فاطمه زهرا از خود دفاع می کند

فهرست کتاب

ازدواج‌ ام‌کلثوم‌ و حضرت‌ عمربدر آثار اهل‌ تشیع

ازدواج‌ ام‌کلثوم‌ و حضرت‌ عمربدر آثار اهل‌ تشیع

۱) مورّخ‌ مشهور شیعی‌، احمد بن‌ ابی‌یعقوب‌ یعقوبی [۱۳۳](متوفی‌ ۲۸۴ هـ) می‌فرماید:

«و در این‌ سال‌، عمر، ام‌کلثوم‌ دختر علی بن‌ ابیطالب‌ را که‌ مادرش‌ فاطمه‌ دختر پیامبر خدا ج بود از علی بن‌ ابیطالب‌ خواستگاری کرد. پس‌ علی گفت‌: که‌ او هنوز کودک‌ است‌. عمر گفت‌: آنچه‌ پنداشتی نخواستم‌. لیکن‌ خود از پیامبر خدا شنیده‌ام‌ که‌ فرمود:

«كل‌ سبب‌ ونسب‌ ينقطع‌ يوم‌ القيامة إلا سببي وصهري».

«هر بستگی و خویشاوندی در روز رستاخیز بریده‌ می‌شود، جز بستگی و خویشی و دامادی من».

پس‌ خواستم‌ که‌ مرا بستگی و دامادی با پیامبر خدا باشد؛ پس‌ او را به‌ زنی گرفت‌ و ده‌ هزار دینار بدو مهریه‌ داد» [۱۳۴].

۲) ابن‌ ابی‌الحدید [۱۳۵]در «شرح‌ نهج‌ البلاغة» می‌فرماید:

«عمر پیکی‌ را نزد پادشاه‌ روم‌ فرستاد. ام‌کلثوم‌ همسر عمر، با چند دینار مقداری‌ عطر خرید، و آن‌ را در دو شیشه‌ قرار داد و برای‌ همسر پادشاه‌ روم‌ به‌ صورت‌ هدیه‌ فرستاد. پیک‌ نزد (ام‌ کلثوم‌) آمد و دو شیشه‌ پُر از جواهر به‌ او داد. در این‌ اثناء عمر به‌ خانه‌ وارد شده‌ در حالی‌ که‌ (ام‌کلثوم‌) جواهرها را در دامن‌ خود ریخته‌ بود.

(عمر) پرسید: «اینها را از کجا آوردی؟»

(ام‌ کلثوم‌) عمر را باخبر ساخت‌، عمر بلافاصله‌ جواهرها را از او گرفت‌ و فرمود: «اینها از آن‌ مسلمانانند».

(ام‌کلثوم‌) گفت‌: «چگونه‌؟! اینها عوض‌ هدیه‌ من‌ هستند!»

(عمر) گفت‌: «میان‌ من‌ و تو پدرت‌ قضاوت‌ می‌کند».

علی‌ ÷فرمودند: «تو از جواهرها به‌ ارزش‌ دینارهایت‌ می‌توانی برداری و باقیمانده‌ی آن‌ از آن‌ مسلمانان‌ است‌، چه‌ پیک‌ مسلمانان‌ آن‌ را حمل‌ نموده‌ است» [۱۳۶].

۳) علامه‌ محمد بن‌ یعقوب‌ کلینی‌ رازی‌ (متوفی‌: ۳۲۸ هـ.) در «صحیح‌ الکافی» می‌فرماید:

«معاویه‌ بن‌ عمار روایت‌ می‌کند که‌ از ابی‌ عبدالله ÷پرسیدم‌:

زنی که‌ شوهرش‌ وفات‌ می‌کند، آیا در خانه‌ی خودش‌ عده‌ را به‌ پایان‌ برساند یا هر کجا که‌ می‌خواهد؟ فرمود: هر کجا که‌ می‌خواهد. پس‌ از آنکه‌ عمر وفات‌ نمود، علی ÷نزد ام‌ کلثوم‌ آمد و او را به‌ خانه‌ی خودش‌ برد.

«سلیمان‌ بن‌ خالد روایت‌ می‌کند که‌ از ابی عبدالله ÷پرسیدم‌:

زنی که‌ شوهرش‌ می‌میرد در کجا عده‌ را به‌ اتمام‌ برساند؟ در خانه‌ شوهرش‌ عده‌ را سپری نماید یا هر کجا که‌ می‌خواهد؟

فرمود: بله‌ هر کجا که‌ می‌خواهد. سپس‌ فرمود: زمانی که‌ عمر وفات‌ نمود. علی ÷نزد ام‌کلثوم‌ آمد و دستش‌ را گرفت‌ او را به‌ خانه‌ خویش‌ برد [۱۳۷].

لازم‌ به یادآوری‌ است‌ که‌ روایات‌ فوق‌ را شیخ‌ محمدبن‌ الحسن‌، حرّ عاملی‌ (متوفی‌ ۱۱۰۴ ه.) در «وسائل‌ الشیعة إلى‌ تحصیل‌ مسائل‌ الشریعة» [۱۳۸]، و شیخ‌ الطائفة أبوجعفر محمد بن‌ الحسن‌ طوسی [۱۳۹](متوفی‌: ۴۶۰ ه.). در «الاستبصار» [۱۴۰]، و محمدبن‌ یعقوب‌ کلینی‌ متوفی‌ (۳۲۸ هـ.) در «الفروع‌ من‌ الکافی» [۱۴۱]، و شیخ‌ محمد حسن‌ نجفی‌ (م‌ ۱۲۶۶هـ.) در «جواهر الکلام‌ فی شرح‌ شرائع‌ الإسلام» [۱۴۲]، نیز آورده‌اند.

۴) علاوه‌ بر این‌ روایت‌ دیگری‌ را ابوجعفر محمد ابن‌ حسن‌ طوسی‌ (متوفی‌ ۴۶۰هـ.) در تهذیب‌ الاحکام‌ نقل‌ نموده‌ است‌:

«جعفر از پدر بزرگوارش‌ روایت‌ می‌کند که‌ فرمود: ام‌ کلثوم‌ دختر علی ÷و فرزندنش‌ زید پسر عمربن‌ خطاب‌، هر دو در یک‌ وقت‌ درگذشتند، مشخص‌ نشد کدام‌ یک‌ از آن‌ دو زودتر وفات‌ نموده‌ است‌. لذا هیچ‌ یک‌ از دیگری ارث‌ نبرد، و بر هر دو آنان‌ با هم‌ نماز خوانده‌ شد» [۱۴۳].

روایات‌ مذکور گرچه‌ در باب‌ مسائل‌ فقهی‌ بیان‌ شده‌اند، اما رابطه‌ی‌ همسری‌ حضرت‌ عمر س و ام‌کلثوم‌لبه‌ وضوح‌ در آنها مشاهده‌ می‌شود.

۵) در «فرهنگ‌ نامه‌ی‌ کودکان‌ و نوجوانان» که‌ شورای‌ کتاب‌ کودک‌ آن‌ را منتشر کرده‌ چنین‌ آمده‌:

«ام‌ کلثوم‌، دومین‌ دختر حضرت‌ علی س و فاطمه‌ی زهرالاست‌، نام‌ او را زینب‌ صغری نیز نوشته‌اند، سال‌ تولد او به‌ درستی معلوم‌ نیست‌، ام‌کلثوم‌ در سال‌ ۱۷ هـ. ق‌ به‌ درخواست‌ عمربن‌ خطاب‌ از علی س با او ازدواج‌ کرد، پس‌ از کشته‌ شدن‌ عمر، به‌ ازدواج‌ عون‌، پسر جعفربن‌ ابی طالب‌، در آمد و پس‌ از مرگ‌ عون‌ با برادر او محمد ازدواج‌ کرد...».

ام‌ کلثوم‌ از عمر دارای‌ دختری‌ به‌ نام‌ رقیه‌ و پسری‌ به‌ نام‌ زید بود، نوشته‌اند که‌ او و فرزندش‌ هر دو در یک‌ روز درگذشتند» [۱۴۴].

همان‌ طور که‌ بیان‌ شد مسئله‌ی‌ ازدواج‌ حضرت‌ عمر س با ام‌کلثوم‌ در تمام‌ منابع‌ معتبر شیعه‌ و سنی‌ ثبت‌ شده‌ است‌ و کسی‌ آن‌ را نمی‌تواند انکار نماید، اما متأسفانه‌ گروهی‌ به‌ خاطر اینکه‌ نمی‌توانند محبّت‌ علی‌ و عمربرا باور کنند، این‌ شایعه‌ را نشر می‌کنند که‌ حضرت‌ علی‌ س به‌ خاطر تقیه‌ و ترس‌، دخترش‌ را به‌ عمر س داده‌ است‌!

و بخوانید که‌ ملا باقر مجلسی‌ در شرح‌ اصول‌ کافی‌ و فروع «مرآةالعقول» باب «تزویج‌ ام‌کلثوم» چه‌ می‌گوید؟ او ابتدا بحث‌ مفصلی‌ کرده‌ و جواب‌ منکران‌ این‌ ازدواج‌ را داده‌ و ثابت‌ کرده‌ است‌ که‌ ازدواج‌ صورت‌ گرفته‌ اما: «جواب‌ اصلی این‌ است‌ که‌ این‌ ازدواج‌ واقعیت‌ دارد، اما بنابر تقیه‌ و اجباری بوده‌ است‌!».

بسیار جای‌ تعجب‌ دارد، کسانی‌ که‌ خود را مُحب‌ و دوست‌دار اهل‌ بیت‌ و خصوصاً علی‌ و حسینب‌ می‌دانند، چگونه‌ به‌ خود اجازه‌ می‌دهند این‌گونه‌ به‌ آن‌ بزرگان‌ اهانت‌ نمایند که‌ به‌ خاطر ترس‌ و بزدلی‌ حاضر شده‌اند، دختر نوجوان‌ و معصوم‌ خویش‌ را به‌ عقد و نکاح‌ دشمن‌شان‌ در آورند؟!

آیا این‌ بزرگ‌ترین‌ توهین‌ به‌ ساحت‌ مقدس‌ شیر خدا، اسدالله الغالب‌ پهلوان‌ خیبر نیست‌؟ آیا این‌ توهین‌ علنی‌ به‌ حسن‌ و حسین‌بجان‌ بر کف‌ و شهادت‌طلب‌ نیست‌؟! آنان‌ را این‌ قدر پست‌ می‌کنید که‌ دشمنشان‌! با زور خواهرشان‌ را به‌ نکاح‌ خویش‌ در آورد؟!

[۱۳۳] محمد ابراهیم‌ آیتی‌، مترجم «تاریخ‌ یعقوبی» در مقدمه‌ تاریخ‌ یعقوبی‌ می‌گوید: «واضح‌ جد یعقوبی‌ چنانکه‌ دانسته‌ شد از شیعیان‌ فداکار اهل‌ بیت‌ بوده‌ و جان‌ خود را بر سر این‌ کار نهاده‌ است‌، و در شیعه‌ بودن‌ یعقوبی‌ نیز شبهه‌ای‌ نیست‌ و مواردی‌ از تاریخ‌ و جغرافیای‌ وی‌ بر این‌ مطلب‌ گواه‌ است» تاریخ‌ یعقوبی‌: ج‌۱، ص‌ (۲۰-۱۹). [۱۳۴] افسانه‌ی‌ شهادت‌ فاطمه‌ی‌ زهراء، عبدالعزیز نعمانی‌ به‌ نقل‌ از تاریخ‌ یعقوبی‌، ترجمه‌ محمد ابراهیم‌ آیتی‌: ج‌۲، ص‌:۳۵. [۱۳۵] عبدالحمید بن‌ هبة الله بن‌ محمد المدائنی‌، معروف‌ به‌ ابن‌ أبی‌الحدید. ( ۵۸۶ هـ.-۶۵۵ هـ). ابن‌کثیر وی‌ را شیعه‌ی‌ غالی‌ می‌داند، البدایة والنهایة (۲۳۳/۱۳) و در «دائرة المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ چنین‌ آمده‌: «وی‌ در اصول‌ معتزلی‌ و در فروع‌ شافعی‌ بود و گفته‌ شده‌ است‌ که‌ مشربی‌ میان‌ تسنن‌ و تشیع‌ برگزیده‌ بود». دائرة المعارف‌ بزرگ‌ اسلامی‌ (۶۴۱/۲). [۱۳۶] افسانه‌ی‌ شهادت‌، نعمانی‌ به‌ نقل‌ از شرح‌ نهج‌البلاغه‌ ابن‌ ابی‌الحدید: ج‌ ۱۹، ص‌ ۳۵۱. [۱۳۷] افسانه‌ی‌ شهادت‌، نعمانی‌ به‌ نقل‌ از صحیح‌ الکافی‌: ج‌۳، ص‌ ۱۲۲ ـ ۱۲۱. [۱۳۸] حر عاملی‌، محمدبن‌ حسن‌، وسائل‌ الشیعة إلی تحصیل‌ مسائل‌ الشرعیة: ج‌ ۱۵، ص‌ ۴۵۷ کتاب‌ الطلاق‌، باب‌ عدم‌ ثبوت‌ السکنی‌ والنفقة، داراحیاء التراث‌ العربی‌، بیروت‌. [۱۳۹] طوسی‌، ابوجعفر، محمدبن‌ حسن‌، الاستبصار فیما اختلف‌ من‌ الأخبار: ج‌۳، ص‌ ۳۵۲، شماره‌ی‌ حدیث‌ (۱۲۵۸) و (۱۲۵۷)، دارالکتب‌ الاسلامیة تهران‌، بازار سلطانی‌ ۱۳۹۰ ه. ق‌. [۱۴۰] طوسی‌، ابوجعفر، محمدبن‌ حسن‌، الاستبصار فیما اختلف‌ من‌ الأخبار: ج‌۳، ص‌ ۳۵۲، شماره‌ی‌ حدیث‌ (۱۲۵۸) و (۱۲۵۷)، دارالکتب‌ الاسلامیة تهران‌، بازار سلطانی‌ ۱۳۹۰ ه. ق‌. [۱۴۱] کلینی‌، محمدبن‌ یعقوب‌، الفروع‌ من‌ الکافی‌: ج‌۵، ص‌ ۳۴۶ کتاب‌ النکاح‌، باب‌ تزویج‌ ام‌کلثوم‌، دارالکتب‌ الاسلامیة، ۱۳۶۲ ه. ش‌، تهران‌. [۱۴۲] نجفی‌، محمد حسن‌، جواهر الکلام‌ فی‌ شرح‌ شرائع‌ الاسلام‌: ج‌ ۳۲، صص‌ ۲۸۰ ـ ۲۷۹ کتاب‌ الطلاق‌، الفصل‌ الخامس‌ فی‌ عدة الوفاء، دار إحیاء التراث‌ العربی‌ ۱۹۸۱ م‌. [۱۴۳] افسانه‌ی‌ شهادت‌، نعمانی‌ به‌ نقل‌ از تهذیب‌ الأحکام‌ فی‌ شرح‌ المقنعة: ج‌۹، ص‌ ۳۶۲، شماره‌ی‌ حدیث‌ (۱۲۹۵). [۱۴۴] افسانه‌ی‌ شهادت‌، نعمانی‌ به‌ نقل‌ از فرهنگ‌ نامه‌ی‌ کودکان‌ و نوجوانان‌: ج‌۳، ص‌ ۳۲۴.