۲- ارسال صحابه شبه آفاق برای تعلیم ((سنت))
با فراتر رفتن قلمرو اسلامی در نتیجهی فتوحات همه جانبه، احتیاج به تبلیغ آموزشهای اسلامی به اطراف و اکناف محدوده بزرگ اسلام پیدا شد. ((عمر)) برای برآوردن این نیاز شدید، دامنهی فعالیتهایش را گسترش داد و عدهای از صحابه شرا به همراهی وفود به هر جانب گسیل داشت تا در مناطق معین شده، به ترویج تعالیم قرآن و ((سنت)) بپردازند.
شاه ((ولی الله)) دهلوی، این اقدام را یک از کارهای مشترک دو خلیفه _ اول و دوم _ گفته است و مینویسد: ((... و بر این اکتفاء ننمودهاند و صحابه را در آفاق فرستادهاند و ایشان را طریق روایت آموختهاند و به روایت حدیث تحریض نمودهاند و قوم را بر اخذ از ایشان حمل کردهاند، آنگاه تعهد ایشان نمودهاند و روایات ایشان را در محک امتحان آوردهاند، آنگاه ترتیب سنت بر کتاب چون: تخصیص عام کتاب به خاص سنت و حل متشابهی کتاب به محکم سنت و مانند آن تعلیم فرمودهاند)) [۵۴]. در یکی دیگر از کتابهایش در مورد وساطت ((عمر)) ما بین پیامبر و امت، چنین مینویسد: ((توسط فاروق اعظم در میان آن حضرت جو امت او در تبلیغ حدیث پس به وجهی واقع شد که زیاده از آن متصور نباشد)) [۵۵].
((فاروق اعظم)) س، ((عباده بن صامت)) و ((ابو درداء)) را به همراهی جمعی به شام روانه کرد. و نیز ((عبدالله بن مسعود)) را در راس گروهی به سوی کوفه اعزام کرد. دو صحابهی دیگر به نامهای ((عبدالله بن مغفل)) و ((عمران بن حصین)) را به بصره فرستاد.
وقتی که ((ابو موسى)) به بصره رسید، به مردم گفت: ((مرا عمر به سوی شما فرستاده است، تا کتاب خدا و سنت نبیتان را به شما یاد بدهم و راه برای شما صاف نمایم)) [۵۶].
((عمر)) ستا زنده بود، پیوسته به استانداران و ماموران تبلیغی خویش، وصیت میکرد تا مرتبه و اهمیت ((سنت)) را پیش روی خود داشته باشند و مطابق با دستورات آن رفتار نمایند. نامهی او به ((شریح)) _ قاضی کوفه _ در این باب مشهور است.
[۵۴] ((قرة العینین))، ص: ۵۵. [۵۵] ((ازالة الخفاء))، ج: ۲، ص: ۲۱۴. [۵۶] ((قرة العینین))، ص: ۵٩.