۶) همراه و همراز کودکان مظلوم
هنوز یک دهه از عمر فاطمهی زهرا ـ رضیالله عنهاـ نگذشته بود که در شعب ابیطالب برای سه سال پیاپی فریاد کودکان گرسنه و ستمدیده را میشنید، اشک چشمان مظلومان را مینگریست، و خود نیز همچون آنان از درد و گرسنگی و رنج مظلومیت به خود میپیچید، پس او حال گرسنگان و مظلومان را به خوبی درک میکرد، او ظلم جبّاران و ستمکاران تاریخ را به دیدگان خویش مشاهده کرده و امروز به خوبی حال ما را درک میکند و بدون اینکه سخن گوییم، غمنامهی مظلومیت را از چهرهی رنج دیدهمان میخواند.
او مانند شاهزادگان و آقازادهها نبوده که زیر کولرگازی و کنار استخرهای بزرگ داخل کاخ و در رقص و پایکوبی و مستی، تابستان را بگذراند.
او دختری نبود که به خاطر فراهم نمودن زندگی راحت و بیهیاهویش، پدرش بر مردم ظلم کند و خون آنان را بمکد و بیتالمال را به تاراج ببرد، تا فرزندانش راحت باشند، نه! بلکه او در زیر گرمای سوزان عربستان در شعب ابیطالب عرق میریخت و در سرمای زمستان دستهای نازنین و کوچکش یخ میزد، تا به ما درس بدهد؛ درس آزادگی، درس ایثار، درس استقامت، درس حقیقتگرایی!