اصحاب ((صفه)) [۸]
در میان صحابه شکسانی بودند که به آنها ((اصحاب صفه)) میگفتند و متشکل از افراد مسافر، غریب و ناداری بودند که از دور و اطراف ((شبه جزیرهی عرب)) و سرزمینهای ورای آن، به ((مدینه)) آمده بودند و از پرتو عنایات رسالت کسب فیض میکردند. این گروه در شدت فقر به سر میبردند و چون که جایی مسکونی در شهر ((مدینه)) نداشتند، بر ایشان در جوار ((مسجد نبوی))، سر پناهی ساخته بودند تا در آن به سر برند. و چون حرفه و پیشهای در شهر نداشتند، تمام اوقات خود را صرف یادگیری قرآن و احادیث میکردند.
علیرغم سختیهای معیشت و محرومیت از امکانات و آسایش، این گروه در طلب علم و شنیدن و حفظ احادیث رسول اکرم ص، نشاط و ولع وصف ناپذیری از خود نشان میدادند. و چون در تمام ساعات روز در مسجد به سر میبردند، تمام جلسات درس پیامبر صرا در مییافتند و بدین طریق در حفظ و یادداشت احادیث، از بسیاری صحابهی دیگر گوی سبقت برده بودند. اصحاب را میتوان از ممتازترین شاگردان مکتب اسلام به حساب آورد.
((ابوهریره)) س، یکی از کسانی است که در ((صفه)) به سر برده بود و چون چهار سال تمام، بیوقفه در حلقات درس، حضور یافته بود، بیشترین احادیث را از پیامبر جروایت کرده و از این نظر، رتبه اول را از صحابه شداراست [٩]. او، در توجیه کثرت روایاتش، چنین میگوید:
((همه میگویند که تو بسیار روایت میکنی! واقعیت این است که، برادران مهاجر من تجارت پیشه بودند و سر و کارشان معمولاً در بازار بود، و برادران انصار من کشاورز بودند و مشغول کشاورزی. اما من مسکینی از مساکین (صفه) بودم و به هر چه که در نزد پیامبر جاز خوراکیها بدست میآمد، قناعت داشتم. گاهی پیش میآمد که، مهاجرین و انصار هیچ کدام حضور نداشتند و تنها من بودم و از آن حضرت چیزهایی یاد میکردم که آنها نمیدانستند)) [۱۰].
جان کلام اینکه، ((اصحاب صفه)) با حفظ ((سنت))های پیامبر جو نقل آنها به ما، منت بزرگی بر ما نهادهاند و به یمن همت عالی آنهاست که پایههای سنت پیامبر جبه حد مطلوب، سترگ و محکم شده است.
علاوه بر این که صحابه ش، مستقیماً از رسول خدا جبهره میبردند، در پارهای موارد که خود شخصاً در جلسات مربوطه حضور نداشتند، از صحابهی دیگر که حاضر بودند، احکام و مسائل را دریافت میکردند. و آنها هم که مطلبی از پیامبر جمیشنیدند، با اشتیاق تمام به دیگران میرساندند و اگر کسی را در حال گفتن چیزی و یا انجام کاری، بر خلاف آنچه که از پیامبر جشنیده یا دیده بودند، مییافتند، فوراً برای تفهیم او بر میخاستند و حقیقت موضوع را به وی یادآور میشدند. آنهایی هم که در امر پایبندی به ((سنت))، شدت بیشتری به خرج میدادند، چنین کسانی را توبیخ مینمودند و گاه در بارگاه رسالت مآب از او شکایت میکردند [۱۱].
[۸] بر وزن ((جبه)). [٩] ابن جوزی تعداد مرویات ((ابوهریره)) سرا ۵۳٧۴ حدیث نوشته است. [۱۰] مجموعهی ((فضایل اعمال))، بخش ((حکایات صحابه)). [۱۱] قصهی شکایت کردن حضرت ((عمر)) ساز یک صحابی که قرآن را به روایتی غیر از روایتی که ((عمر)) از آن حضرت جشنیده بود تلاوت میکرد، در این باب مشهور است.