۲- اعتبار مَآل
معنای آن اندیشیدن و تأمّل در آن چیزی است که ممکن است افعال و تصرُّفات و تکالیف موضوع اجتهاد و افتاء و توجیه به آن، منتهی شود و آن را به هنگام حکم و فتوی به حساب آوردن است. و همچنانکه تحقیق مناط، شناخت آنچه که واقع است، اقتضاء میکُند، اعتبار مآل، شناخت آنچه که متوقَّع است یعنی انتظار میرود که واقع شود، اقتضاء میکند.
و شناخت آنچه که مُتوقَّع و مورد انتظار است تنها از طریق معرفت صحیح و دقیق نسبت به آنچه که واقع است حاصل میشود. از این رو، شناخت مقصد و نتیجه و اعتبار آن، جُزئی از شناخت واقع و ثمرهای از ثمرات آن است. اعتبار مآل، أصلی اساسی در سنَّت رسول اکرمجو سیره او و سیره صحابه و جانشینان اوساست و بر این أصل، أصل دیگری که معروف به سدّ ذرایع است، استوار میشود. در اینجا درصدد بیان صحّت و حُجّیَّتِ این أصل و آوردن أدلّه و مصادیق آن، نیستم زیرا که عدّة دیگری غیر از من، در گذشته و حال، به بیان آنها پرداختهاند. لکن میخواهم، صِرفاً، وجهی دیگر از وجوه نیاز فقیه به شناخت واقع و آثار و نتایج آن را برای تقریر احکام در پرتو آن شناخت، تبیین کُنم «و آن، عبارتست از اینکه مُجتهد همانگونه که شاطبی میگوید دربارة هیچیک از افعال صادر از مکلّفین حکم به اتیان یا ترک و کنارهگیری نمینماید مگر بعد از تأمّل در نتایج و آثار ناشی از آن فعل»[۳۸] .
[۳۸] الـموافقات: ۴/۱۹۴.