خلاصه و نتیجهی بحث
اگر بخواهیم خلاصهای از کل مطالب این فصل را در چند جمله، پیش نظر داشته باشیم، میتوان چنین نوشت:
«مسلمین به محض صدور اجازهی نوشتن حدیث، اندکی در این کار فروگذاری نکردند و با فعالیتهای فردی و پراکنده، مقدمات ((تدوین حدیث)) را فراهم آورده و در اواخر قرن اول، قدمهای اولیه و اساسی را در این راه برداشته و رفته رفته به آن نظم و رونقی خاص بخشیدند. آنچنانکه تا پایان قرن سوم، کار ((تدوین حدیث)) به یمن کوششهای بی دریغ و دقت نظر بی نظیر مردان حدیث، به ذروهی شکوه و کمال رسید و جملهی سنن به شیوه های متنوع در مجموعه های متعددی گرد آوری شد».
مسلم است که در قرن سوم هجری، کار ((تدوین حدیث)) به اوج بالندگی و کمال خود رسید، اما گفتن اینکه ((تدوین حدیث)) تا قرن سوم به تعویق افتاده است، منصفانه نیست. ((منکرین سنت)) در این مورد نیز مانند سایر ادعاهای بیاساسشان، بیگدار به آب زدهاند. و مانند همیشه از این نوع انتقادهای غرض آلود چیزی عایدشان نشده و نخواهد شد.