سنت در گذرگاههای تاریخ

فهرست کتاب

وعده‌ی الهی در حفظ ((سنت))

وعده‌ی الهی در حفظ ((سنت))

با اندکی تدبر در واقعیت امر و نگاهی کاوشگرانه در نصوص و قضایای بدیهی، متوجه می‌شویم که، کاملاً عکس ادعای منکرین سنت در جریان بوده است. ((سنت)) که چیزی جز احادیث پیامبر جنیست، درست مثل ((قرآن)) در پرده حفاظت الهی قرار داشته و مانند آن دارای صحت و اعتباری جاودانه است.

برای درک این حقیقت، دانستن این نکته ضروریست که ((قرآن)) به اتفاق تمام دانشمندان لغت و علمای اصول، اسم ((نظم)) و ((معنا)) [۲]، هر دو می‌باشد و هرگز نمی‌توان گفت که فقط منحصر در ((نظم)) (الفاظ ظاهری) یا ((معنا)) است.

می دانیم که خداوند، حفاظت ((قرآن)) را بر ذمه‌ی خویش نهاده است و هیچ قدرتی نمی‌تواند در آن دخل و تصرفی بنماند. در سوره‌ی ((حجر)) درباره‌ی جاودانگی و صیانت ((قرآن))، چنین اعلام فرموده است:

﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ٩]. «هر آئینه، ما ((ذکر)) را نازل کرده این و ماییم که حافظ همیشگی آن هستیم».

حافظ ((ابن حزم)) می‌نویسد:

«تمام اهل لغت از تمام شرایع، بر این امر اتفاق دارند که وحی با تمام اقسام خویش (متلو باشد یا غیر متلو، همان طور که در آیه‌ی ﴿وَأَنزَلَ ٱللَّهُ عَلَيۡكَ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡـحِكۡمَةَ[النساء: ۱۱۳]. ذکر هر دو هست. که نازل شده است، ((ذکر)) فرستاده شده از طرف الله است و تمام آن در حفاظت الله می‌باشد... آنان که می‌گویند مصداق ((ذکر)) در آیه‌ی ((حفاظت)) آیه‌ی ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ...، فقط ((قرآن کریم)) است و بس و آن هم در محدوده‌ی الفاظ، دعوایشان غلط و بی‌دلیل است..» [۳].

بر هیچ عاقلی پوشیده نیست که، استفاده از ((قرآن))، بستگی بکارگیری از ((سنت)) دارد؛ زیرا بدون بیان رسول، مراد الهی از آیات و الفاظ ظاهری هرگز مفهوم نمی‌گردد و مسلماً، حکمت بقای همیشگی ((قرآن)) انتفاع انسانها از مفاهیم والا و فرامین سازنده‌ی آن است.

با پذیرفتن انحصار حقیقت ((قرآن)) در نظم و واژه ها، نه تنها ((سنت)) را فاقد ارزش اعتباری قرار داده ایم، بلکه در این صورت، خود ((قرآن)) نیز هدف انتقاد و نتیجه گیری‌های منفی حاسدان و منافقان قرار می‌گیرد و با خط کشیدن بر صفحه‌ی بیان رسول الله ج(سنت)، هر فرصت طلبی مجال می‌یابد که در تفسیر آن، آراء زهرآگین خود را به خورد عموم بدهد و یا با خاطری آسوده بگوید: امکان بهره برداری از ((قرآن))، فقط در زمان پیامبر جبود که، مردم در یافتن مقاصد آن، به او روی می‌آورند. اما اکنون، که احادیث و تفاسیر به مرور ایام فرسوده شده‌اند، نمی‌توان برای حل مشکلات و حصول معرفت، به ((قرآن)) روی آورد!!.

با نظر به این مطلب، باید پذیرفت که وعده‌ی الهی، شامل حفظ ((سنت)) نیز می‌شود و فقط در این صورت است که بینش ما نسبت به ((قرآن)) و ((سنت)) بر یک محور عقلی و موافق با بدیهیات عمومی قرار می‌گیرد.

اگر احادیث رسول جرا که همان تفسیر قرآن و معانی آن است، غیر محفوظ بپنداریم، چه چیز دیگری از کتاب آسمانی، به جز ترکیبی مشتمل بر الفاظ و تعابیر ذوالوجوه زیاد، در دست خواهیم داشت؟ آیا اصلاً می‌توان چنین وانمود کرد که ذمه‌ی الهی فقط برای حفاظت از الفاظ قرآن است، و چیزی از معانی و مقاصد آن را شامل نمی‌گیرد؟ آیا غیر از این است که، کسی که دارای این عقیده باشد، قبل از هر چیز، در حقیقت خود ((قرآن)) را غیر محفوظ دانسته است؟

قضاوت منصفانه در این باره به عهده‌ی خوانندگان واقع بین است...

خداوند متعال مطابق وعده‌ی خویش، همان طور که برای حفظ قرآن در هر زمان حفاظ و مفسر متعهد پیدا کرده و می‌کند، برای حفظ ((سنت)) نیز، محدثین گماشته است.

[۲] ن، ک: ((نور الانوار)). [۳] خالد محمود، ((آثار الحدیث))، ج: ۱، ص: ۳۱۸.