۶- تقلیل روایت
روزگار پیوسته عناصر فاسدی را در دامان خویش میپروراند و بوسیلهی آنان بازی خویش را با هر واقعیتی به نمایش میکشد. ((سنت)) مطهر رسول الله جیکی از واقعیاتی بود که چنین شکارچیانی همیشه مترصد آن بودهاند. این صیادان شب، در لباس اسلام و محدثین سعی داشتهاند با سخنان ((من در آوردی)) و مسموم خویش چهرهی واقعی ((سنت)) را در هالهای از ابهام و اباطیل قرار داده و بدین وسیله یکی از دو منبع تشریع اسلامی را کاملاً از صفحهی روزگار محو سازند. برای اینکار از استفادهی کوچکترین فرصتی که بر ایشان پیش میآمد، در تزریق این سموم دریغ نمیکردند. و مناسبترین فرصت، برای ضربه زدن را هنگامی میدیدند که بازار روایت حدیث کاملاً باز میشد. و هر کس حدیثی از پیامبر جبه یاد داشت، با آزادی خاطر در جمع کثیری از مردم بیان میکرد و شنوندگان هم با باورهای صمیمانه و قلوبی صاف، آن را قبول میکردند. و این درست همان موقع بود که میتوانستند در لباس محدثین، تراشیدههای فاسدشان را به خورد مردم بدهند.
اما، خوشبختانه هرگز نتوانستند از این راه کاری از پیش ببرند، چون مسئولین حکومت و آگاهان به مسایل و مشکلات دینی، موثرترین ((آنتی بیوتیک)) این ((دمل چرکین)) را که ((تقلیل روایت)) و تنزل دادن میزان آن به قدری که بتواند تحت حمایت کارشناسان متعهد فراگیر بود، سطح مملکت اسلامی پخش کرده بودند.
حضرت ((ابوبکر)) سدر ایام خلافت خویش این راه حل را، به عنوان یکی از حربههای مفید در حفظ و حمایت ((سنت)) جاری داشته و آن را در ردیف یکی از قوانین مربوط به روایت حدیث در اساسنامهی حدیثی، جای داده بود.
این شیوهی ابتکاری مهم در دورههای پس از ((ابوبکر)) س، به مرور زمان نظم خاصی یافت و چنان تاثیری در جریان روایت حدیث گذاشت که از آن پس، مردم از عدهی معدود و معینی که صلاحیت علمیشان مورد تایید حکومت اسلامی بود، حدیث میشنیدند و آنان که مجوزی برای روایت نداشتند، یا اصلاً به روایت حدیث نمیپرداختند و یا اینکه با استقبال عمومی برخوردار نبودند.