فاطمه زهرا از خود دفاع می کند

فهرست کتاب

آغاز سخن‌

آغاز سخن‌

الحمد لله وکفى‌ والصلاة والسلام‌ على‌ عباده‌ الذین‌ اصطفى، أما بعد؛

به‌ راستی‌ نمی‌دانم‌ با کدام‌ قلم‌ و دوات‌ بنویسم‌! نمی‌دانم‌ چگونه‌ شروع‌ کنم‌؟! از کدام‌ زاویه‌ به‌ تماشایش‌ بنشینم‌؟! با کدام‌ زبان‌ وصفش‌ نمایم‌؟! او کسی‌ است‌ که‌ نسل‌ پیامبر ج را برایمان‌ حفظ‌ کرد! او سرور زنان‌ بهشتی‌ است‌! او پاره‌ی‌ تن‌ رسول‌ خدا است‌! او چهارمین‌ لؤلؤیی‌ است‌ که‌ خدیجه‌لتقدیم‌ پیامبر ج نمود، او به‌ منزله‌ی «ختام‌ مسک» است‌ برای «سید أنام»، او به‌ منزله‌ی‌ مادری‌ مهربان‌ است‌ برای‌ پدر رنج‌ دیده‌اش‌! او تربیت‌ کننده‌ی‌ سرور جوانان‌ بهشت‌ است‌! او مادر «حسن» و «حسین» است‌، ریحانه‌های‌ پیامبر و مایه‌ی‌ خنکی‌ چشم‌ و دل‌ رسول‌ سرور ج .

آری‌! او «فاطمه‌ی زهراء» دختر‌ گران‌قدر رسول‌الله ج و خدیجه‌ی‌ کبریل‌ است‌.

ای‌ سرور زنان‌ بهشت‌! ای‌ پشتیبان‌ رسول‌ اعظم‌ ـ ج ـ !

ای‌ مادر مهربان‌ حسن‌ و حسین‌! ای‌ همسر فداکار و دلسوز حیدر کرّار!

ای‌ زاهد دنیا و راغب‌ عُقبی‌! ای‌ فاطمه‌ی‌ بتول‌!

با کدام‌ قلم‌ داستان‌ زندگی‌ات‌ را بنویسم‌؟!

با مداد نقره‌ای‌ و یاقوتی‌! تو بسیار گران‌قدرتری‌ از آنی‌!

کدام‌ کاغذ لیاقت‌ ثبت‌ کردن‌ سیرتت‌ را دارد؟!

کاغذ طلایی‌! تو خود از آن‌ درخشنده‌تر و پر بهاتری‌!

و یا با عرق‌ گل‌های‌ خوشبو و ناب‌! تو خود از همه‌ی‌ گل‌ها خوشبوتر و خوش‌ رنگ‌تری‌!

«مسکین» عذر شرمندگی‌ آورده‌ است‌! و سر تسلیم‌ را در مقابل‌ عظمت‌ سیره‌ات‌ فرود می‌آورد! هر چند قطعاً مطمئنم‌ نمی‌توان‌ حتی‌ گوشه‌ی‌ کوچکی‌ از آن‌ همه‌ عظمت‌ و فضایلت‌ را به‌ تصویر بکشم‌، از آن‌ روزهایی‌ که‌ در دامان‌ خدیجه‌ و رسول‌ الله ج بازی‌ می‌کردی‌! از آن‌ روزهایی‌ که‌ دست‌ و پای‌ پدر رنج‌ دیده‌ات‌ را می‌مالیدی‌ تا خستگی‌ را از تنش‌ به‌ در کنی‌! از آن‌ گریه‌ها و دعاهایت‌ برای‌ پشتیبانی‌ بابای‌ مهربانت‌! از غم‌ و غصّه‌، شادی‌ و فرح‌ روزهای‌ با محبوب‌ بودن‌ را!

اما اجازه‌ بده‌! و دعایم‌ کن‌! چاره‌ای‌ ندارم‌! خودم‌ را مسئول‌ و مقصر می‌دانم‌!

ای‌ محبوبه‌ی‌ رسول‌الله ج چرا این‌ قدر در حق‌ تو کوتاهی‌ کرده‌ایم‌ و عظمت‌ شخصیتت‌ را به‌ جامعه‌ معرفی‌ نکرده‌ایم‌!

می‌دانم‌ از بعضی‌ معرفی‌ کردن‌های‌ خلاف‌ واقع‌، از بعضی‌ نوشته‌های‌ اغراق‌آمیز! و از بعضی‌ نویسنده‌های‌ خیالباف‌ و قلم‌ به‌ مزد، ناراحتی‌ و رنجیده‌ای‌ که‌ شخصیتت‌ را بسیار بد معرفی‌ کرده‌اند و دوستی‌شان‌ مانند دوستی «خاله‌ خرسه» بوده‌! اما به‌ خدا قسم‌ من‌ از آنان‌ نیستم‌! من‌ از خودتانم‌، از پیروان‌ رسول‌الله! از مُحبّان‌ واقعی‌ اهل‌ بیت‌! از عاشقان‌ صحابه‌! و از حیقت‌گرایان‌ و حقیقت‌گویان‌!

پس‌ دعایم‌ کن‌! دعایت‌ را بدرقه‌ی‌ راهم‌ کن‌! تا بتوانم‌ به‌ اذن‌ پروردگار و استمداد از او تعالی‌ مختصری‌ از حقایق‌ و واقعیات‌ را بنگارم‌، تا از این‌ شخصیت‌ خیالی‌ و دروغی‌ که‌ برای‌ حضرتت‌ ساخته‌اند، پرده‌ بردارم‌! و آن‌ جایگاه‌ اصلی‌ات‌ را که‌ نیازی‌ به‌ غلّو و دروغ‌بافی‌ ندارد، به‌ نسل‌ امروز و فردا معرفی‌ نمایم‌!

آری‌! امروز سلسله‌ی‌ نوشته‌هایم‌ برای‌ نسل‌ جوان‌ به‌ زندگانی «فاطمه‌ی‌ زهرال» رسیده‌ است‌! و احساس‌ شرمندگی‌ و خجالت‌ می‌نمایم‌، وقتی‌ فکر می‌کنم‌ چگونه‌ آن‌ همه‌ فضایل‌ و کمالات‌ و مناقب‌ را برای‌ خوانندگان‌ به‌ تصویر بکشم‌! چگونه‌ حق‌ مطلب‌ را ادا نمایم‌ تا فردای‌ قیامت‌ وقتی‌ نگاهم‌ را به‌ سوی‌ رسول‌ الله ج متمرکز کردم‌، شرمنده‌ی‌ نگاهش‌ نشوم‌!

به‌ راستی‌ زندگانی‌ این‌ جگرگوشه‌ی‌ پیامبر ج و همچنین‌ مادران‌ مؤمنان‌، خدیجه‌، عایشه‌، حفصه‌ و... بهترین‌ هدیه‌ برای‌ زنان‌ مسلمان‌ جامعه‌ی‌ امروزی‌ است‌ که‌ در گرداب‌ دنیاطلبی‌ و علاقه‌ به‌ مظاهر فریبنده‌ی‌ آن‌، دست‌ و پا می‌زنند. پس‌ با توکل‌ بر پروردگار توانا و درخواست‌ از او برای‌ حفاظت‌ از لغزش‌ و اشتباه‌ در بازگو کردن‌ مطالب‌، اندکی‌ از زندگانی‌اش‌ را به‌ تصویر می‌کشم‌!

امید است‌ که‌ این‌ تحقیق‌ در بارگاه‌ پروردگار یگانه‌ مقبول‌ افتد، و سبب‌ عشق‌ و محبّت‌ بیشتر مسلمانان‌ نسبت‌ به‌ حضرت‌ فاطمه‌ی‌ زهراءل، و تمامی‌ اهل‌ بیت‌ پیامبر ج ، گردد. ان‌شاءالله

ایوب‌ گنجی - سنندج‌، مسجد جامع‌ قُبا

تیرماه‌ ۱۳۸۵ ش‌ / جمادی الثانی ۱۴۲۷ ق‌

ارتباط‌ با ما aiob @ kurdit.net