۱- نوح÷
﴿وَلَقَدۡ أَرۡسَلۡنَا نُوحًا إِلَىٰ قَوۡمِهِۦ فَلَبِثَ فِيهِمۡ أَلۡفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمۡسِينَ عَامٗا فَأَخَذَهُمُ ٱلطُّوفَانُ وَهُمۡ ظَٰلِمُونَ ١٤﴾[العنکبوت: ۱۴]. [۳۶۵]
نسب نوح: نوح پسر لامک پسر متوشلخ پسر اخنوخ «ادریس» است. ادریس جد اکبر او به شمار میرود. نسبت ادریس هم به «شیث» پسر آدم ابی البشر برمیگردد فاصله زمانی بین آدم و نوح بیش از هزار سال بوده است. در روایتی از تورات ۱۰۵۶ سال ذکر شده است.
در روایت بخاری به نقل از ابن عباسبآمده که: «فاصله زمانی بین آدم و نوح ده قرن بود که همگی بر دین اسلام بودند».
ابن کثیر در «البداية والنهاية» گوید: آنچه از معنای قرن به ذهن تبادر میکند صد سال است بنابراین فاصله زمانی آنها هزار سال بوده و به جهت قیدی که در ورایت «كلهم على إسلام» است بیش از ده قرن قبول نمیشود اما احتمال دارد بین آنها قرنهای دیگری که بر اسلام نبودهاند وجود داشته باشد. از روایت ابو امامه حصر بر ده قرن فهم میشود اما ابن عباسبقید (كلهم على إسلام) را بر آن افزوده، حدیث ابو امامه را ابن حیان در صحیح خود آورده است: «مردی عرض کرد ای رسول خدا آیا آدم پیغمبر بود؟ گفت: بلی پیغمبر مکلّم بود. گفت: فاصله زمانی بین او نوح چقدر بود؟ گفت: ده قرن. ابن کثیر گوید: از حدیث ابن عباسبپوچی و باطل بودن گفته کسانی که گویند: فرزندان قابیل آتش پرست بودهاند به روشنی برمیآید.
[۳۶۵] و به راستى که نوح را به سوى قومش فرستادیم، و در میان آنان هزار سال منهاى پنجاه سال ماند. آن گاه طوفان آنان را در حالى که ستمکار بودند فرو گرفت.