۱- بکارگیری حافظه
شرایط و محیط زندگی عرب، آنان را چنان بار آورده بود که در امر یادگیری و دانش، بیشترین اعتماد را بر حافظهی خویش داشتند. شاید هیچ ملتی را نتوان یافت که در قوت و تیزی حافظه به پای اعراب زمان جاهلیت و دورانی نسبتاً دراز پس از اسلام، برسد. حافظهی عرب در آن روزگار، دفتر و مخزن هزاران نکات و وقایع بود. ممارست تدریجی در پرورش حافظه، باعث شده بود که در حفظ شنیده ها، قدرت فوق العادهای پیدا نمایند. به طوری که هزاران شعر و قصیدهی دراز، بر صفحه ذهنشان برای همیشه نقش بسته بود، و دست کم هر کس سلسلهی نسب خانوادگی خویش را به تفصیل میدانست، و گاهی در این مورد چنان پیش میرفتند که، شجره نامهی شتران و اسبان خویش را به صورت زنجیره طویلی به یاد داشتند. بچههای آنان سلسلهی نسب قبایل مختلف را به خوبی میدانستند.
فی الجمله، عرب در حفظ شنیدهها و خواندهها (اگر میتوانست آنها را بخواند!) نظیر نداشت و به جای نوشتن مطالب، آنها را بیشتر در کنج حافظه مینهاد. ما با شنیدن وقایع مربوط به این مورد، ممکن است آنها را افسانه بپنداریم.
پیامبر اسلام، در میان چنین قومی مبعوث گشت و از این نیروی فوق العادهی آنان، حداکثر استفاده را در حفظ و بقای احادیث برد. و آنان هم پس از ایمان آوردن، همت خویش را بیشتر از همه به حفظ احادیث معطوف داشته بودند، چنان که گروهی از آنان تمام کارها را به خاطر شنیدن و حفظ احادیث، رها ساخته و در مسجد به سر میبردند.
رسول اکرم ج، آنان را به حفظ احادیث خویش تشویق میکرد و میفرمود: «نضر الله عبداً سمع مقالتي فوعاها ثم أداها كما سمع». «سر سبز و خرم نگه دارد خداوند کسی را که، گفتههایم را میشنود و حفظ میکند، سپس آنها را همان طور که شنیده است به دیگران میرساند».
این حدیث سرشار از بشارت و مژده و احادیث مشابهی آن، صحابه را در مسیر حفظ احادیث، توان و علاقهی بیشتری میبخشد و چنان شد که به راحتی، احادیث در اذهان آنها جای میگرفت و به دیگران میرسید.
در مورد حافظه عجیب صحابه شکتابها پر از مطالب خواندنی و اعجاب انگیز است. و به راستی این یکی از موثرترین راههای حفظ ((سنت)) توسط صحابه بوده است.