۴- ممانعت از روایت احادیث متضاد
پس از وفات پیامبر ج، مردم را به دور خویش جمع نمود و گفت: ((شما احادیثی از رسول الله جروایت میکنید که با هم اختلاف دارند [۲٩]. بدانید که پس از شما، اختلاف در میان مردم شدیدتر خواهد شد. لذا این گونه احادیث را از رسول الله ج، روایت نکنید و هر که از شما سوال کند، بگویید قرآن در میان ما و شماست، حلال آن را حلال و حرامش را حرام بدانید)).
نباید تصور کرد که ((ابوبکر)) سبا این سخن، با روایت حدیث _ اعم از ناسخ و منسوخ _ مخالفت میکرد و یا این توصیه میخواست دروازهی روایت را مسدود گرداند. این طرز فکر با توجه به خدمات شایستهی او به رونق بخشیدن حدیث و نظم دادن به روایت آن، چنان که از مصوبهی سابق الذکر او پیداست، کاملاُ بیاساس است. بلکه این توصیه مبنی بر بینش کاملاُ موجهی که از آیندهی متزلزل داشت، و نظر شفقت آمیز و دلسوزانهی او نسبت به ((امت اسلامی)) بود. علاوه بر این، قاعدتاً اگر دو حدیث متعارض شنیده شود، یکی از آن دو حتماً متروک و ص یر قابل عمل (منسوخ) میگردد، اما اگر همین رویه ادامه پیدا کند و جا برای عرض اندام هر حدیث مخالفی وجود داشته باشد، بدون شک دشمنان ((سنت)) از فرصت استفاده کرده و با جعل احادیث مخالف، مشکلات به مراتب وخیمتری خواهند آفرید. بنابراین، اقدام مزبور ((ابوبکر)) دور اندیشی و فراست در خور تحسین او را میرساند و بیشک با این عمل موانع بزرگی از مسیر ((سنت)) برداشت.
[۲٩] منظور آن حضرت ساحادیث ناسخ و منسوخ و همچنین احادیث به ظاهر متعارفی بود که یافتن مفهوم مشترک آنها و یا تطبیق و جمع بین آنها برای همگان امکان پذیر نبود.