فاطمه زهرا از خود دفاع می کند

فهرست کتاب

فاطمه‌ی صبور و با تقوی

فاطمه‌ی صبور و با تقوی

تاریخ‌ اسلامی‌ دختران‌ مانند فاطمه‌ لرا کمتر به‌ خود دیده‌ که «صبر» و «تقوی» را با هم‌ جمع‌ کرده‌ باشد. او تمامی‌ کارهای‌ منزل‌ را خودش‌ انجام‌ می‌داد؛ از آسیا کردن‌ گندم‌ و جوها گرفته‌ تا خمیر کردن‌ و پختن‌ نان‌، همگی‌ را با دستان‌ مبارک‌ خویش‌ انجام‌ می‌داد، بر اثر این‌ زحمات‌ فراوان‌ دست‌هایش‌ تاول‌ زده‌، و کمرش‌ به‌ درد آمده‌ بود. حضرت‌ علی‌ س از نظر مالی‌ وضعی‌ نداشت‌ که‌ بتواند برای‌ فاطمهل‌ خدمتکاری‌ استخدام‌ کند.

روزی‌ حضرت‌ علی‌ س به‌ منزل‌ برگشت‌ و دید فاطمه‌لبی‌حال‌ و ناتوان‌ افتاده‌ و بر اثر آسیاب کردن‌ دستانش‌ تاول‌ زده‌، بر اثر آب‌ کشیدن‌ از چاه‌، کمرش‌ به‌ درد آمده‌ و بر اثر گرمای‌ تنور، صورتش‌ دگرگون‌ شده‌ است‌.

علی‌ به‌ فاطمه‌ مژده‌ داد که‌ به‌ تازگی‌ غنایم‌ فراوانی‌ از غزوات‌ به‌ مدینه‌ رسیده‌ است‌، فرصت‌ مناسبی‌ است‌ که‌ نزد پیامبر ج بروی‌ و خدمتکاری‌ طلب‌ کنی‌!

فاطمه‌ نزد پیامبر ج آمد، رسول‌ الله ج فرمود:

دخترم‌ چه‌ طور شد آمدی؟ آیا کاری داشتی؟!

فاطمه‌ جواب‌ داد:

آمدم‌ تا سلامی عرض‌ کنم‌ و احوال‌ شما را بپرسم‌!

شرم‌ و حیا او را فرا گرفت‌ و نتوانست‌ چیزی‌ از خواسته‌اش‌ را مطرح‌ نماید و به‌ منزلش‌ برگشت‌.

علی‌ س گفت‌: چه‌ کار کردی؟!

فاطمه‌ گفت‌: شرمم‌ آمد که‌ خواسته‌ام‌ را بگویم‌ به‌ همین‌ جهت‌ برگشتم‌.

علی‌ بلند شد و این‌ بار خودش‌ همراه‌ فاطمه‌ نزد پیامبر ج آمد، البته‌ با ترس‌ و لرز و شرم‌ تا اینکه‌ نزد رسول‌ الله ج رسیدند، علی‌ گفت‌:

ای رسول‌ خدا! دستان‌ فاطمه‌ را بنگر، بر اثر دستاس‌ کردن‌ ورم‌ کرده‌، کمرش‌ از آب‌ کشیدن‌ به‌ درد آمده‌، چهره‌اش‌ از نان‌ پختن‌ کباب‌ شده‌، شب‌ها آرام‌ و قرار ندارد و از درد کمر و پشتش‌ و از خستگی کار روزانه‌ نمی‌تواند بخوابد، اگر ممکن‌ است‌ از غنایم‌ کنیزی به‌ او بده‌ تا در کارهای خانه‌ او را کمک‌ کند!

پیامبر ج با جدّیت‌ فرمود:

سوگند به‌ پروردگار اگر چنین‌ کاری بکنم‌! چطور به‌ شما خدمتکار بدهم‌ در حالی که‌ مسلمانان‌ اهل‌ صفه‌ از گرسنگی بر خود می‌پیچند، و چیزی نمی‌یابم‌ به‌ آنان‌ بدهم‌، این‌ کنیزها را می‌فروشم‌ و با پولش‌ برای فقرا غذا و آذوقه‌ تهیه‌ می‌کنم‌!

علی‌ و فاطمهبکه‌ از شرمندگی‌ سر به‌ زیر برده‌ بودند، به‌ خانه‌ برگشتند [۳۶].

[۳۶] نساء مبشّرات‌ بالجنة: ص‌ ۲۱۰ و بقیه‌ تواریخ‌.