۲- مذاکره با همدیگر
مذاکره و خواندن و شنیدن مطالب در میان همدیگر، شیوهی مهم دیگری بود که برای حفظ ((سنت)) میتوان تصور نمود. هر کدام از صحابه شاگر حدیثی میدانست به دیگران میرساند.
در واقع این شیوهی مفید از فرمایشهای خود آن حضرت جسرچشمه میگرفت. زیرا از فرمودههای نبی اکرم جبه اصحاب است که: «تدارس العلم ساعة من الليل خير من إحيائها»: تکرار و مذاکرهی علم با همدیگر در ساعتی از شب، بهتر از زنده نگهداشتن آن است.
و نیز از دستورات آن حضرت جبه صحابه است این که: «ليبلغ الشاهد الغائب»: آنان که در جلسهی من حضور دارد، باید گفتههایم را به ص ائبین برساند.
همچنین، این توصیهی پیامبر ج: «بلغوا عني ولو آية»: اگر یک حدیث هم از من میشنوید، به دیگران برسانید. افزون بر این وصایا، آنان را از مخفی نگهداشتن علم بر حذر میداشت و با این جملات از عاقبت نکبت بار این کار میترساند: «من سئل علماً يعلمه فكتمه، أُلجم بلجام من نار»: «هر که درباره موضوعی که میداند سوال شود، اما از جواب دادن شانه خالی کند، افساری از آتش بر دهانش آویخته میگردد».
این فرمودههای پیامبر ج، صحابه شرا بر آن داشته بود تا برای خود جلسات مذاکره در مسجد و جاهای دیگر تشکیل دهند، و در آن به تکرار و تدارس احادیث پیامبر صبپردازند.
این کار، تاثیر مطلوبی در روند ((سنت)) بخشید، به طوری که احادیثی که محدود به چند صحابه صبود و فقط عدهی کمی آنها را میدانستند، به عدهی بسیاری رسید و دایرهی راویان به تدریج گشادهتر شد. و نیز با این کار اشتباهاتی که احتمالاً یک نفر در روایت حدیث مرتکب میشد، توسط دیگری که حدیث را به خوبی میدانست، رفع میشد و در نتیجه احادیث، آن طور که از رسول الله جشنیده شده بودند، بدون کوچکترین کم و بیشی به دیگران میرسید.