۱۴) حیاء فاطمهل
فاطمهی زهرالصاحب شرم و حیاء فراوانی بود، همان حیایی که نشانهی ایمان است، او به خاطر شرم فراوان هیچ گاه از شوهرش درخواست حقوق اولیهی یک زن را نمیکرد، هیچ گاه به زندگانی زناشویی همراه با فقر و فاقه اعتراض نمیکرد، او قدر و منزلت پدرش را به خوبی میشناخت و با وجود آن همه عشق و عاطفهی مابین، اما پردهی شرم و حیا را پاره نکرده بود.
صحنهای از این حیاء را در مقابل پدر عزیزش بازگو نمودیم، همان روزی که حضرت علی ایشان را فرستاد تا درخواست کنیز و خدمتکاری کند، فاطمه نزد پدر رفت، اما از مطرح کردن خواستهاش حیا نمود، او میدانست که پیامبر ج با درخواستش موافقت نمیکند، اما به خاطر فرمانبرداری شوهرش، دستورش را اجابت کرد، ولی خواستهی شخصیاش را به خاطر شرم و حیای فراوان نتوانست مطرح نماید. هنگامی که نزد علی س برگشت، دقیقاً این جمله را فرمود: «أستحیت أن أسأله فرجعت»: شرمم آمد که خواستهام را مطرح نمایم، پس برگشتم.