فاطمه زهرا از خود دفاع می کند

فهرست کتاب

عکس‌ العمل‌ پیامبر ج در مقابل‌ مژده‌ی تولد دختر

عکس‌ العمل‌ پیامبر ج در مقابل‌ مژده‌ی تولد دختر

دیدگاه‌ پیامبر ج در مورد بسیاری‌ از مسایل‌، حتی‌ قبل‌ از مبعوث‌ شدن‌ نیز با جامعه‌ی‌ آن‌ روز جزیرةالعرب‌ متفاوت‌ بود. نمونه‌های‌ آن‌ در زمینه‌ی‌ پرستش‌ بُت‌، شراب‌خواری‌ و... به‌ فراوانی‌ وجود دارد، امّا چیزی‌ که‌ به‌ بحث‌ ما ارتباط‌ دارد، قضیه‌ی‌ تولد دختر و عیب‌ و عار داشتن‌ آن‌ از سوی‌ جامعه‌ی‌ آن‌ روزی‌ عرب‌ها می‌باشد.

همه‌ی‌ خوانندگان‌ از جریان‌ زنده‌ به‌ گور کردن‌ دختران‌ در عصر جاهلیت‌ مطلع‌ هستند، قرآن‌ مجید آن‌ دوران‌ را این‌گونه‌ برایمان‌ به‌ تصویر می‌کشد:

﴿وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِٱلۡأُنثَىٰ ظَلَّ وَجۡهُهُۥ مُسۡوَدّٗا وَهُوَ كَظِيمٞ ٥٨ يَتَوَٰرَىٰ مِنَ ٱلۡقَوۡمِ مِن سُوٓءِ مَا بُشِّرَ بِهِۦٓۚ أَيُمۡسِكُهُۥ عَلَىٰ هُونٍ أَمۡ يَدُسُّهُۥ فِي ٱلتُّرَابِۗ أَلَا سَآءَ مَا يَحۡكُمُونَ ٥٩[النحل: ۵۸-۵۹].

«(مردمان‌ جاهلیت‌، دختران‌ را مایه‌ی‌ ننگ‌ و سرشكستگی‌ و بدبختی‌ می‌دانستند) و هنگامی‌ كه‌ به‌ یكی‌ از آنان‌ مژده‌ی‌ تولّد دختر داده‌ می‌شد (آن‌ چنان‌ از فرط‌ ناراحتی‌ چهره‌اش‌ تغییر می‌كرد كه‌) صورتش‌ سیاه‌ می‌گردید و مملّو از خشم‌ و غضب‌ و غم‌ و اندوه‌ می‌شد * از قوم‌ و قبیله‌ی‌ (خود) به‌ خاطر این‌ مژده‌ی‌ بدی‌ كه‌ به‌ او داده‌ می‌شد، خویشتن‌ را پنهان‌ می‌كرد (و سرگشته‌ و حیران‌ به‌ خود می‌گفت‌!) آیا این‌ ننگ‌ را بر خود بپذیرد و دختر را نگاه‌ دارد و یا او را زیر خاك‌ زنده‌ به‌ گور سازد؟ هان‌! چه‌ قضاوت‌ بدی‌ كه‌ می‌كردند!»

در چنین‌ جامعه‌ای‌ با این‌ طرز تفکر ببینیم‌ محمد امین‌ ج چگونه‌ عمل‌ می‌کند؟ او سه‌ دختر دیگر در خانه‌ دارد، وقتی‌ مژده‌ی‌ تولد چهارمین‌ دختر را نیز به‌ او می‌دهند، سرور و خوشحالی‌ و شادمانی‌ سراسر وجودش‌ را فرا می‌گیرد و با عجله‌ نزد همسر گران‌قدرش‌ خدیجه‌ی‌ کبریلمی‌رود، و به‌ او تبریک‌ و تهنیت‌ گفته‌ و از او تشکر می‌کند که‌ نُه‌ ماه‌ رنج‌ حمل‌ بچه‌ را و اینک‌ درد وضع‌ حمل‌ را تحمل‌ نموده‌ است‌، و پس‌ از اطمینان‌ از سلامتی‌ خدیجه‌ل؛ شادمانی‌اش‌ را به‌ خاطر میلاد این‌ طفل‌ زیبا برای‌ مادرش‌ اظهار کرد؛ چراکه‌ این‌ دختر در روزی‌ متولد شده‌ بود که‌ شمشیرها در غلاف‌ رفته‌ و آتش‌ جنگ‌ قبیله‌ای‌ در مکه‌ خاموش‌ شده‌ و اختلاف‌شان‌ پایان‌ یافته‌ بود. پیامبر ج وقتی‌ به‌ سیمای‌ معصومانه‌ و نورانی‌ او نگاه‌ کرد، او را «فاطمه» نامید و به‌ او لقب «زهراء» داد؛ چراکه‌ آتش‌ جنگ‌ و خون‌ریزی‌ در مکه‌ی‌ مکرمه‌ به‌ واسطه‌ی‌ اختلاف‌ بر سر نصب‌ حجرالاسود، در همین‌ روز خاموش‌ شده‌، به‌ همین‌ علّت‌ پیامبر ج او را فاطمه‌ نامید، به‌ امید اینکه‌ از آتش‌ جهنّم‌ منقطع‌ بریده‌ باشد.

«فاطمه» از «فطم» مشتق‌ است‌ یعنی‌: قطع‌ و منع‌. مثلاً می‌گویند: «فَطَمَت‌ المرأةُ الصبی»: آن‌ زن‌ شیر را از فرزندش‌ قطع‌ کرد و برید،

پس‌ آتش‌ جهنّم‌ نیز از فاطمه‌ دور و بُریده‌ شده‌ است‌.