع همان «متفق و مفترق» است. «متشابه المتن»: حدیثی است که در مفاد و معنای آن دو احتمال مساوی داده شود. [مترجم] [۳۵۹] برخی، این نوع از علوم حدیث را به «مشتبه مقلوب» نامگذاری کردهاند. و «مشتبه مقلوب»، عبارت از حدیثی است که خطا و اشتباه در آن، ذهنی است نه خطی؛ و چه بسا که اسم راوی بر برخی از راویان مشتبه شود [و منظور از آن، راویانی است که در اسم و نسبت، متشابه و در تقدیم و تأخیر، متمایز هستند]. و خطیب بغدادی نیز در این نوع، کتابی را با عنوان «رافع الارتياب في المقلوب من الأسماء والأنساب» نوشته است. [۳۶۰] در «دار الکتب المصریة»، از دو کتاب بالا [«تلخیص المتشابه فی الرسم...» و «تالی التخلیص»]، دو نسخهی کامل وجود دارد که در نزد من نیز، کپیای از آن دو است.