سنت در گذرگاههای تاریخ

فهرست کتاب

۳ - سوگند دادن راوی

۳ - سوگند دادن راوی

احتیاط در پذیرش اخبار، چیزی بود که خلیفه‌ی چهارم را، با وجود سفارشات زیادی که در ترویج و توسیع عمومی احادیث می‌کرد، از خود بی‌نیاز نکرد. چون هر چه باشد، موضوع بیان و قبول سخنان پیامبر جدر میان بود و او نمی‌توانست به سادگی از هر کسی حدیث قبول نماید.

((علی)) سجهت دریافت صداقت راوی، او را به صحت حدیثش سوگند می‌داد و آنگاه روایتش را می‌پذیرفت. البته این در مواردی بود که، شناخت قانع کننده‌ای از راوی نداشت و اگر از صحابه‌ی مشهور و افراد عادل حدیثی می‌شنید، بی‌آنکه در صحت آن تردیدی به خود راه دهد، گفته‌اش را قبول می‌کرد.

او خودش در مورد این رویه‌اش، که قبل از خلافت نیز با وی همراه بوده است، می‌فرماید:

((هرگاه از رسول الله جحدیثی می‌شنیدم، خداوند آنچه از نفع برایم مقدر کرده بود، از آن حدیث به من عنایت می‌فرمود و چون از کسی دیگر حدیثی می‌شنیدم، او را قسم می‌دادم و پس از اینکه قسم می‌خورد، تصدیقش می‌کردم)) [۸۲].

پس از بیان این شرط، حدیثی از ((ابوبکر)) سنقل می‌کند و در ابتدای آن می‌گوید: ((حدیث گفت براین ابوبکر و راست گفت ابوبکر اینکه فرمود رسول الله ج...)) پیداست که آن قاعده را برای کسانی ترتیب داده بود که در صداقت آنها متیقن نبوده است.

[۸۲] ((آداب الشرعیة))، ج: ۲، ص: ۱۲۸.