ابوبکر و فاطمهب
بر خلاف آنچه در بعضی از تواریخ مشاهده میشود، رابطهی حضرت فاطمهی زهراء و حضرت ابوبکر س بسیار خوب و نزدیک بود. حضرت ابوبکر س به علت توصیههای پیامبر ج در مورد فاطمهل، او را بسیار دوست میداشت و به مسلمانان نیز در مورد اکرام و احترام فاطمه ل و اهل بیت سفارش مینمود، که احترام خاندان نبوّت از ضروریات اسلامی است.
امام شعبی :میگوید:
هنگامی که فاطمهلمریض شد، ابوبکر س برای عیادت او آمده و اجازهی ورود خواست، حضرت علی س به فاطمه ل گفت: ابوبکر پشت در است اجازهی ورود میخواهد.
فاطمه (که نمونهی زن مؤمن و فرمانبردار شوهرش بود) گفت: آیا دوست داری به او اجازه دهم؟!
علی س جواب داد: بله.
فاطمه گفت: پس اجازه دارد. ابوبکر صدیق س داخل شده تا رضایت او را به دست آورد و گفت: سوگند به پروردگار خانه و کاشانه، ثروت و طائفهام را رها نکردم مگر به خاطر کسب رضای پروردگار و پیامبرش و کسب خوشنودی شما اهل بیت.
پس فاطمه ل نیز اعلام رضایت و خوشنودی کرد، تا ابوبکر س راضی شد.
امام ذهبی در کنار نقل این واقعه به نکتهای اشاره میکند که دلیل بر بلندی مقام فاطمه لدر کسب علم و ادب میباشد و آن اینکه: فاطمهلبه خوبی این نکته را تشخیص داد که بدون اجازه شوهرش نمیتواند کسی را به منزل راه دهد [۶۴]. (پس اجازه گرفتنش به خاطر رعایت این اصل شرعی بود، نه به خاطر کینه و عداوت با ابوبکر صدیق س ).
نقل کنند در این ملاقات ابوبکر و عمرببا هم به عیادت فاطمهل آمدند، ابوبکر فرمود: ای عزیز رسول خدا! خویشان پیامبر ج نزد من عزیزتر و گرامیتر از خویشان خودم میباشند و تو در نزد من گرامیتر از دخترم عایشه هستی [۶۵].
[۶۴] نساء مبشّرات بالجنة: ص ۲۲۴ و سیر أعلام النبلاء: ج ۲، ص ۱۲۱. [۶۵] زندگانی فاطمه زهراء، نصیرپور: ص ۱۰۷.