فاطمه زهرا از خود دفاع می کند

فهرست کتاب

هنگامه‌ی کوچ‌ نزدیک‌ است‌

هنگامه‌ی کوچ‌ نزدیک‌ است‌

از آنجایی‌ که‌ فاطمه‌ی‌ زهراء از پدر عزیزش‌ شنیده‌ بود که‌ اولین‌ فرد از اهل‌ بیت‌ که‌ به‌ پیامبر ج ملحق‌ می‌شود، اوست‌ برای‌ این‌ سفر آمادگی‌ می‌گرفت‌. روزی‌ به‌ شوهر گران‌قدرش‌، علی‌ مرتضی‌ س گفت‌: پسر عموی عزیزم‌! احساس‌ می‌کنم‌ هنگامه‌ی کوچ‌ به‌ سوی پدرم‌ نزدیک‌ است‌، تو را وصیتی می‌کنم‌.

حضرت‌ علی‌ س در مقابلش‌ نشست‌ و فرمود: آنچه‌ دوست‌ داری بگو!

فاطمه‌ گفت‌: از وقتی به‌ خانه‌ی تو آمده‌ام‌، نه‌ دروغ‌ گفته‌ام‌ و نه‌ خلاف‌ میلت‌ کاری انجام‌ داده‌ام‌.

علی‌ س جواب‌ داد: تو بسیار خداشناسی و از من‌ پرهیزگارتری! جدایی از تو برایم‌ بسیار دردناک‌ است‌، اما نمی‌توان‌ جلو مرگ‌ را گرفت‌. به‌ خدا سوگند مرا به‌ یاد رحلت‌ رسول‌ الله ج و آن‌ مصیبت‌ بزرگ‌ انداختی.

در این‌ لحظه‌ هر دو گریه‌ سر دادند. حضرت‌ علی‌ س دستش‌ را بر پیشانی‌ و سر و صورت‌ فاطمهل‌ گذاشته‌ و گفت‌: هر دستوری که‌ داری بفرما! که‌ با تمام‌ وجود برای خدمتگزاری آماده‌ام‌.

فاطمه‌لفرمود:

وصیت‌ من‌ اینکه‌ بعد از مرگ‌ من‌ با خواهر زاده‌ام «اُمامه» ازدواج‌ کن‌؛ چرا که‌ او از هر کسی نسبت‌ به‌ تربیت‌ و مراقبت‌ فرزندانم‌ بهتر است‌. دیگر اینکه‌ مرا شبانه‌ غسل‌ بده‌، کفن‌ کن‌ و به‌ خاک‌ بسپار، آن‌ هنگام‌ که‌ چشم‌ها در خواب‌ است‌، تا نامحرمان‌ مرا نبینند.

حضرت‌ فاطمه‌لدر مورد حجاب‌ بسیار دقیق‌ و حساس‌ بود. در همان‌ روزها به «اسماء بنت‌ عمیس» (همسر حضرت‌ ابوبکر صدیق س ‌) گفت‌: اصلاً دوست‌ ندارم‌ که‌ بر بدن‌ زن‌ پارچه‌ای اندازند که‌ بدنش‌ از زیر آن‌ نمایان‌ باشد.

«اسماء» گفت‌: ناراحت‌ نباش‌! چیزی به‌ تو نشان‌ خواهم‌ داد که‌ در حبشه‌ دیده‌ام‌. سپس‌ چند شاخه‌ خرما آورده‌، آنها را خم‌ کرد و به‌ هم‌ وصل‌ نمود، سپس‌ پارچه‌ای‌ بر آن‌ کشید و چیزی‌ شبیه‌ تابوت‌ درست‌ کرد.

حضرت‌ فاطمه‌لاز دیدن‌ آن‌ خوشحال‌ شد و فرمود: بسیار خوب‌ است‌ جسد مرد یا زن‌ در آن‌ معلوم‌ نمی‌شود. حتماً پس‌ از غسل‌ دادن‌، مرا در این‌ بگذارید تا بدنم‌ برای مردان‌ مشخص‌ نباشد [۶۶].

بیماری‌ فاطمه‌ لروز به‌ روز شدت‌ می‌یافت‌، حسن‌ و حسین‌ و علی‌ ش لحظه‌ای‌ فاطمه‌ لرا تنها نمی‌گذاشتند. تا اینکه‌ سه‌شنبه‌ سوم‌ رمضان‌ (یازدهم‌ هجری‌) فرا رسید، درست‌ شش‌ ماه‌ پس‌ از رحلت‌ رسول‌ اکرم ‌ ج فاطمه‌ به «سلمی» [۶۷]یا «اسماء» [۶۸]فرمود تا آب‌ آماده‌ کردند. حضرت‌ فاطمه‌لغسل‌ کاملی‌ کرد و بدن‌ خود را به‌ خوبی‌ شست‌. لباس‌های‌ نو پوشید سپس‌ به «سلمی» (اسما) گفت‌ تا رختخوابش‌ را در وسط‌ حجره‌ بگستراند، آن‌گاه‌ رو به‌ قبله‌ دراز کشید؛ (و به‌ صورت‌ سنّت‌) دست‌ها را زیر سر نهاد و گفت‌: من‌ اکنون‌ قبض‌ روح‌ می‌شوم‌، خود را پاکیزه‌ کرده‌ام‌ کسی‌ مرا برهنه‌ نکند [۶۹].

پس‌ از پرواز روح‌ فاطمه‌ی‌ زهراءلحسن‌ و حسینب‌ وارد خانه‌ شدند و سراغ‌ مادرشان‌ را گرفتند و گفتند: اکنون‌ وقت‌ استراحت‌ مادرمان‌ نیست‌! اسماء (سلما) به‌ آنان‌ گفت‌: عزیزانم‌! مادرتان‌ از دنیا رفت‌.

فرزندان‌ زهراء به‌ جانب‌ مسجد شتافتند تا پدرشان‌ را از مرگ‌ غم‌انگیز مادر با خبر کنند. وقتی‌ خبر وفات‌ زهراء به‌ علی‌ رسید از شدّت‌ غم‌ و اندوه‌ بی‌تاب‌ شد و فرمود: ای دختر پیامبر! تو تسلی‌بخش‌ من‌ بودی، بعد از تو از که‌ تسلیت‌ جویم‌.

خبر رحلت‌ یادگار رسول‌ الله ج به‌ سرعت‌ در مدینه‌ پیچید. مردم‌ فوج‌ فوج‌ به‌ سوی‌ خانه‌ی‌ فاطمهل‌ آمدند، با دیدن‌ علی‌ و حسن‌ و حسین ش ‌ به‌ شدت‌ می‌گریستند، منتظر بودند تا جنازه‌ی‌ زهراء را تشییع‌ کنند، اما ابوذر آمد و گفت‌: به‌ خانه‌هایتان‌ برگردید! چون‌ تشییع‌ جنازه‌ به‌ تأخیر افتاده‌ است‌.

این‌ یکی‌ از وصایای‌ خود فاطمه‌ بود که‌ تشییع‌ جنازه‌ بدون‌ حضور مردم‌ در دل‌ شب‌ انجام‌ گیرد.

طبق‌ وصیت‌ آنحضرت‌ل، حضرت‌ علی‌ س و اسماء بنت‌ عمیس‌ (همسر ابوبکر س )، فاطمه‌لرا غسل‌ دادند و کفن‌ کردند. سپس‌ حضرت‌ علی‌ س و حضرت‌ عباس‌ س بر او نماز گزاردند. و شبانه‌ او را به‌ بقیع‌ بردند. در تشییع‌ جنازه‌ فقط‌ حضرت‌ علی‌، عباس‌، حسن‌، حسین‌، و فضل ش حضور داشتند.

سپس‌ حضرت‌ علی‌، عبّاس‌ و فضل‌ ش ، جسد مبارک‌ فاطمه‌لرا در قبر گذاشتند.

پس‌ از مراسم‌ تدفین‌ و خاک‌سپاری‌ حضرت‌ علی‌ س فرمود:

لکلّ اجْتماع من خَلِیلَین فرْقَةٌ
وکل الذی دون الممات قَلِیلُ
وإنّ آفتقادى واحداً بعد واحدٍ
دلیل على أن لا یدُومَ خَلیل [۷۰]

پیوند و اجتماع‌ هر دو دوست‌ و رفیق‌ را عاقبت‌ فراق‌ و جدایی است‌. و هر چیز جز مرگ‌ ناچیز و اندک‌ است‌. اینکه‌ من‌ فاطمه‌ را پس‌ از رسول‌ الله ج از دست‌ می‌دهم‌، دلیل‌ بر آن‌ است‌ که‌ هیچ‌ دوستیای جاوید نمی‌ماند.

حضرت‌ فاطمه‌لدر سن‌ ۲۹ سالگی‌ در سوم‌ رمضان‌ سال‌ ۱۱ هجری‌ رحلت‌ فرمود و در قبرستان‌ بقیع‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد. اما به‌ خاطر اینکه‌ در اسلام‌ قبرپرستی‌ و مرده‌پرستی‌ حرام‌ است‌، و از سنگ‌کاری‌ و بناسازی‌ بر مزارها نهی‌ شده‌، حضرت‌ علی‌ س نیز چیزی‌ بر قبر نساخت‌ و اجازه‌ نداد که‌ قبر فاطمه‌ مأوای‌ مشرکان‌ و دشمنان‌ خدا و رسول‌ قرار گیرد.

بعضی‌ از مورّخان‌ بر این‌ باوراند که‌ حضرت‌ فاطمه‌لدر حجره‌ی‌ خودش‌ در همسایگی‌ پیامبر ج دفن‌ شده‌ است [۷۱]‌.

[۶۶] حلیة الأولیاء: ج‌ ۲، ص‌ ۴۳. [۶۷] سلما همسر ابو رافع‌ کنیز پیامبر جبود که‌ او را آزاد کرده‌ بودند... [۶۸] چون‌ در بعضی‌ از تواریخ‌ سلمی‌ ذکر شده‌ و در بعضی‌ أسماء. [۶۹] زندگانی‌ فاطمه‌ زهراء، نصیرپور: ص‌ ۱۱۰ و مسند امام‌ احمد: ج‌ ۶، ص‌ ۱۶۳ و حلیة الأولیاء: ج‌ ۲، ص‌ ۴۳ و ذخائر العقبی ص‌ ۴۳ و أسد الغابة‌: ج‌ ۵، ص‌ ۵۹۰ و... [۷۰] نساء مبشّرات‌ بالجنة: ص‌ ۲۲۶. [۷۱] زندگانی‌ فاطمه‌ زهراء، نصیرپور، ص‌ ۱۱۸-۱۱۴.