مراسم عروسی
همان طور که پروردگار توانا در سورهی نور وعده داده، جوانانی که صادقانه ازدواج نمایند و خود را از گناه و معصیت نگاه دارند، خود کفایت آنان را میکند و از ناراحتی و فقر نجاتشان میدهد.
﴿وَأَنكِحُواْ ٱلۡأَيَٰمَىٰ مِنكُمۡ وَٱلصَّٰلِحِينَ مِنۡ عِبَادِكُمۡ وَإِمَآئِكُمۡۚ إِن يَكُونُواْ فُقَرَآءَ يُغۡنِهِمُ ٱللَّهُ مِن فَضۡلِهِۦۗ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٞ ٣٢﴾[النور: ۳۲].
«مردان و زنان مجرّد خود را و غلامان و كنيزان شايستهی (ازدواج) خويش را (با تهيهی نفقه و پرداخت مهريه) به ازدواج يكديگر درآوريد (و به فقر و تنگدستی ايشان ننگريد و نگران آيندهی آنان نباشيد چرا كه) اگر فقير و تنگدست باشند (و ازدواجشان برای حفظ عفّت و دوری از گناه انجام گيرد) خداوند آنان را در پرتو فضل خود دارا و بينياز میگرداند، بيگمان خداوند دارای نعمت فراخ (بوده و) آگاه (از نيّات همگان) است».
علی س فقیر و ناتوان بود، چیزی نداشت برای عروسی خرج کند، اما پروردگار کارساز است و دیگران را وسیله قرار داد تا علی با سربلندی مراسم عروسیاش برگزار شود.
بنی عبدالمطلب و صحابه کرام به این مناسبت مبارک، مجلس بزرگی تشکیل دادند و حضرت حمزه س چند گوسفند و شتر را ذبح کرده و برای مهمانان طعامی درست کردند.
حضرت سعد س از بزرگان انصار نیز گوسفندی هدیه کرد، جمعی دیگر از انصار، ذرّت و... آوردند و مقداری کشک و روغن و خرما نیز جمعآوری شد.
غذای خوب و لذیذی پخته شد که خود رسول الله ج شخصاً در درست کردن آن نقش داشتند، به همین علت تمامی میهمانان سیر خوردند، مقداری هم برای فقرا و مستمندان برده شد و سهم علی و فاطمهبنیز جداگانه برایشان در نظر گرفته شد.
پس از صرف شام، پیامبر ج به همسرانش -که در آن هنگام عایشه و سودهب بودند- دستور داد فاطمه لرا مانند عروسی خوب بیارآیند و دفزنان و شادیکنان بیرون بیاورند.
سواری و وسیلهی انتقال فاطمهل، قاطر خود رسول الله ج به نام «شهباء» بود که توسط حضرت سلمان س مهار آن کشیده میشد.
مراسم کاملاً معنوی و پربرکت بود، همراهان فاطمه و علیب، جمعی از اصحاب رسول الله ج بودند، حمزه س و همرزمانش با شمشیرهای برهنه اطراف کاروان حرکت میکردند، هیأت همراه تکبیرگویان و با ذکر و یاد پروردگار در حرکت بودند.
هنگام نماز عشا بود که به منزل علی س رسیدند، جمع صحابه به سوی مسجد شتافتند، پیامبر ج علی س را نیز دستور داد که پیش از نماز خلوت نکنند، صبر کنند تا ایشان از نماز فارغ میشوند.
وقتی پیامبر ج از مسجد برگشت به منزل علی و فاطمهبک رفت، ظرف آبی طلب کرد، و در آن دست میگرداند و بر آن دعا میخواند تا پروردگار آنان را از شیطان محافظت نماید و نسل مبارکی به آنان عنایت فرماید، پس بر سینهی علی س دست کشید و صورتش را با آن آب مسح کرد، فاطمهل را نیز صدا زد، او با شرم و حیای فراوان در مقابل پدر عزیزش ایستاده، پیامبر ج بر سر و روی هر دوی آنان آب پاشید، و فرمود: «اللهم إني أعيذهما بك وذُرِّيَّتَهما من الشيطان الرجيم» [۳۱].
بعد از آن در مورد حقوق شوهر و وظایف زن مؤمن، فاطمه ل را راهنمایی کرد و دستور داد تا با همسرش به نیکی رفتار کند و احترام و محبّت او را حفظ نماید و از دستوراتش سرپیچی نکند. پس از آن به علی س رو کرد و به ایشان نیز حقوق زن و وظایف شوهر مؤمن را متذکر شد و فرمود: «سعی کن زود عصبانی نشوی! هر گاه عصبانیت بر تو روی کرد، بنشین! و قدرت و عظمت پروردگار را در مقابل بندگانش و نیز صبر و تحملش را به یاد بیاور، و هر وقت گفته شد: از خدا بترس! خشم و عصبانیت را بگذار و به حلم و بردباری رو کن». و در آخر باز هم دعا کرده و فرمود:
«اللَّهُم بَارك فيهما وبَارك عَلَيهما وبارك لهما في نَسلهما» [۳۲].
«پروردگارا، در آنها و بر آنها و در نسلشان برکت نازل فرما!».
سپس پیامبر ج با خوشحالی و ناراحتی آنان را ترک کرد؛ خوشحال از این ازدواج مبارک و پیوند پربرکت فاطمه و علیب، و ناراحت از فراق و دوری فاطمهی محبوبش که با وجود کمی سن، تکیهگاه و همراز بزرگی برای او بود، امشب پیامبر ج خانه را خالی از فاطمهلمیبیند و به راستی تحمل آن سخت و ناراحت کننده است.
اما علی س ، آری! علی خوشحال و شادمان، او جایزهاش را از خدا و رسول دریافت کرد، همان جایزهای که در مقابل آن شب تنها در بستر رسول الله ج به او عنایت شده است.
او شبی را با تمام عشق و آرزوهایش در بستر پیامبر ج خوابید که تمام عقلهای بشری کشته شدنش را قطعی میدانستند، اما امشب او در کنار فاطمهلبه خواب میرود، تا تلخی و سختی آن شب طولانی و خوفناک از دل او زدوده شود.
[۳۱] جوهرة الکلام: ص ۱۰۶ به نقل از طبرانی. [۳۲] أسد الغابه: ج۵، ص ۳۶۵. طبقات ابن سعد: ج۸، ص ۲۱. نساء حول الرسول، محمد قطب: ص ۴۲۹ ـ ۴۲۸.